اسفند ماه سال 94 بود که گزارشی در خبرگزاری فارس با عنوان «ناله‌های کودک ریگانی در انتظار کمک خیران» تهیه و در خبرگزاری فارس منتشر شد، گزارشی که در آن به اوضاع جسمانی نامناسب یعقوب و فداکاری معلمش احسان موسوی برای ادامه تحصیل پرداختیم.

معلمی که از سال 89 پیگیر کارهای درمانی یعقوب بود تا بتواند به تحصیلش ادامه دهد، اما اکنون تومور بدخیمی در پای یعقوب به مشکلاتش افزوده بود و نیازمند کمک خیران بود.

چند روز پیش بود که کلیپی از یعقوب و معلمش در برنامه ای تلویزیونی پخش شد، کلیپی که به گفته آقامعلم بعد از پخش این مجموعه تماس‌های زیادی با او گرفته شد و ابراز محبت زیادی مردم نوعدوست ایران داشتند برای کمک به یعقوب و دلگرمی‌هایی که به معلمش داده بودند.

به‌دلیل ارتباط این چند ساله شماره آقای موسوی را گرفتیم و هماهنگ شدیم برای مصاحبه‌ای دیگر با وی و همچنین حضور در منزل یعقوب، سیداحسان موسوی یکی از معلمان فداکار استان کرمان است که در روستاهای مناطق محروم علاوه بر تدریس، پدرانه مرهم درد دانش‌آموزان ریگانی است و تاکنون نه‌تنها یعقوب بلکه ده‌ها دانش‌آموز را برای مداوا همراهی کرده است.

فارس: آقای موسوی بفرمایید از چند سالگی شما معلم شدید و اهل کجا هستید؟

بنده سید احسان موسوی ساکن شهر بروات بم هستم که در شهرستان ریگان مشغول به امر تدریس در مدارس این شهرستان هستم و مدت 10 سال است که به شغل شریف معلمی مشغولم.

 

پدرم معلم بازنشسته بودند و زمانی که افراد مستمند به درب منازل ما مراجعه می‌کردند با آغوش باز از این افراد استقبال و در حد توان کمک می‌کرد، بنده که در آن زمان بچه بودم از پدرم آموختم کمک به دیگران را و در حد توانم کارهای خداپسندانه را در روستاهای محروم آغاز کردم.

 

 فارس: مشوق و الگوی شما در امور خیر چه کسی بود؟

پدرم معلم بازنشسته بودند و زمانی که افراد مستمند به درب منازل ما مراجعه می‌کردند با آغوش باز از این افراد استقبال و در حد توان کمک می‌کرد، من که در آن زمان بچه بودم از پدرم آموختم کمک به دیگران را و در حد توانم کارهای خداپسندانه را در روستاهای محروم آغاز کردم. البته این را هم بگویم که پدرم جانباز جنگ تحمیلی هستند و من فرزند سوم خانواده هستم.

فارس: روز اولی که به عنوان معلم سر کلاس درس رفتید یادتان هست؟

بله روز اول در روستای میرآباد شهرستان ریگان مشغول به امر تدریس شدم که در این مدرسه دانش‌آموزان محرومی مشغول به تحصیل بودند، دانش‌آموزانی با استعداد اما محروم از امکانات.

 فارس: چه شد که به یعقوب رسیدید؟

در روزهای اولی که در مدرسه میرآباد مشغول به کار شدم چند روزی که سر کلاس درس می‌رفتم بعضی از دانش‌آموزان اسم آنها در فهرست و دفتر حضور و غیاب بود ولی حضور فیزیکی آنچنانی نداشتند برایم جای سؤال داشت.

مدتی گذشت یک دانش‌آموزی آمد که راه رفتن برایش سخت بود یک روز می‌آمد و مدتی خبری از او نمی‌شد تا اینکه یک روز مادر دانش‌آموز آمد و گفت پای فرزندم مشکل دارد، از ناحیه مچ پا دچار پیچ‌خوردگی ساده شده بود که به دلیل نبود امکانات پزشکی در شهرستان به افراد محلی مراجعه کرده بودند و با بستن نامناسب، پای یعقوب بدجوری جوش خورده بود و بد فرم مانده بود و این دانش‌آموز روی پاشنه پا حرکت می‌کرد و پا در حال کوچک شدن بود.

فارس: چه حسی باعث شد که به فکر درمان یعقوب بیفتید؟

وقتی یعقوب را می‌دیدم خیلی زجر می‌کشیدم چون می‌دیدم هنگام راه رفتن گریه می‌کند وقتی می‌دید دوستانش ورزش می‌کنند و او نمی‌تواند ورزش کند زیر گریه می‌زد.

همان جا یک جرقه‌ای در وجودم زده شد تا بروم به منزلشان و با خانواده‌اش صحبت کنم، با مراجعه به خانواده آنها مشاهده کردم که که خانواده آنها در بدترین شرایط زندگی می‌کنند، یعقوب پدر نداشت و مادرش آنها را بزرگ می‌کرد.

نوبتی از ارتوپد در بم گرفتم که ارتوپد اعلام کرد نیاز به جراحی دارد، یعقوب را بردم کرمان و معرفی کردند به تهران.

فارس: شما خودتان یعقوب را می بردید تهران و کرمان؟

بله تهران و کرمان را خودم می بردم حتی 10‌ تا 15 روز پیگیر ام‌آر‌ ای می‌شدم و با درآمدی که داشتم و یا نداشتم این دانش‌آموز را می‌بردم، بعضی مواقع باور کنید پولی در بساط نداشتم اما با توکل به خدا و حتی قرض از دوستان و آشنایان و اقوام هزینه را تامین می‌کردم.

می‌خواستم ماه عسل به پابوس امام رضا (ع) بروم، بلیط گرفتم که دکتر زنگ زد که باید بیایید تهران برای عمل یعقوب و با مشورت همسرم تمام هزینه ماه عسل و حتی پاتختی را صرف درمان دانش‌آموز بیمارم کردم.

اما خوشحال شدم که یعقوب راه رفت، همین که به آرزویش رسید انگار که دنیا را به من دادند.

 

یعقوب این قصه که 6 ماه بعد از اولین درمانش خوب شد و دوباره راه رفت، اکنون حدود چهار سال هست که درگیر تومور پایش هست عاشق تیم پرسپولیس و بیرانوند دروازه‌بان این تیم است.

  یعقوب این قصه که 6 ماه بعد از اولین درمانش خوب شد و دوباره راه رفت، اکنون حدود چهار سال هست که درگیر تومور پایش هست عاشق تیم پرسپولیس و بیرانوند دروازه‌بان این تیم است.

یعقوب آرزوی رفتن به کربلا را دارد، او می‌گوید می‌خواهم به پابوس امام حسین (ع) بروم تا شفا پیدا کنم و دوباره به مدرسه بروم، می‌‌خواهد پزشک شود و به دانش‌آموزان محروم کمک کند.

پس از انتشار مجموعه بدون تعارف نهادها، مؤسسه‌های خیریه، وزارت آموزش و پرورش و ... اعلام کردند که هزینه سفر یعقوب و معلمش به کربلا را متقبل می‌شوند.

 منزل یعقوب کلاس درسش خواهد شد

امین باقری فرماندار ریگان نیز در این ارتباط با بیان اینکه کار این معلم فداکار و سختکوش ستودنیست، گفت: تمام مشکلات این دانش‌آموز توسط نهادها و ارگان‌ها و خیران برطرف خواهند شد.

وی می‌گوید: در شهرستان ریگان محرومیت‌های زیادی وجود دارد و یعقوب‌هایی زیادی هستند که نیاز به حمایت و مداوا دارند.

محمد علیزاده مدیر آموزش و پرورش ریگان نیز که به دیدار یعقوب رفته بود، به صورت پاره‌وقت کار تدریس این دانش‌آموز را بر عهده گرفت و اظهار کرد: منزل این دانش‌آموز کلاس درسش خواهد شد.

کمک خیران بسیجی و قرارگاه قدس برای کمک به یعقوب

فرمانده ناحیه مقاومت سپاه شهرستان ریگان در گفت‌وگو با خبرنگار فارس عنوان کرد: خیران بسیجی هزینه سفر مشهد مقدس برای معلم دانش‌آموز و مادر دانش‌آموز و همچنین سفر کربلا را متقبل شده‌اند .

مصطفی دهقانیان ابراز کرد: تمامی هزینه‌های درمانی این دانش‌آموز را قرارگاه قدس سپاه پاسداران عهده‌دار شده است.

تمامی حقوق این محفوظ و متعلق به با تارنمای دیار فردوس می باشد.

طراحی و اجرا "یکان پرداز آسیا"

Template Design:Ypa Group