نگاهی به نقاشی‌های آوا بهرامی در گالری ویستا
 نقاشی‌های بهرامی بیش از آن که درباره رابطه انسان با طبیعت باشند درباره ارتباط انسان با دیگران و کناره گرفتن از پذیرش مسئولیتِ مناسبات رسمی اجتماعی هستند. آدم‌های بهرامی در حالتی از بی‌خودی، لَخت و بی تحرک لمیده‌اند؛ با نوعی بی‌علاقگی و تمایل به ماندن در سکون و بی‌قیدی مشغول وقت گذرانی در بهشت کاهلان هستند؛ یک پیک نیک در ارتفاعات بدون هیچ قید و بند فکری. نقاش کنار گذاشتن بندهای عقلانی را با بطری‌ها و لیوان‌هایی که تنها دارایی این آدم‌ها و تنها ابزار این پیک نیک است نمایان کرده. در این جا با یک وضعیت خنثای ذهنی روبرو هستیم که با طبیعت بی‌برگ و بار آرام و کوه های یخی و سگ‌هایی که مانند آدم‌ها به بیرون از کادر نگاه می‌کنند و اهلی شده‌اند، نمایان شده. کارکترهای بهرامی لزوما از رهایی و خاصیت خودبخودی و در لحظه بودنِ طبیعی لذت نمی‌برند،‌ بلکه تنها در این وضعیت هستند چون میلی ندارند. در اینجا اثری از نیروی زاینده و الهام بخش طبیعت نیست، همه این قوای روانی رمانتیک زیر غباری از بی‌تفاوتی معنایی و تکنیکی پوشانده شده است.ava bahrami vista gallery 4

رنگ‌های ملایم، ترکیب بندی‎های متناسب و آرام، رنگ گذاری تخت و پرهیز از سایه پردازی همگی آثار بهرامی را از گذشته او دور می‌کنند. تلاش‌های رئالیستی تا رنگ گذاری های طراحی‌گونه و اکسپرسیو آثار گذشته این هنرمند، زیر لایه‌ای از ملاحظات تکنیکی پنهان گشته و معقول و موجه شده و اینچنین توحش و بی‌قیدی طبیعت فردی، کنترل و خنثا شده است. این همان اتفاقی است که برای “سپبد دندان” به میل خود او می‌افتد.  “سپید دندان” سگ-گرگی است که از جهان وحوش وارد اجتماع انسان‌ها شده و به قواعد اجتماعی آن‌ها تن می‌دهد. همانطور که آوا بهرامی نیز وجوه اکسپرسیو طراحی‌گونه آثار گذشته خود را زیر لایه اصول و قواعد مبانی و ترکیب‌بندی و انسجام فرمی پنهان کرده. گویی لبه‌های تیز فردیت  نقاش صیقل خورده و او اهلی شده و آثاری مردد و محتاط خلق کرده است.ava bahrami vista gallery 1

اما در مقابل، در خود آثار اتفاقی معکوس می‌افتد؛ انسان وارد طبیعت شده، قواعد آن را می‌پذیرد و به غریزه باز می‌گردد. آراستگی در معاشرت با دیگری را کنار می‌گذارد و چنان رفتار می‌کند که گویی در خلوت است. این بی قیدی جا بجا با نمایشِ خالی کردن محتویات مثانه در آثار نمایانده شده؛ رها کردن خود از اضافات، بیرون ریزی بی تعارف و آزادانه. با این وجود آدم‌ها در این آثار تقریبا بی‌صورت تصویر شده‌اند. اگرچه میل به بیانگری در بعضی صورت‌ها که جلوی کادر قرار می‌گیرند دیده می‌شود، بقیه چهره‌ها با کنترل نقاش بی‌حس شده‌اند و بجای آن که با برداشتن نقاب‌های اجتماعی خود با بازگشتن به طبیعت مشعوف از قوای حسانی شوند بی‌حس و بی‌تفاوت شده‌اند. سپید دندان، برق موحش دندان‌های درنده‌ش را پشت لبخندی ملایم پنهان کرده و موجه و معقول در مهمانی رسمی جامعه هنر حاضر شده است. ava bahrami vista gallery 7

این مجموعه بیش از آنکه نمایانگر آزادی از قید و بند مناسبات مالکیت و تظاهرات غیرطبیعی و مصنوعی اجتماعی ناشی از حاکمیت عقل باشد و به فردیت رومانتیک بها دهد، سرگشتگی و بی‌خود ماندگی انسان‌هایی را نشان می‌دهد که ادای طبیعی بودن را در می‌آورند و هنگام که با ذات وحشی خود تنها می‌مانند، تنها می‌توانند در حد نوشیدن و ادرار کردن آزاد و طبیعی باشند.

[۱] – نام داستان دیگری از جک لندن است که در آن سگی اهلی وارد دنیای وحوش می‌شود.

ava bahrami vista gallery 3

ava bahrami vista gallery 2

ava bahrami vista gallery 6

منبع : سایت تندیس به قلم سحر افتخارزاده

تمامی حقوق این محفوظ و متعلق به با تارنمای دیار فردوس می باشد.

طراحی و اجرا "یکان پرداز آسیا"

Template Design:Ypa Group