گاهی بازیگران کودک و نوجوان آنچنان در صحنههای تئاتر میدرخشند که ما فراموش میکنیم آنها در چه شرایط سختی این کار بزرگ را انجام دادند. آنها بدون اینکه مغلوب فضای تئاتر و بازی در کنار بازیگران باتجربه شوند، کار خود را انجام میدهند و موفقیتی را که نمایش به آن احتیاج دارد برایش به دست میآورند. ما نمیدانیم آنها چطور با گروه تولید آشنا شدند و آیا از حقوق خود خبر دارند یا نه اما میدانیم بعد از آخرین اجرا، وقتی همه به خانههای خود برمیگردند، تازه مشکلات آنها شروع میشود.
خیلیها تئاتر را مدرسهی انسانسازی میدانند و خیلی از خانوادهها چون از تاثیر تئاتر در موفقیت فردی و اجتماعی فرزند خود خبر دارند با همین استدلال، کودک را در اختیار گروههای نمایشی بزرگسال میگذارند، بدون اینکه در مورد تئاتری که قرار است فرزندشان در آن بازی کند، چیزی بدانند. شاید ندانید اما همان تئاتری که کودکان و نوجوانان در آن بازی میکنند و برای تماشاگران کودک و نوجوان نمایش میدهند اگر کارگردان یک مربی خوب نباشد، میتواند آسیبزا باشد. دوران کودکی و نوجوانی مهمترین دوران رشد یک انسان در تمام ابعاد فردی و اجتماعی است و تئاتر به خاطر شدت عواطفی که در آن جریان دارد به راحتی میتواند این ابعاد را از مسیر خود منحرف کند. اگر تئاتری که کودک در آن قرار میگیرد برای بزرگسال باشد، کارگردان چیزی از مربیگری نداند و کودک در یک شرایط سخت و نامطلوب (خصوصا در یک فضای تیره و تار نمایشی) در معرض اضطراب و نگرانی باشد، کودک قطعا آسیب میبیند. در تئاتر بزرگسال ما برای کودک روانشناس وجود ندارد و البته الگوهای غلط رفتاری برای او به شدت زیاد است. کودک بدون شناخت و خواستهی خود (اگر سوال دوست داری بازی کنی؟ که اینجور مواقع پرسیده میشود، نادیده بگیریم!) پا به محیطی میگذارد که هیچ نظارتی به لحاظ ساعاتی که باید کار کند و همچنین پرورش و امنیتی که باید از آن برخوردار باشد، وجود ندارد. خیلی از این آسیبهایی که کودک در حین نمایش میبیند، مدتها بعد از تمام شدن اجراها خودش را نشان میدهد. فقط کافی است نگاه کنیم به لیست بلند کسانی که در کودکی ستارهی فیلمها و سریالها بودند و در بزرگسالی نابود شدند. سادهترین تعبیر ما این است که آنها نتوانستند از رویای فیلمها و سریالهایی که بازی کردند، بیرون بیایند و خود را با زندگی واقعی تطبیق دهند. اما مگر تقصیر آنها بود؟ خیلی از کشورها این مشکل بزرگ را برای بازیگران کودک و نوجوان فهمیدند و سعی کردند با قانونگذاری، شرایط و ویژگیهای لازم فیلمها و تئاترها را برای استفاده از بازیگران کم سن و سال سخت کنند. ولی در سینما و تئاتر ایران تا روزی که چنین قوانینی تصویب شود، خود تهیهکنندگان و اهالی هنر چه کاری میتوانند انجام دهند؟ اول اینکه تردید نکنید بسیاری از تئاترهایی که ما امروز میبینیم میتواند بدون وارد شدن هیچ خدشهای با هنرمندی بازیگران بزرگسال اجرا شود. اما اگر لازم بود از بازیگر کودک استفاده کنیم، چرا روانشناسها را به تئاتر خود نیاوریم؟
اگر ادعا میکنیم انسان در تئاتر ساخته میشود، باید نمونههای نقض این ادعا را هم ببینیم و به روشی اصولی و هدفمند از تئاتر برای تربیت کودکان و پیشبرد اهداف هنری خود استفاده کنیم.
منبع : سایت ویرگول