در فاصله ۲ ساعتی از شهرستان بیجار، روستای قورت دره قرار گرفته است. روستایی با حدود 30 خانوار و 200 نفر جمعیت. شغل بیشتر مردم این روستا دامداری و کشاورزی است. به دلیل قرار گرفتن موقعیت جغرافیایی روستا در دل کوههای مرتفع، زمین کشاورزی به میزان کافی در روستا وجود ندارد.
اما چند ماهی است به همت قرارگاه پیشرفت و آبادانی استان کردستان اهالی این روستا به بالای دره آمده اند و منازل مسکونی جدیدی را ساخته و در آنجا مشغول به زندگی کردن هستند، چندین کیلومتر دورتر، تکه زمینی کوچک که از چند هکتار فراتر نمی رود، تنها زمینهای مسطح روستا است که قابلیت کشاورزی دارد اما این زمینها به قدری نیست که معاش همه خانواده ها را تامین کند.
از جمعیت 200 نفری روستا 14 نفر دانش آموز دوره ابتدایی هستند که در دبستان قوت دره درس می خوانند و بزرگترها قید تحصیل را زده اند. پسرها کار و حرفه پدر را پیش می گیرند و دخترها در انتظار همسر می مانند تا کسی بیاید و آنها را با خود به خانه بخت ببرد.
نظامعلی عبادی معلم 47 ساله روستا 15 سالی هست که به صورت پیمانی جذب آموزش و پرورش شده است. او که مسافتی طولانی و حدود 95 کیلومتری را برای رسیدن به مدرسه باید بپیماید حدود 7سالی است که معلم دانش آموزان این روستا هست.
این معلم دلسوز و فداکاربرای تدریس به دانشآموان کلاس خود در روستای قوت دره حدود صد کیلومتر مسافت را به بهانه تدریس و به حقیقت پیوستن آرزوهای این دانش آموزان که یکی از انها دوست دارد معلم، یکی دکتر، یکی کارمند، یکی تحصیلکرده و ... باشد را طی میکند و این اقدام نشان از فداکاری، عشق و نمود یک انسان کامل بوده و در نتیجه درس بزرگ ایثار و فداکاری را جلوه میدهد.
آری؛ معلمی شغل نیست، معلمی عشق است.
عبادی در مورد دانش آموزان مدرسه وحدت می گوید: این کودکان بسیار با استعداد هستند اما در بدترین شرایط تحصیل می کنند. گرمایش کانکس از طریق یک بخاری نفتی انجام می شود که به دلیل کوچکی کانکس در مجاورت میز و صندلی دانش آموزان قرار گرفته و هر لحظه امکان وقوع خطراتی هست. سرویس بهداشتی در این مدرسه وجود ندارد و دانش آموزان باید به خانه های خود بروند و برگردند، در شرایط بسیار بدی قرار دارد. نظافت به درستی انجام نمی شود و دانش آموزان در این شرایط غیر بهداشتی صبح تا ظهر تحصیل می کنند.
وی گفت: هر چند سال های قبل تا حدودی امکانات مدرسه خوب بود اما امسال دانش آموزان در این کانکس ها تحصیل می کنند.
این معلم کردستانی به تنهایی تا 6 پایه تحصیلی را تدریس می کند و در ساعت اوقات فراغت در راستای تقویت فرهنگ دینی در بین دانش آموزان، قرائت قرآن تلاش می کند.
وی با بیان اینکه دانش آموزان این مناطق نیازمند توجه بیشتر مسئولان هستند، افزود: از مسئولان میخواهم بیشتر حواسشان به بچههای مناطق محروم باشند.
زهرا و دوستش به همین کانکس قانع هستند زیرا می دانند با پایان کلاس ششم باید با درس و کتاب و تخته سیاه خداحافظی کنند اما می گویند ما قدردان و دستبوس معلم خود هستیم و فداکاریها و بزرگواریهای این معلم را هیچ وقت فراموش نخواهیم کرد و سعی خواهم داشت تا روزی با تلاشهای وافر خود این زحمات را بیپاسخ رها نکینم.
در تمام روستاهای منطقه تنها یک نفر دیپلمه وجود دارد و مابقی یا سواد ندارند یا در بهترین وضعیت تا پایه ششم تحصیل کرده اند. تا نزدیکترین مدرسه دوره متوسطه تا قوت دره ۲ ساعت راه است که 95 کیلومتر از آن جاده را باید هر روز طی کرد که در زمستانها با بارش برف و باران بسته و غیر قابل عبور می شود.
چهار نیمکت کهنه و رنگ و رو رفته دورتادور کانکس چیده شده است. دانش آموزان اگر چه در بدترین وضعیت درس می خوانند اما خنده از لبانش دور نمی شود. خنده ای که در چهره خواهر و برادران بزرگترشان محو است و برای بزرگترها خاطره ای فراموش شده.
معلمی که با دانش آموزان مناطق صعب العبور شناخته می شود، با کوهستانهای سرسخت و صخرههای زمخت خو گرفته و از سرمای زمستان کوه های برفی، خطر حمله حیوانات وحشی، هراسی ندارد و هیچ چیز مانع رفتن در مناطق صعب العبور نمی شود.
گرچه سقف مدرسه و کلاس درس زهرا و محمد و هم کلاسی هایش کانکسی است ولی این دانشآموزان در این مدرسه نیز به آرزوهای خود رسیده و قدردان تلاشهای معلم خود هستند و فقط می خواهند تا سرمای جان سوز سراغ این کانکس رنگ پریده نیامده است سقفی آجری برای ادامه تحصیلشان داشته باشند.