
يکي از شاخصههاي اصفهان و زيباييهايش را پلهاي تاريخي اين شهر ميدانند، پلهايي که به واسطهي طول عمرهاي متفاوتشان با يکديگر نميتوان آنها را در يک رنج و زمان بررسي کرد، اما اين دليلي بر کاستن از درجهي اهميتشان نيست. هر چند مدتي است هر بار نام يکي از اين پلها بر سر زبانها ميافتد و هشدارهاست که از سوي دوستداران ميراث فرهنگي و بعضا کارشناسان مطرح ميشود، يک روز تعويض سنگهاي کفِ پل «خواجو» را رو ميکنند و يک بار به پيادهراه کردن «پل شهرستان» فکر ميکنند و بار ديگر سراغ «سيوسه پل» ميروند تا دهانههايش را ببندند از «پل مارنان» و «پل چوبي» هم که دستکم در طول سالهاي گذشته حساسيتها براي نوع حفاظت از آنها که بگذريم، امروز حرفهاي ديگري در مورد وضعيت اين پلهاي تاريخي مطرح ميشود.
ايجاد ترک در نقاط مختلف سيوسه پل يکي از عواملي است که باعث بروز اين حساسيتها در درجه بالاتر شده است. حساسيتي که ميتوان نامش را «بلعيده شدن اين پلهاي تاريخي در دل زمين» گذاشت!
هر چند شايد برخي افراد اين حساسيت را به واسطهي نبود اب در زايندهرود ميدانند، اما به نظر ميرسد اين تنها دليل براي فاجعهاي که به مرور در حال خوردنِ جانِ پلهاي تاريخي اصفهان است، نباشد.
حميد مظاهري تهراني، رئيس پژوهشکده تخصصي «پنج اُ هفت» در اصفهان در گفتوگو با ايسنا با مطرح کردن اين هشدار، از چگونگي فرآيند اين اتفاق با مرور زمان صحبت ميکند.
اين مدرس دانشگاه نخست در توصيف وضعيت پلهاي تاريخي اصفهان ميگويد: اصفهان شهر زايند رود و شهر پلهاي تاريخي متعدد و بينظير است، قدمت برخي از اين پلها مانند پل شهرستان به پيش از اسلام و دوره ساسانيان ميرسد و پلهاي شگفتانگيزي مانند خواجو و سيوسه پل در دورهي صفوي در آن بنا شدهاند. سازه و بدنه اصلي اين پلها آجري است و مهندسي دقيقي که تاق و قوسهاي متعددي را بر پايههاي قدرتمندي از سنگ و ساروج - ملات يا اندودي (روکش) آبدوست است که براي ادامه حيات و حفظ استحکام خود به طور دائمي به آب نياز دارد و در نبود آب به مرورترد و سست ميشود و به عبارتي گيرش و استحکام خود را از دست ميدهد - براي قرنها استوار کرده است.
او از خصوصيات ساروج را به واسطهي نوع ترکيبات خود و نحوه و فرايند ماهرانه عمل آوردن آن، در ذات خود قادر به تحمل دورههايي از خشکي يا کمآبي ميداند و ميگويد: اساسا خشکسالي و خشک شدن رودخانه زايندهرود از همان دوره ساخت اين پل ها در دوره صفوي نيز بسيار و تقريبا هر ساله اتفاق ميافتاده است، به طوريکه بسياري از جشنهاي شهر اصفهان در هنگام شروع خشکي يا آغاز آبگيري زايندهرود برگزار ميشدند.
وي با بيان اينکه بسياري از ترکها و شکستگيهاي قابل مشاهده روي پلهاي تاريخي مانند سيوسه پل و خواجو به علت نشست و فرسودگي طبيعي مصالح به کار رفته در ساختار آن (آجر،گچ،کاشي،سنگ و ساروج) و البته فرو رفتن تدريجي جسم سنگين پل در بستر زيرين خود است، ادامه ميدهد: اين عوارض حتي در صورت پر آب بودن دائمي زايندهرود نيز به مرور اتفاق ميافتد، هر چند نبايد فراموش کرد که اکثر پلهاي اصفهان و ايران بر اساس مکانيابي دقيق و با اشراف کامل معماران بر مقدار سختي و ميزان مقاومت جنس خاک بستر پلها ساخته شدهاند که اين امر تضمينکننده طول عمر و ادامه حيات پلهاي اصفهان در طول اين سالها بوده است.
مظاهري از دلايل پايينآمدنِ سطح آبهاي زيرزميني دشت اصفهان و به ويژه بستر زيرين زايندهرود در آخرين حدِ خود و خشکشدن طولاني مدت زايندهرود را حفر چاههاي بسيار عميق در اصفهان براي تامين آب شرب و آبياري فضاي سبز گسترده شهر ميداند و ادامه ميدهد: اين خشکي باعث سستي و ضعف بيسابقهاي در لايهي خاکي - سنگي پلهاي اصفهان شده است. در حال حاضر نيز گسترش اين فرايند (پوک شدن خاک بستر) همراه با فشار طبيعي حاصل از وزن سازه پل و حتي انواع بارهاي مازاد مانند آسفالت و سنگ فرش نادرست و عبور کنترل نشده گردشگران و عابران وقوع يک فاجعه براي پلهاي تاريخي اصفهان را محتمل و حتي قريبالوقوع ميکند.
اين مدرس دانشگاه تاکيد ميکند: به همه اين موارد بايد نحوهي غيراصولي و آسيبرسانِ نورپردازي پلهاي اصفهان که بر مبناي ايجاد حفره و تخريب در بدنهي پل و کاشت نورافکنهاي بسيار بزرگ است را نيز اضافه کرد.
به گفتهي او، با سستشدن خاک و عبور از آستانهي تحمل، نخست لايهي سنگي- خاکي بستر پل و سپس در عمقي بيشتر از پيسازي سنگ و ساروجِ پلها بر اثر بيآب و خشکي طولاني، و در نهايت با توجه به نيروي برشي وزن پل، در ميان مدت احتمال شکست و فرونشست لايهي خاکي زيرين پل و در نتيجه درهم شکستن کامل پلها ايجاد ميشود.
رئيس پژوهشکده تخصصي «پنج اُ هفت» در اصفهان، ايجاد حفرهاي بسيار بزرگ در دل زمين با رخدادن اين فرآيند را غير ممکن نميداند به حدي که فرورفتن پل در زمين دور با اين اتفاق، دور از انتظار نميداند.
مظاهري، تراژدي تخريب پلهاي اصفهان را رويت ترکها و شکافها يا کاشيهاي فرو افتاده در بخشهاي مختلف آن که از قضا آسيبهايش با روشهاي حفاظت و مرمت علمي قابل درمان است، نميداند، بلکه معتقد است: روند فرورفتن پلها در دل زمين، دقيقا" در بخشهاي غيرقابل رويت پلها و در زيرزمين در حال پيشروي و در حال وقوع است.
منبع : ایونا
ميتوان گفت وضعيت امروز آثار تاريخي اصفهان را عباس مقتدايي، نماينده مردم اصفهان در مجلس شوراي اسلامي ارديبهشت سال93 پيشبيني کرده بود، وقتي که در نطق ميان دستور خود در مجلس شوراي اسلامي، انتقاد شديدي به وضعيت نامناسب رسيدگي به ميراث فرهنگي وارد کرد و از رئيسجمهور خواست به اين مساله به صورت جدي رسيدگي کند.
او در آن زمان به قاطعيت گفت: «آيا بايد آثار بينظيري چون پل خواجو، چهارباغ، مدرسه ابنسينا و عالي قاپو فرو بريزند تا اقدامي صورت گيرد يا علاج واقعه قبل از وقوع بايد کرد؟»