عصر ایران ؛ نهال موسوی - فیلم «دختر شیطان» قربان محمدپور بر روی پرده سینماهای ایران است و با وجود آنکه کارگردان فیلم بر اساس همان فرمول فیلم قبلی خودش «سلام بمبئی» این فیلم را هم ساخته است (لوکیشن فیلم در هند است، استفاده از بازیگر زن هندی در نقش اول زن، داستانی هندی-ایرانی و ... ) اما فیلم به فروش چندانی دست نیافته است.
«دختر شیطان» اگرچه فرصت اکران نوروزی را از دست داد اما فرصت طلایی اکران عید فطر نصیبش شد و با وجود این نه تنها موفقیت تجاری «سلام بمبئی» برای این فیلم تکرار نشد بلکه عملاً «دختر شیطان» با شکست در گیشه مواجه شده است.
قربان محمدپور مصاحبهای با روزنامه ایران داشته و در آن نفروختن فیلم را به زمان اکران آن ارتباط داده و گفته است: «اگر فیلم در پاییز و زمستان اکران میشد، مُرده «دختر شیطان» از «سلام بمبئی» هم بیشتر میفروخت چون فیلم جذابی است و مخاطب را از سالن سینما راضی روانه خانه میکند، لودگی و لوسبازیهای معمول را ندارد و قصهاش جذاب است. ما در انتخاب زمان اکران فیلم اشتباه کردیم و تاوان آن را هم پرداختیم.»
در بخشی دیگر از مصاحبه هم گفته است: «ما توان رقابت نداشتیم. معمولاً خانوادههای ایرانی در هر فصل اکران یک فیلم میبینند که با وجود این فیلم ها قطعاً انتخاب اول شان «دختر شیطان» نبود.
[...] اکران عید فطر بعد از نوروز بهترین فرصت اکران است اما همزمان با اکران فیلمهایی مثل «سرخپوست» و «شبی که ماه کامل» شد» که علاوه بر موفقیت در جشنواره، تبلیغات وسیعی داشتند و همراه با تیزرهای تلویزیونی، تمام در و دیوارهای شهر از بیلبوردهای تبلیغاتی این فیلم پر بود، باعث شد نتوانیم موفقیت فروش «سلام بمبئی» را تکرار کنیم.»
اگرچه تیم سازنده دختر شیطان در زمان تولید و اکران فیلم از انواع جنجالهای تبلیغاتی استفاده کردند مانند بازی شادمهر عقیلی در فیلم، تهدید کارگردان به پایین کشیدن آن از پرده سینماها، مطرح ساختن حمله رباتهای اینستاگرامی، جریانات مافیای اکران و ... باید به محمدپور نکتهای را گوشزد کرد و آن اینکه نفروختن یک فیلم دلایل متعددی میتواند داشته باشد اما قطعا اصلیترین دلیل خود فیلم است نه تبلیغات، نه فیلمهای همزمان اکران شده، نه زمان اکران و ...
مشکل بزرگ «دختر شیطان» ساده پنداری در تمام اجزا آن است.
فیلم «دختر شیطان» به لحاظ قصه و داستان بسیار کلیشهای، قابل پیشبینی و حتی دِمُده (زمان گذشته) است که برای مخاطب امروزی هیچ جذابیتی ندارد و واقعا قابلیت و توانایی 95 دقیقه به دنبال خود کشیدن مخاطب را ندارد.
علاوه بر آن بازیگران فیلم و نقش آفرینی آنها در هر فیلمی یک عامل بسیار مهم است که در دختر شیطان مخاطب هیچ گونه همراهی با بازیگران فیلم نمیکند. نه حمید فرخنژاد، نه ایشا گوپتا و نه محمدرضا شریفینیا و ...
اساسا فضای فیلم به گونهای است که مخاطب مدام از آن فاصله میگیرد، از انگلیسی حرف زدن فرخنژاد گرفته تا بازی بازیگر نقش اول زن (ایشا گوپتا) و صحنههایی که با استفاده از جلوه های ویژه بسیار ابتدایی ساخته شده است.
امروز در سینمای ایران به لحاظ فنی و استفاده درست از فیلمبرداری، نور پردازی، جلوههای ویژه رایانهای و ... به سطح استانداردی رسیدهایم که این موارد تکنیکی در فیلم دختر شیطان بیشتر در حد کاریکاتوری از آنچه که باید باشد، خود را نشان میدهد.
مورد دیگری که بیننده از دیدن فیلمی چون دختر شیطان سرخورده میشود این حجم از ساده انگاری در باره مخاطب فیلم است، بردن فیلم به فضای کشور هندوستان و رقص و آواز دسته جمعی، لباسهای رنگارنگ و ... دلیل بر این نیست که دیگر کار را تمام شده دانست و فیلمنامه را تا این اندازه کودکانه نوشت و در مابقی اجزا فیلم هم تا این حد اصطلاحا بزن در رویی کار کرد.
شاید این توهم ناشی از فروش بالای فیلم سلام بمبئی است که باعث شده محمدپور تمام دلایل این فروش را مرتبط به هندوستان و اتفاقات وابسته به سینمای هند دانسته و همین عامل را به تنهایی برای موفقیت فیلمش کافی میدانست.
به قربان محمدپور باید توصیه کرد به جای دلایل فرامتنی و خارج از فیلم به خود فیلم برگردد و برای آگاهی از واقعیت نظر مخاطب به بخش نظرات سایتهای معتبری که وجود دارد مراجعه کند و دیدگاه مخاطبان و رای و نظرشان درباره فیلم را مطالعه کند.
قطعا وقتی 90 درصد نقدها و نظرات به مسائل و مشکلات خود فیلم میپردازد دیگر نمیتوان عدم موفقیت و مشکلات فیلم را به مسائلی مانند تبلیغات کم، مافیای اکران، زمان اکران و ... نسبت داد اگرچه باز تاکید میکنم این موارد هم در فروش هر فیلمی تاثیر گذار است اما ریشه اصلی خود فیلم است.
پیام مهمی که این اتفاق برای سینمای ایران دارد این است وقتی که در سبد سینمای ایران فیلمهای استاندارد و متنوعی وجود داشته باشد خود به خود فیلمهایی که از واقعیت سینما فاصله دارند حذف خواهند شد و این اتفاق فرخندهای است.
اردوهای تیم ملی روئینگ برای حضور در مسابقات کسب سهمیه المپیک در حال پیگیری است. ملیپوشان روئینگ مردان زیر نظر افشین فرزام و ملیپوشان بانوان زیر نظر سولماز عباسی تمرینات خود را پیگیری میکنند.
نازنین رحمانی که در مسابقات قهرمانی آسیا و بازیهای آسیایی مدالهای رنگارنگی را در کارنامه دارد مدتی پیش به دلیل برخی از مسائل از دنیای قهرمانی خداحافظی کرده بود اما دوری وی از قایقرانی مدت زیادی طول نکشید و رحمانی دوباره به آب زد.
وی در گفتوگو با فارس در این باره گفت: به خاطر یکسری از مسائل از قایقرانی خداحافظی کردم و اصلا قرار نبود برگردم اما به خاطر صحبتهایی که رئیس فدراسیون و رئیس هیات قایقرانی استانمان داشتند تصمیم گرفتم دوباره قایقرانی را دنبال کنم.
دوری وی از دنیای قهرمانی 2 هفته بود.
، در جریان کاپ جهانی بسکتبال 3 نفره که به میزبانی آمستردام برگزار شده بود، شادی عبدالوند موفق شد مدال برنز مهارتهای انفرادی را کسب کند.
وی در گفتوگو با فارس در این باره اظهار داشت: نمیدانستم انتخاب شدهام و خوشحالم از این شرایط سربلند بیرون آمدم. در این مسابقات 20 تیم حضور داشتند و من در گروهبندی خودمان موفق شدم صعود کنم. در ادامه حریفانی از ایتالیا، فرانسه و آندورا را پیش رو داشتم. حریف ایتالیایی بازیکن ارزشمند جام جهانی 2018 بود. بازیکن آندورا نیز عنوان قهرمانی را داشت که من موفق شدم در این دوره مدال برنز را کسب کنم. ما از نظر تکنیکی چیزی از حریفان کم نداریم بلکه احتیاج به تجربه و مسابقه بیشتر داریم.
عبدالوند درباره رقابتهای کاپ جهانی، عنوان کرد: ما در این مسابقات مقابل مغولستان به برتری رسیدیم که برد ارزشمندی بود. تازه 2 سال است که وارد این رشته شدهایم در حالی که کشورهای دیگر سالهاست کار میکنند و در رقابتهای زیادی حضور دارند. بیشتر از ما تمرین میکنند و در تورنمنتهای بینالمللی شرکت دارند به همین دلیل نمیتوان مقایسهای انجام داد. در این 2 سال پیشرفت ما هم خوب بوده است. اگر امسال یک برد داشتیم سالهای دیگر بردهای بیشتری خواهیم داشت.
بازیکن تیم ملی بسکتبال بانوان ایران همچنین درباره تمرینات تیم 5 نفره، گفت: ما برای مسابقات کاپ آسیا به میزبانی فیلیپین آماده میشویم. دور جدید تمرینات ما در انزلی پیگیری خواهد شد. امیدوارم بتوانیم در این مسابقات با ارائه بازیهای خوب به سطح A صعود کنیم.
به گزارش خبرگزاری فارس، آنجلیک کربر تنیسور مطرح بانوان جهان درباره رویارویی با سرنا ویلیامز در مسابقات ویبملدون، گفت: چیزی که الان مهم به شمار میرود دیدار نخست است. مسابقه دوم، سوم و چهارم چیست؟ الان اصلا این موضوع مهم نیست. برای من مهمترین چیز بازی نخست است بعد از آن روز به روز جلو میروم.
وی افزود: هر اتفاقی به ویژه در گرنداسلم ممکن است رخ دهد. البته همیشه رقیبان سخت وجود دارند و اگر شما میخواهید به عنوان قهرمانی برسید باید همه آنها را شکست دهید.
کربر تنیسور مطرح آلمان با اشاره به حضور سرنا ویلیامز در مسابقات ویمبلدون، خاطرنشان کرد: برای من سرنا یکی از بهترین تنیسورهای جهان و قهرمان است. ببینید چطور هنوز مسابقه میدهد و تلاش میکند بهترین بازیهایش را انجام دهد. ویلیامز یکی از سختترین حریفان است.
کربر یادآور شد: سرنا ویلیامز ورزشکار باتجربهای است و تلاش میکند بهترین مسابقات را داشته باشد. نسل جدید هم در تنیس رشد میکند اما برای من هنوز سرنا بهترین است.
معاون میراثفرهنگی سازمان میراثفرهنگی و گردشگری میگوید: هنوز برای آغاز مرمتهای اضطراری بناهای تاریخی که از بارانهای سیلآسا آسیبدیدهاند اعتباری دریافت نکردهایم، اما با وجود همه تنگناها، تا جایی که در توانمان است، کارهایی را انجام میدهیم.
محمدحسن طالبیان در گفتوگو با ایسنا اظهار میکند: هنوز از ستاد بحران اعتباری به ما ندادند، از سوی دیگر اعتبارات «بند ز» را نیز برای میراثفرهنگی حذف کردهاند و با وجود اعتراضهای زیادی که کردهایم هر چند به برخی دستگاهها برگردانده شده، اما این اعتبارات به میراث فرهنگی برگردانده نشد و فقط اعلام شد که مناطق مختلف از ستاد بحرانِ استانها تقاضا کنند، که به همه ستاد بحرانها اعلام شده و آنها نیز اعتبار مورد نیاز را در ردیفهای بودجه گذاشتهاند، اما به نظر میرسد با توجه به اولویتهای مدنظر خود، مانند اموال مردم و کشاورزی و دیگر موارد، هنوز نوبت میراثفرهنگی نشده است.
او با تاکید بر اینکه سازمان میراثفرهنگی با وجودِ همه تنگناها و نبود اعتبار، اقدامات اضطراری را تا حد توان در مناطق مختلف آغاز کرده و استادکاران در آن مناطق حضور دارند، ادامه میدهد: از سوی دیگر نیاز به مرمت اضطراری برخی از آثار آسیبدیده باید زودتر انجام میشد که برای حفظ آنها این کار نیز انجام شد. در حال حاضر نیز منتظریم تا امسال بخشی از اعتبارات را دستکم از ستاد بحران گرفته و هزینه کنیم.
او با بیان اینکه نیاز است تا ستاد بحران در استانهای خوزستان، لرستان و گلستان برای این کار بودجه بگذارند، میافزاید: از نظر ما هویت و فرهنگِ افراد کم از اموال مردم نیست. اگر این کارها انجام نشود، حتما آیندگان به ما اعتراض میکنند، بنابراین ما به سرعت باید به این موارد رسیدگی کنیم.
وی با اشاره به اینکه هنوز نمیتوان درصدی برای انجام مرمتهای مورد نیاز در محوطههای تاریخی آسیبدیده بیان کرد، ادامه میدهد: در نقاطی که وضعیت خطرناکی داشتهاند مانند پایه «پل کشکان» سعی کردیم با فروکش کردن آب، بندهایی زده و آب را انحراف دهیم، اما این پایه پل نیز نیازمند استحکامبخشی و مستندنگاری است.
طالبیان همچنین از اعلام آمادگی یونسکو و دستگاههای جهانی برای کمک به آسیبدیدگان سیل فروردین امسال خبر میدهد و میگوید: احتمالا این دستگاهها در طول روزهای آینده با مسوولان ایرانی جلساتی برگزار میکنند که نماینده سازمان میراثفرهنگی نیز در آن حضور دارد.
او با بیان اینکه مهم است که ستادهای بحران به درخواستها برای اعتبارهای مورد نیاز اهمیت دهند، اضافه میکند: سیل در برخی از مناطق زندگی مردم را به طور کامل نابود کرد، اما استقرارهای تاریخی به آن معنا که زندگی مردم را تخریب کرده باشد، از بین نرفتهاند. آثار تاریخی بیش از اینکه از سیل آسیب ببینند، از نظر بارندگی شدید از بین رفتند.
معاون میراثفرهنگی درباره اعلام هشدارهای جدید اداره هواشناسی مبنی بر احتمال وقوع مجدد سیلاب در برخی از مناطق جنوبی و شمالی کشور، بیان میکند: به استانهای در معرض خطر هشدار میدهیم که باید ناودانها و وضعیت بناهای مختلف تاریخی چک شود و راه آبها باز شوند. در اجلاس ثبت میراث ناملموس در استان اردبیل نیز اعلام کردیم همه استانها باید با یکدیگر همکاری تنگاتنگ داشته باشند تا این بحرانها را از سر بگذرانیم.
در آخرین اظهارنظرهای مطرحشده توسط طالبیان درباره آخرین اقداماتی که باید برای پیدا کردن راه حل مناسب برای وضعیت آثار تاریخی استانهای درگیر سیل انجام داد، وی «بند ز» را راهکار آزادسازی حریم سازههای آبی شوشتر اعلام کرده بود.
به گزارش ایسنا، در بند "ز" ماده ۱۱۷ برنامه چهارم توسعه کشور نوشته شده است: «به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اجازه داده میشود به منظور اعطای مجوز کاربری و بهرهبرداری مناسب از بناها و اماکن تاریخی قابل احیا با هدف سرمایهگذاری بخش خصوصی داخلی و خارجی، صندوق احیا و بهرهبرداری از بناها و اماکن تاریخی و فرهنگی را ایجاد کند.»
دبیر کل کمیسیون یونسکو در ایران معتقد است: در حالی که بسیاری از کشورها برای ثبت مشاهیر و مفاخر با یکدیگر دعوا میکنند، متأسفانه ما قدرِ حضورِ آنها در ایران را نمیدانیم و به دلیل قرار گرفتن در وفورِ این نعمت از آنها غفلت میکنیم.
در جلسه هماهنگی برپایی همایش شیخ شهاب الدین سهروردی که در دفتر کمیسیون ملی یونسکو در ایران برگزار شد، حجت الله ایوبی با اشاره به نزدیکی روز تولد شیخ شهاب الدین سهروردی، قرار گرفتن نام سهروردی در فهرست مشاهیر را اتفاقی خوب ارزیابی کرد و گفت: به همت انجمن مفاخر، همایش سهروردی برپا میشود و اساتید برجستهای در این رویداد از ایران و دیگر کشورها از جمله فرانسه و سوریه در آن حضور مییابند.
او با اشاره به بازنویسی قصههای سهروردی برای استفاده کودکان و نوجوانان که در سال گذشته آغاز شده، اعلام کرد: ادامهی این پروسه در دستور کار است و برخی انتشارات نیز برای چاپ این محتوا اعلام آمادگی کردهاند.
وی همچنین دربارهی پروژهی آمادهسازی تصویری از شیخ شهابالدین سهروردی که از سال گذشته در دستور کار بوده است، توضیح داد: با اساتید و کسانی که پرترهساز هستند، مذاکره کردیم و در نهایت سردیس و تصویر شیخ شهاب الدین سهروردی آماده میشود.
او با بیان اینکه امیدواریم سردیسِ مورد تأیید اساتید، در خیابان سهروردی قرار گیرد، اضافه کرد: میتوان کپی این سردیس و تصویر شیخ شهاب الدین سهروردی را در بخشهای مختلف از جمله سهرورد قرار داد و اگر این سردیس مورد قبول همه اساتید باشد مراسم رونمایی از آن نیز برگزار میشود.
دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو در تهران همچنین دربارهی تلاشهای انجام شده برای ایجاد بنیاد سهروردی گفت: برای انجامِ امورِ مربوط به این شخصیت، مؤسسه شیخ شهاب الدین سهرودی تأسیس میشود، چون معتقدیم نام سهرودی به حدی بزرگ است که با این مؤسسه نیز میتوان کارهای بزرگی انجام داد.
وی با اشاره به دعوای کشورها برای ثبت مشاهیر و مفاخر از طریق یونسکو عنوان کرد: کشورهای اطراف برای یافتن هویت به بهانه اینکه یکی از مشاهیر، از کشورشان عبور کرده، تلاش میکنند درخواست ثبت مفاخر و مشاهیر را مطرح میکنند، اما متأسفانه ما قدر این شخصیتها را نمیدانیم و آنان را از دست میدهیم، شاید به دلیل قرار گرفتن در وفورِ این نعمت است، که از آنها غفلت میکنیم.
ایوبی تاکید کرد: هریک از مشاهیر میتوانند برای هر منطقه و کشور هویت بسازند. توجه به شیخ شهاب الدین سهروردی برای اهالی سهرورد و زنجان برکتهای زیادی به دنبال دارد.
میخواستند به صورت تصنعی مقبره خرقانی را در ترکیه معرفی کنند
سعدالله نصیری قیداری - دبیر همایشهای مرتبط با سهروردی و استاد دانشگاه شهید بهشتی - نیز در سخنانی نام یونسکو را یک حمایت معنوی دانست و با اشاره به برپایی بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی در کشورهای مختلف گفت: باید بیشتر تلاش کنیم که این فرد نامآور را که به همت یونسکو نامش در دنیا مطرح شده، بیش از گذشته مورد توجه قرار دهیم و با چاپ آثار و برپایی همایشهای مرتبط، در این راه قدم برداریم.
او با اشاره به اینکه یونسکو با قواعد سختی که دارد پذیرفته شیخ شهاب الدین سهرودی یک شخصیت جهانی است و افزود: نباید در انتظار «هانری کُربن» ها باشیم تا بزرگان ما شناسایی شوند بلکه باید خودمان تلاش کنیم و برای توسعه علمی و فرهنگی کشور به این مشاهیر احترام بگذاریم.
وی همچنین ثبت شیخ شهابالدین سهروردی در فهرست مشاهیر جهانی و ثبت دانشگاه «جندی شاپور» را دو حرکت ارزشمند دانست که به همت کمیسیون ملی یونسکو- ایران به سرانجام رسید و ادامه داد: پیش از این قدیمیترین دانشگاه جهان ۹۵۰ سال قدمت داشت اما با این مصوبه، قدیمیترین دانشگاه دنیا ۱۷۵۰ سال قدمت دارد که ایرانیان بنیانگذار آن هستند، بنابراین باید قدردان این فعالیتها باشیم و در سایه این مصوبات حرکتهای خوبی انجام دهیم.
او به تلاش دشمنان کشور برای ارائه تصویری نادرست از ایران در دنیا نیز اشاره کرد و افزود: دشمنان به دنبال این هستند تا کشوری که مهد فرهنگ است را به عنوان کشوری خشونت طلب جلوه دهند، باید با چنین فعالیتهایی این حرکتها را خنثی کنیم.
نصیری معرفی مشاهیر و مفاخر کشور و درست نشان دادن چهره ایران به جهانیان را از جملهی این اقدامات دانست و ادامه داد: این اتفاق علاوه بر کارکرد فرهنگی برای کشور درآمد اقتصادی نیز به همراه دارد، کشور ترکیه با انگشت شمار چهرههای فرهنگی سال گذشته از قونیه ۵ میلیارد دلار درآمد داشته است، حتی ترکیه در تلاش بود مقبره ابوالحسن خرقانی را به صورت تصنعی در ترکیه جلوه دهد که اعلام کردیم مزار این بزرگ در شاهرود است و از اقدام ترکیه در این زمینه جلوگیری کردیم.
درخواست تعیین هفتهی «نور» به نام «سهروردی» مطرح شود
حسن بلخاری - رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی - نیز در این نشست، سهرودی را نوریترین حکیم ایران دانست و افزود: در سخنرانی خود در روز ملاصدرا به مسئله نوری بودن شیخ شهابالدین سهروردی تاکید کردم. اگر بتوان هفته نور به نام سهروردی داشت بسیار اتفاق خوبی است، کسی مانند سهروردی به «نور الانوار» نپرداخته است.
کاوه خورابه - عضو انجمن آثار و مفاخر فرهنگی - نیز درباره همایش سهرودی گفت: ۲۰ مقاله به بزرگان در باب شیخ شهاب الدین سهروردی سفارش داده شد و به زودی کتابی ۴۰۰ صفحهای از این مقالات آماده خواهد شد. به گفتهی او این همایش در دو روز هفتم و هشتم مرداد برگزار و از تصویر او نیز رونمایی میشود.
به گزارش روابط عمومی کمیسیون ملی یونسکو در تهران، در ادامهی این جلسه پیشنهاد شد در همایش سهروردی از سهروردی پژوهان تقدیر شود و تهیهی «تمبر سهروردی» نیز توسط کارشنسان جلسه تصویب شد، همچنین نسبت به قرارگرفتن سردیس سهروردی در خیابان سهروردی تهران در صورت تائید نهایی شهرداری، تاکید شد. نمایندگان دانشگاه آزاد، سازمان زیباسازی شهرداری و شهرداری منطقه هفت نیز همراهی خود را برای بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی اعلام کردند.
در این جلسه، بهمن نامور مطلق - مدیر گروه فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو- ایران -، فرهاد اعتمادی - معاون مطالعاتی کمیسیون ملی یونسکو- ایران-، کاوه خورابه از انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، آرش امینی مدیرکل بین الملل و حوزه ریاست کمیسیون ملی یونسکو- ایران، جواد صباغ معاون اجرایی کمیسیون ملی یونسکو- ایران، امیر روشن بخش معاون ارتباطات و مشارکتها و سرپرست گروه ارتباطات، صادق کریمان مدیر نور سازمان زیباسازی شهرداری تهران، کیهان محمدخانی قائم مقام مدیرعام لسازمان زیباسازی شهر تهرا، عباس مافی قائم مقام شهرداری منطقه ۷، جلال محمدی و موسی عبدی عضو شورای شهرستان سهرورد، محمد علی بیگدلی رئیس شورای شهر سهرورد، بهروز ندال شهردار سهرورد، سروش رزمی و فهیمه تقوی نیک از دانشگاه آزاد از حاضران در این جلسه بودند.
جمالالدین اکرمی با بیان اینکه آموزش و پرورش مانعی برای ادبیات کودک است، میگوید: مدرسهها فکر میکنند کودک فقط به کتاب درسی نیاز دارد و ضرورتی ندارد در مدرسه کتابخانه وجود داشته باشد یا بچهها یک ساعت زنگ کتابخوانی داشته باشند.
این نویسنده، مترجم و تصویرگر ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا، درباره اینکه برخی فکر میکنند نوشتن در حوزه ادبیات کودک کار راحتی است و با نوشتن چند جمله کودکانه میتوانند صاحب کتاب شوند، اظهار کرد: سادهانگاری درباره ادبیات کودک و خودِ بحث کودک به ریشههای اجتماعی آن برمیگردد. برای فهمیدن جایگاه کودک در جامعه شاید بهتر باشد به تیترهای روزنامهها نگاهی بیندازیم و ببینیم چند درصد از مطالب روزنامهها به کودکان برمیگردد. باید دید جایگاه کودک به عنوان آغازکننده مرحله تکاملی یک انسان در جامعه چیست؟ بهنظرم کمکاری و سهلانگاری در عرصه اجتماعی نسبت به کودکان و نوجوانان به چشم میخورد، ما مراحل کودکی و نوجوانی را مرحله گذار میدانیم و میگوییم بزرگ شدند فکری به حالشان میکنیم.
او سپس افزود: این نگاهِ از بالا به کودکان به طیفی از نویسندهها نیز برمیگردد و نوعی سادهانگاری در زمینه نیازهای کودک در میان دستاندرکاران بخش هنر و ادبیات کودک وجود دارد. اگر بخواهیم به مجموعه آثار هنری و ادبیات کودک نگاهی بیندازیم میتوانیم بفهمیم نگاه کلی نسبت به آثار کودکان چیست و چه بازخوردی دارد و درونمایه آنها را چه چیزی شکل میدهد.
اکرمی با بیان اینکه برجستهترین عرصه نمایش ادبیات کودک، نمایشگاه کتاب است، گفت: نمایشگاه کتاب ما چیزی جز اینکه عرصهای برای خودنمایی کتابهای کمکدرسی باشد، نیست؛ بچهها به هوای کتاب میآیند نمایشگاه کتاب، اما سبد خریدشان از کتابهای کمکدرسی پر میشود. در واقع شما میبینید یک مانع بزرگ برای نگاه جدیتر به ادبیات کودک وجود دارد و آن پر کردن وقت کودکان با کتابهای کمکدرسی است. پس طبیعی است که به هنر و ادبیات کودک توجهی نشود یا کمتر توجه شود و درونمایه کتابها سطحیتر و کمتوجهتر به نیازهای درونی کودک باشد.
او در ادامه گفت: لازم است نویسندههای ادبیات کودک از نیازمندیهای کودکان در عرصه روانشناسی و جامعهشناسی شناخت داشته باشند و درباره خانواده، اجتماع، ورزش و دانش به بچهها شناخت بدهند. متأسفانه زمانی که ما به کودک فکر میکنیم سریع به یاد قصه میافتیم درحالی که بخش عمدهای از کتابهای کودک، کتابهای غیرتخیلی هستند؛ یعنی کتابهایی که تخصصی در زمینه محیطزیست و فلسفه به کودکان ارائه میکنند. چقدر از کتابیهای ما به این موضوع مربوط میشود و ما چقدر مجبوریم دست به دامن ادبیات ترجمه شویم؟
نویسنده «خانم و آقای کلاهدودی» و «آناهید ملکه سایهها» سپس خاطرنشان کرد: عمدتا نویسنده ادبیات کودک ما فکر میکند که باید از حیوانات برای نوشتن داستان کمک بگیرد یا به بازنویسی ادبیات کهن رو بیاورد اما تصور نمیکند در جامعهای زندگی میکند که قومیتهای گوناگونی در آن زندگی میکنند و هر کدام از این کودکان که در منطقهای از ایران زندگی میکنند به نوعی از ادبیات نیازمندند که بتوانند خودشان را در آن ببینند. ما چقدر قصه درباره بچههای بلوچ یا بچههای لر و کرد داریم؟ کمتر درباره بخشهای مرزی ایران که زبان خاص خود را دارند کتابی داریم. این یک نیاز است ولی باز هم درونمایه کتابها را که میبینیم یکنواخت است. کتاب آینه خواستههای گوناگون قومیتهای یک سرزمین است اما فکر نمیکنم نهادهای تصمیمگیرنده به این فکر کنند که این موضوع یک نیاز است و نویسنده را به جاهای مختلف بفرستند. خب، اینطوری میتوانیم بفهمیم چقدر موضوعات کتابهای ما محدود است و چقدر وابسته به ترجمه.
او تاکید کرد: توجه نویسندههای ما به گونههای مختلف ادبیات کودک چه در زمینه تخیلی یا غیرتخیلی خیلی محدود شده و دنبال کتابهایی میگردیم که قصه داشته باشد. در واقع دنبال کتابهای هیجانی هستیم نه کتابهایی که مانند کتاب «درخت بخشنده» سیلوراستاین فلسفی باشد و جایگاه زیستی انسان را نشان بدهد. نمونههایی که به فلسفه کودک نگاه کند مانند «دنیای سوفی» کم داریم. البته شاید به این دلیل است که نیازسنجی نشده و یا در کارگاهها به این موضوع توجهی نمیشود.
جمالالدین اکرمی همچنین با اشاره به کمبود ادبیات کودک طنز اظهار کرد: ادبیات طنز ما نیز ادبیات ترجمه است، هرچند نویسندههایی داریم که به طنز توجه میکنند و نویسندههای خوبی هم هستند اما مسئله این است که آیا آن را به عنوان درونمایه ضروری و شادیآفرین برای کودک میدانیم یا نه؟ اگر در دنیای کودکی یک اتفاق شادیآفرین در مدارس رخ بدهد، جنجال به پا میشود. شادیآفرینی یکی از وظایف کتاب است، اصلا ما کتاب را به عنوان اوقات فراغت میشناسیم؛ اوقات فراغت گونههای متفاوتی دارد و طنز و شادی هم در آن وجود دارد. کتابهایی که در زمینه طنز برای کودکان نوشته شده به تعداد انگشتان دستمان است. در واقع اگر بخواهید نام ببرید چیزی را به خاطر نمیآورید که خیلی ماندگار باشد، شاید ناگزیر باشیم به هوشنگ مرادی کرمانی اشاره کنیم و کتاب «قصههای مجید»ش، فرهاد حسنزاده و مجموعه طنزش یا شهرام شفیعی. نویسندههای طنز کودک ما انگشتشمارند.
او سپس با بیان اینکه نویسندههای ادبیات کودک ما در جامعه ناشناختهاند، گفت: اگر از عامه مردم بپرسید از نویسندههای کودک چه کسانی را سراغ دارید، نهایت صمد بهرنگی و یا مرادی کرمانی را مثال میزنند و دیگر نویسندهای را نمیشناسند، اما در زمینه ادبیات بزرگسال شاید چند نویسنده را مثال بزنند.
مترجم کتابهای «آقای ماجیکا بازیگر سیرک میشود»، «برادران شیردل» و «پیپی جوراببلند» با طرح این پرسش که چرا نگاه به ادبیات کودک سهلانگارانه است و جدی گرفته نمیشود؟ اظهار کرد: مدارس ما فکر نمیکنند نویسنده باید سر کلاس درس بیاید و با بچهها درباره حرفهاش صحبت کند و برایشان قصه بخواند. مدارس فقط به کتاب درسی اکتفا میکنند که خیلی از آنها از ادبیات کهن وام گرفتهاند. سیستم آموزش و پرورش امروز را بزرگترین مانع برای ادبیات کودک میدانم زیرا متوجه میشوم و میبینم که چقدر سهلانگاری و سادهانگاری در آن وجود دارد و تصور میشود کودک فقط به کتاب درسی نیاز دارد و ضرورتی ندارد که در مدرسه کتابخانه وجود داشته باشد، ضرورتی ندارد که بچهها یک ساعت زنگ کتابخوانی داشته باشند، ضرورتی ندارد برای بچهها از کتاب داستان دیکته بگویند. این سادهانگاری وجود دارد و همه چیز دست به دست هم میدهد و این زمینه را به وجود میآورد که کل مجموعه کودک جدی نیست، چه برسد به ادبیات و هنر آن.
او با بیان اینکه بخشی از سهلانگاری به نهادهای دولتی مربوط است و بخشی دیگر به دستاندرکاران ادبیات کودک، ادامه داد: باید ببینیم تلاشهای دولتی و تلاشهای نهادهای غیردولتی برای معرفی ادبیات کودک چقدر است و هرکدام از آنها چقدر نقش دارند؟ اگر رشتههای مرتبط با ادبیات کودک را در دانشگاه بررسی کنید میبینید فقط یکی دو دانشگاه بیشتر در این زمینه به صورت جدی فعالیت میکنند از جمله دانشگاه شیراز. به نظرم نهادهای دولتی کمکاری کردهاند. یادم میآید ما جشنوارههای دورهای تصویرگری برای کودکان داشتیم که خیلی جدیتر برگزار میشد، در دهه ۷۰ دو مورد آن بینالمللی بود و ما در دوره ششم جشنواره تصویرگری رقابتهای جهانی داشتیم اما الان هیچکدام از آنها نیست درحالیکه باید در این زمینه گستردهتر رفتار میکردیم. من نگاه دولتی برای تربیت مربی کودک و گسترش ادبیات و هنر کودک نمیبینم. نهادهای مرتبط به ادبیات کودک به تلاش بیشتری نیاز دارند، کمتر دیده شده آموزش و پروش بیانیه بدهد که چرا در زمینه رشته ادبیات و هنر کودک تلاش نمیکنند، انگار نیازی نیست. نه تنها فکر نکردیم، آستین هم بالا نزدیم. این نهادهای مدنی هستند که نقش برجستهای دارند.
این نویسنده همچنین بیان کرد: نویسنده، شاعر، منتقد، مترجم، تصویرگر و ناشر مجموعه ادبیات کودک را تشکیل میدهند و ما در بخشهای مختلف آن دارای وجهه جهانی هستیم، اما ریشه اصلی جدی نگرفته شدن آنها در نهادهای دولتی است، آنها ادبیات و هنر کودک را به نهادهای مدنی واگذار کردهاند و خود را از زیر این بار کنار کشیدهاند. چرا فکر میکنیم همه چیز سرجای خودش است و آموزش و پروش یا وزارت ارشاد و نهادهای دیگر نباید فکر جدیتری برای ایجاد موسساتی کنند که وظیفه تربیت مربی و نویسنده کودک و گسترش چاپ کتاب کودک را برعهده دارند و این بار را از زمین بردارند؟
او با بیان این که در عرصه تصویرگری و ادبیات کودک دارای شاخصههای جهانی هستیم، گفت: زمانی که ورزشکاری در عرصه بینالمللی جایزهای میبرد و یا در مسابقهای امتیاز کوچکی میگیرد، چقدر اخبار تبلیغاتی ما به آن سمت میرود و چقد تیتر روزنامهها را پر میکند اما قتی آقای محمدعلی بنیاسدی جزء کاندیداهای نهایی جایزه «اندرسن» در زمینه تصویرگری شد یا آقای فرهاد حسنزاده همین موقعیت را در بخش ادبیات به دست آورد، کجا در تیتر روزنامهها آورده شد؟ کجا مردم برای استقبال آنها به فرودگاه رفتند؟ مقایسه ساده است و میتوانیم بفهمیم چرا با ادبیات کودک سهلانگارانه برخورد میشود و ادبیات کودک چقدر به صورت یکنواخت از سمت نویسندهها و دستاندرکاران ادبیات کودک دیده میشود.
"خیلی از نهادها با ما همکاری نکردند، حضورمان را نپذیرفتند و از همان ابتدا ساز مخالف زدند. همین اتفاق در پیشبرد اهدافی که برای مدرسه ملی سینما برنامهریزی کرده بودیم، موثر بود. اگر با این رویکرد که باید یک مرکز پژوهشی و آموزشی در سطحی عالی و با هدف توسعه زبان و مرزهای سینمای ایران وجود داشته باشد، همراهی میکردند، قطعاً این اتفاق نمیافتاد."
مدرسه ملی سینمای ایران با مدیریت روحالله حسینی در ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ به صورت رسمی فعالیت خود را در حوزه آموزش تخصصی سینما آغاز کرد. این مدرسه تلاش کرد تا با شناسایی و آمورش استعدادهای درخشان و نخبه در حوزه سینما هنرجویانی را از سراسر کشورتحت آموزش خود قرار دهد، کارگاههای متعددی را برگزار کند و به ارتقای فهم سینمایی و پر کردن فاصلهی سینمای عملی آموزشگاهها و تئوری دانشگاهها کمک کند.
این مدرسه هربار با تغییر مدیریت سازمان سینمایی دچار چالشهایی شد و در نهایت در زمان ریاست حسین انتظامی به دنبال طرح کوچکسازی و چابکسازی سازمان سینمایی این مدرسه به فعالیت خود پایان داد و در بودجه سال ۹۸ نیز مسئولیتهایش به نهادهای دیگر زیرمجموعه سازمان سینمایی منتقل شد و دیگر هیچ ردیف بودجه و نامی از این مؤسسه آورده نشد. به گفته روح الله حسینی اکنون ساختمان مدرسه ملی سینما نیز تعطیل شده و درحال طی کردن پروسه اداری ادغام قرار گرفته است.
حالا که این مدرسه پس از حدود چهارسال به حیات و فعالیت خود پایان داده است، با روح الله حسینی گفتوگویی انجام شد و از سرنوشت این مدرسه، دلایل اجرای این تصمیم تا همراهی نکردن برخی سازمانها با مدرسه صحبت شد.
روحالله حسینی در گفتوگویی با ایسنا درباره ادغام این مؤسسه در زیر مجموعه سازمان امور سینمایی بیان کرد: طبیعتاً، به عنوان یکی از اعضای مؤسس و مدیر مدرسه از این اقدام خوشحال نیستم، اما با توجه به مجموعه شرایط کشور، به ویژه شرایط اقتصادی و تصمیمی که در سطح کلان برای کوچکسازی و چابکسازی دولت گرفته شده است، برای این تصمیم احترام قائل هستم.
او با بیان اینکه " این تصمیم را یک انتخاب سازمانی میدانم و ضمن اینکه اصلاً از این بابت خوشحال نیستم ولی به آن احترام میگذارم" در پاسخ به سوال که آیا در مقابل این تصمیم مخالفت کردید، گفت: طبیعی بود که مخالف این تصمیم باشم، زیرا به تعبیری این مدرسه فرزند خودم بود. ولی سعی کردم نگاه کل نگر و منصفانهای داشته باشم و بپذیرم که این تصمیم، مبرای از گرایشهای فکری و خطی است و تصمیمی در سطح کلان است؛ هرچند شخصاً فکر میکنم وجود مدرسه ملی سینمای ایران در سینمای کشور میتوانست به پیشبرد اهداف عالی و روز سینما کمک کند و هنوز در اول راه قرار داشت. کمی هم بدشانس بودیم و آغاز فعالیتمان همزمان شد با شرایطی که دولت تصمیم گرفت بحث کوچکسازی در سازمانها و مؤسسات وابسته را جزو دستورات کاری خود قرار دهد.
حسینی که اکنون در سمت مدیرکل جشنوارهها و همکاریهای بینالمللی سازمان سینمایی فعالیت میکند در ادامه صحبتهای خود بیان کرد: ما خود بیش از دیگران و منتقدین این سوال را پیش روی خود قرار میدادیم و میپرسیدیم که مدرسه ملی سینما چه باید باشد و چه تمایز و تفاوتی با دیگر نهادهای آموزشی و پژوهشی داشته باشد؛ با این حال، من در این ماجرا کسی را مقصر نمیدانم و همان طور که گفتم به شرایطی برخوردیم که از نظر مالی و اقتصادی مشکلاتی برای کل جامعه، دولت و سازمان و وزارت ارشاد به وجود آمده بود.
وی در پاسخ به اینکه آیا از نظر مدیریتی هم مخالفتهایی با فعالیتها و برنامههای مدرسه میشد، توضیح داد: آ قای دکتر انتظامی موضع منفی در قبال مدرسه نداشت و ایشان هم طبق یک جمعبندی کلان و سازمانی عمل کرد؛ اکنون هم ساختمان خیابان شریعتی فعالیتهایش متوقف شده و در حال انجام تشریفات قانونی ادغام است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه " به زعم کسانی که بویژه این اواخر با مدرسه همکاری داشتند، در مدرسه ملی سینما موازی کاری نداشتیم" عنوان کرد: اگر من نظام آموزشی و آکادمیک را تجربه نکرده بودم، و پیش از تأسیس مدرسه تجربهی آشنایی و ارزیابی مراکز مختلف آموزش سینما را از سر نگذرانده بودم، آن وقت شاید میشد گفت که مدرسه را در موازات این مراکز و نهادها و با همان خصایل و کارکردها، تأسیس کرده یا راهبری میکنم.
مدیرعامل مدرسه ملی سینما تاکید کرد: اغلب کشورهای صاحب سینما، مرکزی مشابه دارند که به مدد آن در حوزه آموزش و پژوهش و تربیت یا بازآموزی سینماگران خلاق و بادانش و پیشرو کار و سرمایه گذاری میکنند.
او با بیان اینکه "توضیح راجع به اینکه مدرسه در مرحله اجرا در چه شرایطی بود و چه بازخوردی داشت را باید با توجه به شرایط مختلفی سنجید"، گفت: همین که خیلی از نهادها با ما همکاری نکردند و حضورمان را نپذیرفتند و از همان ابتدا ساز مخالف زدند در پیگیری فعالیت و پیش برد اهدافی که برایش برنامهریزی کرده بودیم، مؤثر بود. اگر مجموعه عقلا و صاحبان سینما با این رویکرد که یک مرکز پژوهشی و آموزشی در سطحی عالی و با هدف توسعهی زبان و مرزهای سینمای ایران، باید وجود داشته باشد، همراهی و همکاری میکردند، قطعاً این اتفاق نمیافتاد. با این حال باز هم تاکید میکنم در این شرایط کسی را مقصر نمیدانم زیرا اینقدر موضوعات مهمتر و معضلات پیچیدهتری وجود دارد که احتمالاً رسیدگی به وضع مدرسه ملی سینما در مقابلشان هیچ است.
حسینی در پایان صحبتهای خود گفت: بخشی از فعالیتها و وظایف مدرسه به خانه سینما منتقل شده و خانه سینما قرار است برای دانش افزایی و بخشی از مأموریتهای مدرسه در ارتباط با صنوف اقدام کند.
در ادامه این گزارش، رمضانعلی حیدری خلیلی معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان سینمایی در گفتوگویی که مدتی قبل با ایسنا انجام داد، درباره طرح چابکسازی سازمان سینمایی که منجر به ادغام مدرسه ملی سینما و همچین مؤسسه رسانههای تصویری شده است، توضیح داد: طرحی که در سازمان سینمایی برای چابک سازی و صرفه جویی انجام شده، روشی اتخاذ شد تا بتواند مدیریت و هزینه پشتیبانی فعالیتها، هم قابل کنترل شود و هم قابل ارزیابی تا به نوعی بتوانیم این بخش از هزینهها را کاهش دهیم. سال گذشته (۹۷) سازمان سینمایی یکی از معاونتهایش که در خیابان فاطمی ساختمان مستقلی داشت را به ساختمان اصلی سازمان سینمایی منتقل کرد تا ضمن تسهیل مدیریت امور، هزینهها کاهش پیدا کند. یا در اقدامی دیگر در جدول بودجهای سال جدید، نامی از مؤسسه رسانههای تصویری یا مدرسه ملی سینما وجود ندارد. این اتفاق میتواند باعث شود تا بتوانیم با استفاده حداکثری از ظرفیت نهادی مؤسسات موجود به اجرای وظایف و مأموریتهای سازمان با هزینه کمتر بپردازیم.
او همچنین با تاکید بر اینکه "مأموریتهای مؤسسه رسانههای تصویری و مدرسه ملی سینما ادامه دارد" بیان کرد: درست است که در جدول بودجه سال جاری سینما، مؤسسه رسانههای تصویری و مدرسه ملی سینما به صورت جداگانه آورده نشده، اما مأموریتها و وظایف آن به موسساتی که فعالیت دارند و نیز به ستاد سازمان منتقل شده تا اختلالی در فعالیتهای سینمایی پیش نیاید. مثلاً یکی از فعالیتهای مدرسه ملی سینما در سال گذشته تأمین نیازهای آموزشی فعالان حرفهای سینما یعنی صنوف بود که این فعالیت در سالجاری با عاملیت خانه سینما و نظارت معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی اجرا خواهد شد. مؤسسه رسانههای تصویری یکی از فعالیتهایش اداره ستاد صیانت و جلوگیری از عرضه غیر مجاز آثار سینمای کشور بود که این وظیفه به دلیل ماهیت حاکمیتی آن به معاونت ارزشیابی و نظارت سارمان منتقل شد تا با همکاری مؤسسه سینماشهر و مشارکت صنوف سینمایی و سایر نهادهای ذیربط اجرا شود. این اقدامات اصلاحی و کوچکسازی ساختارهای سینمایی ضمن کاهش و صرفهجویی هزینههای سربار، باعث تسهیل روند اجرایی فعالیتها و افزایش سهم اعتباری فعالیتهای اصلی سینما خواهد بود و طبیعتاً به نفع سینمای کشور است.
درنهایت میتوان گفت هر تصمیمی که در سینما گرفته میشود برایش هزینههای بسیاری چه از نظر صرف هزینه و چه زمان پرداخته میشود بنابر این اگر قرار باشد هریک از این تصمیمات بر اساس سلایق شخصی، شرایط نابسامان موجود و … اجرایی شود و یا فعالیت نهاد و سازمانی متوقف شود، نمیتوان آینده خوبی را شاهد بود و حتی امکان برنامه ریزی های بلند مدت نیز برای تمامی فعالان در این حوزه گرفته میشود.
مراسم اهدای جوایز و افتتاح نمایشگاه پنجمین جشنواره بینالمللی عکس خیام عصر جمعه 26 مرداد در فرهنگستان هنر برگزار شد.
به گزارش عصرایران از روابط عمومی دفتر فیاپ در ایران، آیین افتتاح نمایشگاه دوره پنجم خیام با حضور هنرمندان، علاقه مندان و مهمانان ویژه از سفارت کشورهای اسپانیا، مجارستان، استرالیا و...در نگارخانه خیال برگزار شد.
پس از آیین افتتاح نمایشگاه، در مراسمی از برگزیدگان این دوره از جشنواره خیام در شش بخش آزاد تکرنگ، آزاد رنگی، شهر، خلاقه، گردشگری و تلفن تقدیر شد.
همچنین ظهر جمعه کارگاه آموزشی با موضوع «عکاسی در سفر» با حضور دکتر رها بیلر، عکاس بین المللی از ترکیه و علی سامعی دبیر جشنواره عکس خیام و نماینده فیاپ در ایران برگزار شد.
نمایشگاه آثار برتر از 26 مرداد تا اول شهریور 97 از ساعت 10 تا 18 برای بازدید عموم علاقهمندان در فرهنگستان هنر دایر است.
در پنجمین دوره جشنواره بین المللی عکس خیام بیش از 18هزار قطعه عکس از هنرمندان 68 کشور به دبیرخانه این جشنواره رسید. اسامی برگزیدگان این دوره در سایت جشنواره به نشانی www.khayyam.photo منتشر شده است.
جشنواره بینالمللی عکس خیام به دبیری علی سامعی با هدف ارتقای سطح عکاسی و گفتگوی بصری میان عکاسان ایران و جهان و نیز به منظور بزرگداشت حکیم عمر خیام، توسط نمایندگی فدراسیون بین المللی هنر عکاسی در ایران (فیاپ) یعنی کلوپ عکس فوکوس - وابسته به موسسه فرهنگی هنری «خانه هنر خیام» - برگزار می شود.
در مسابقات روئینگ دو نفره بانوان «کیمیا زارعی» و «فروغ آقابالازاده» با زمان 7:42.937 دقیقه در رده دوم قرار گرفتند و موفق به کسب مدال نقره شدند. در این رقابت پاروزنان چین اول شدند و نمایندگان ژاپن در رده سوم قرار گرفتند.
همچنین در روئینگ تکنفره بانوان «هانیه بیداد» در رقابت با حریفانی از تایلند، چین، کره جنوبی، ژاپن و چین تایپه با زمان ۸:۳۴.۱۴۷ دقیقه پس از نمایندگان چین و ژاپن از خط پایان گذشت و بر سکوی سوم ایستاد.
بدین ترتیب و در پایان مسابقات روئینگ قهرمانی جوانان آسیا در چونگجو کره جنوبی، پاروزنان کشورمان با کسب 2 مدال طلا، 2 نقره و 1 برنز به کار خود پایان دادند.
تمامی حقوق این محفوظ و متعلق به با تارنمای دیار فردوس می باشد.
طراحی و اجرا "یکان پرداز آسیا"