«آرامش و سعادتی که جامعه را به یک جامعه سالم تبدیل کند، تنها و تنها ریشه در آموزش ابتدایی دارد.» اینها جملات فردوس حاجیان است. او با بیان اینکه در آموزش ابتدایی به سه اصل «ژنتیکی»، «محیطی» و «آموزشی» اعتقاد دارد، می‌گوید: معلم‌ها می‌توانند از طریق آموزش، ژن‌هایی را که بیمار هستند، درمان کنند. من معلمی هستم که زبان تدریس من هنر است و هنر ایجاد همدلی می‌کند و با هنر می‌توان بخوبی مفاهیم آموزشی را به کودکان منتقل کرد. با به خدمت گرفتن هنر می‌توان ذهن را برای پذیرش موضوع جدید آماده کرد و طی این سال‌ها این روش بسیار موفقیت‌آمیز بوده است. در مانیفست و متد آموزشی من که شامل 20 ماده است مؤلفه‌های جدیدی در آموزش مطرح کردم که مهم‌ترین ارکان این مؤلفه تبدیل و تغییر مرجعیت اینترینت به مرجعیت خانواده است. یکی دیگر از مؤلفه‌ها نقض تئوری «مرگ خدا»ی نیچه است که می‌گوید این خدا مرده است. تئوری او به این معناست که انسان در درون خود خدا را کشته است. من در تئوری خود تلاش کردم تا زمینه بازگشت به خدا را با مصداق شعری از مولانا که می‌گوید:هر لحظه به شکلی بت عیار بر آمد دل برد و نهان شد، «خدا» را با تعابیر متکثر و متعدد معرفی کنم و این نکته را اثبات کنم که هر انسان با نگاه خود به خدا می‌رسد و خدا واحد است. همان‌طور که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان گفت که برای رسیدن به خط مستقیم، روش‌های گوناگونی وجود دارد.من همچنین با نقد تئوری «مرگ هنر بزرگ» هگل، که به زبان ساده بحث پرداختن به خرده فرهنگ‌ها و فرهنگ‌های بومی به جای روایت‌های کبیر را پیش می‌کشد، در روش آموزشی خودم، معتقد به جایگزینی روایت‌های کوچک به جای روایت بزرگ اینترنت و فروش محصولات اینترنتی هستم. بومی‌ها، شهرهای کوچک و روستاها، هنر و خرده فرهنگ خودشان را به نمایش می‌گذارند و اگر چنانچه همه اینها در آموزش ابتدایی به صورت بسته‌های آموزشی درآیند، می‌توانند در کنار همدیگر نقشی مؤثر در همزیستی مسالمت‌آمیز و صلح پایدار در جهان داشته باشند. من معتقدم معلم یک تذکر دهنده است و اگر در جریان سنت، معلم «وحی منزل» بود مانند ارسطو و افلاطون و اگر در جریان مدرنیته معلم «محور آموزش» بود و اگر در جریان پست مدرن معلم «راهنمای آموزش» است، در متد آموزشی پست پست مدرن (POPOMO) معلم به مصداق، «تذکر دهنده» است؛ «فذکر إنما أنت مذکر»: معلم بیدارگر و هشیار‌کننده است.فردوس حاجیان ادامه می‌دهد: من معلم سکوت و فریاد هستم. خود را آموزگار ساده‌ای می‌دانم و از مهم‌ترین افتخاراتم تدریس در مناطق جنگی است. در این سال ها سعی کردم معلم بیدار‌کننده باشم. دانش‌آموز مجبور است از خواب غفلت بیدار شود و به یاد بیاورد که کجاست، از کجا آمده و به کجا می‌رود. امیدوارم روزی برسد که هیچ بچه‌ای به‌خاطر جنگ از ادامه تحصیل محروم نشود. اشتغال جوانان امری ضروری است و این پیام یک معلم به همه سرمایه‌های عظیم کشور است و همه زیر چتر بشریت و انسانیت باید قرار بگیریم. کار من آموزش در مدار صلح و مهربانی است و شعار من «سلام مردم، یک لحظه صلح و یک لحظه عشق» است./روزنامه ایران

تمامی حقوق این محفوظ و متعلق به با تارنمای دیار فردوس می باشد.

طراحی و اجرا "یکان پرداز آسیا"

Template Design:Ypa Group