هفت سال از اتفاق شومی که برای فاطمه افتاد میگذرد؛ اتفاقی که مادری خسته و دلشکسته و پسربچهای بیگناه و نیازمند را برای فاطمه به یادگار گذاشته و خود چند سالیست بار سنگینی را به دوش میکشد. وقتی فاطمه ۱۱ ساله بود، مورد خشونت جنسی قرار گرفت که حاصل آن پسربچهای است که اینک هفت سال دارد. پس از این ماجرا، فاطمه، مادرش گلبهار قزل و پسرش آرش، بخاطر بدرفتاریهای اهالی روستا ناچار به ترک خانه شدند و به خارج از محل سکونت در جایی بین کوهها عزیمت کردند تا اینکه به کمک مددکاران کمیته امداد امام خمینی (ره) شناسایی و به روستای دیگری منتقل شدند. آرش، این پسربچه بیگناه، تا هفتسالگی شناسنامه نداشت و به همین دلیل از تحصیل و حقوق دیگر محروم بوده اما بهتازگی، پس از ورود رسانه و تهیه گزارش تصویری و به کمک خیرین محلی، حالا شناسنامهدار شده اما با وجود این اتفاق مثبت، آرش هنوز هم مشکلات زیادی دارد. او نیازمند حمایت مالی است تا بتواند درس بخواند و روزی حامی مادر و مادربزرگش باشد؛ دو زنی که تنها حامیان او در برابر بدرفتاریهای اطرافیان بودهاند.
نخستین دوره رقابتهای کشتی بانوان کلاسیک از صبح امروز در محل خانه کشتی شماره ۲ مجموعه ورزشی آزادی تهران آغاز شد.
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا، نخستین دوره رقابتهای کشتی بانوان کلاسیک از ساعت ۱۰ صبح امروز در محل خانه کشتی شماره ۲ مجموعه ورزشی آزادی تهران آغاز شد و ۱۰۳ کشتی گیر بانو در شش وزن ۵۰، ۵۵، ۶۰، ۶۵، ۷۰و ۷۵ کیلوگرم به مصاف هم رفتند.
این رقابت ها با حضور 9 تیم هیأت کشتی تهران، توابع تهران، شهرما (خراسان رضوی)، منتخب البرز، کافه کاله رستم رود نور (مازندران)،مجتمع خدمات رفاهی قربانی (کرمانشاه)، فروشگاه باران (البرز)، شرکت عمران گلبهار (خراسان رضوی) و باغچه مینو (کرمانشاه) در دو گروه، امروز و فردا برگزار می شود.
گفتنی است، برای نخستین بار 14 داور کشتی کلاسیک بانوان نیز امر قضاوت این مسابقات را بر عهده دارند.
شاید تابه حال در مورد اژدها داستانهای زیادی شنیده باشید اما مطمئناً هیچکدام از این موجودات افسانهای در جاده چالوس رویت نشده اند.
به گزارش فارس، ولی فرشاد شخصیت اصلی این گزارش کسی است که در چالوس با اژدها ملاقات کرده، به دهن او رفته و در آنجا از یکی از دختران زیباروی حاضر در شکم اژدها خواستگاری کرده است.
دور سرش هنوز باندپیچی بود و پایش در گچ، وقتی علت را جویا شدم طوری گفت «قصه اش درازه» که یاد دیالوگ معروف فیلم کیمیایی افتادم.
با فرشاد به واسطه یکی از دوستان آشنا شدم، دوستم اصرار میکرد که مورد فرشاد جالبه و قصه تصادفش با بقیه متفاوت.
کم کم ترغیب شدم تا به ملاقات او در یکی از بیمارستانهای شهر بروم و داستان تصادف را از خودش بشنوم. فرشاد که حالا باید مدتها روی تخت بخوابد و برای چندماه از لذت راه رفتن محروم است صحبتش را با واژه «خدا رو شکر» آغاز کرد و گفت: «همین که الان اینجام باید خدا رو شکر کنم و گرنه سینه قبرستون خوابیده بودم».
و ادامه داد: «مدتها بود که از یکی از دوستام در مورد ماشروم شنیده بودم. اینکه به آدم فاز جدیدی میده و خیلی خاصه! وسوسه شده بودم که یه بار امتحانش کنم. دوستم می گفت که امتحان کرده و توی جاده بدجور جواب میده!!!! توهم زاست.
ماهم رفتیم و به هر قیمتی این ماده رو تهیه کردیم و افتادیم توی جاده و چه جادهای بهتر از چالوس. 4 نفر سوار یه آزرا مشکی و بسته ای کوچیک پر از قارچهای ریز. خیلی شبیه همین قارچهای خوراکی بود اما کوچیکتر و دستهایی که لرزان سمت قارچها میرفت.
خلاصه شروع کردیم به خوردن. اول به نظرم اتفاقی نیفتاده بود و همه چی معمولی بود تا اینکه کم کم همه چی تغییر شکل داد و صداها بیشتر شدن. کنار جاده وایساده بودیم که دوستم صدا زد فرشاد ببین این چی میگه؟ نگاه کردم کسی نبود، گفتم کی؟ گفت بیا اینجا. رفتم دیدم داره با مورچهها حرف میزنه! منم وارد بحثشون شدم و کلی باهم کپ زدیم».
فرشاد حافظه خوبی داشت و تقریباً تمام جزئیات آن روز را به یاد داشت. داستان او وقتی جالبتر میشد که به دهن اژدهایی رسیدند که دهان خود را برای بلعیدن آنها باز کرده و ادامه داد: «دو سه بار اژدهایی دهان خود را باز کرد تا ما را بخورد اما موفق نمیشد تا اینکه بالاخره ما رو خورد و ما وارد شکمش شدیم.
یه مدت همه چی تاریک بود تا اینکه به جایی وارد شدم که پر از دختران زیبارو بود و همگی در کنار پدرهای خود وایساده بودن. محو تماشای این دختران از ماشین پیاده شدم تا یکیشون رو از پدرش خواستگاری کنم. در حال صحبت با پدر دختر بودم که توی همین بیمارستان چشم باز کردم.»
فرشاد در مورد علت مجروح شدن خود گفت: «خودم چیزی یادم نیست فقط افرادی که من رو نجات دادن میگن که کنار یکی از درختهای کنار جاده وایساده بودی که ناگهان خوشحال به وسط جاده پریدی و یه ماشین هم بهت زد. خودم فکر می کنم که این خوشحالی به خاطر جواب مثبت پدر و دختر بود.»
«ماشروم» چیست؟
بعد از شنیدن صحبتهای فرشاد سراغ کارشناسان، روانشناسان و روانپزشکان عرصه اعتیاد رفتم تا در مورد ماشروم اطلاعاتی کسب کنم که همگی آنها به جز یک نفر از دادن اطلاعات در مورد این ماده مخدر با بیان اینکه مصرف این ماده هنوز در ایران رواج نیافته از دادن اطلاعات طفره رفتند تا اینکه سعید صفاتیان، رئیس کارگروه کاهش تقاضا در کمیته مستقل مبارزه با موادمخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام این ماده را به ما معرفی کرد.
وی گفت: خاستگاه اولیه «ماشروم» آمریکای جنوبی بوده و از آنجا یکی دو سالی است که وارد ایران شده است. این ماده به 2 صورت قارچ و ورق در بازار موجود است.
به گفته صفاتیان، نام علمی این قارچ «پسیلوسیبین» است و به نام قارچ سحرآمیز نیز شناخته میشود. قارچ به صورت خوراکی استفاده شده و به خوبی از راه دستگاه گوارش جذب میشود. این قارچ را حتی اگر خشک کنند یا بپزند، قدرت سمی خود را از دست نخواهد داد.
مواد فعال قارچ باعث تحریک سیستم عصبی سمپاتیک در بدن میشود. سیستم سمپاتیک در مقابله با هر نوع استرس و هیجانی فعال میشود تا بدن توانایی تقابل با شرایط را داشته باشد. ضربان قلب و فشار خون افزایش مییابد، مردمک چشم گشاد شده و گُرگرفتگی در صورت قابل مشاهده است. موهای روی تن فرد سیخ، عضلات سفت و دمای بدن افزایش مییابد.
میزان توهم این ماده مخدر بسیار بالاست و روی حواس نیز تاثیر میگذارد، ممکن است که فرد حس بینایی، شنوایی و لامسه خود را مختل شده ببیند و چیزهایی مشاهده کند که تاکنون نشنیده، حرفهایی بشنود از موجوداتی که حرف نمیزنند.
آنچنان که این روانشناس حوزه اعتیاد توضیح میدهد، نوع دیگر «ماشروم» به شکل ورقههای کوچک کاغذی خوراکی است که با مالیدن قارچ روی آنها خاصیت توهمزایی پیدا میکنند. این ورقهها نیز همان خاصیت قارچ را دارند و فرد را دچار توهم میکنند.
قیمت متغیر و ارزان
وی با ابراز تعجب از پیدا کردن یکی از مصرف کنندگان «ماشروم» گفت: متعجبم که شما چگونه بیماری را با این خصوصیات پیدا کردهاید چرا که تاکنون گزارشی از کلینیکها و مراکز ترک اعتیاد در مورد پذیرش چنین افرادی به دست من نرسیده است.
رئیس کارگروه کاهش تقاضا در کمیته مستقل مبارزه با موادمخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد قیمت این ماده مخدر ابراز بی اطلاعی کرد و گفت: نمیتوان برای «ماشروم» قیمت خاصی متصور شد چرا که این ماده به علت مشتریان خاصی که دارد قیمت ثابت ندارد.
وی خواستار مداخله دستگاههای متولی در امر آموزش جوانان شد و تاکید کرد: نباید بگذاریم زمان از دست برود و بعد از اینکه بازار در اختیار این ماده قرار گرفت به فکر چاره بیفتیم. این ماده اثرات توهمی خیلی خطرناکی دارد و تاثیر آن اگر از شیشه بیشتر نباشد، کمتر هم نیست.
آنچنان که صفاتیان میگوید سطح آگاهی در مورد مخدرهای توهم زا در سطح کشور پایین است و باید نسبت به آموزش در سراسر کشور اقدام شود.
قدرت تشخیص فاصله از بین میرود/ یک متر میشود 100 متر
برخورد با کوه سرنوشت همراهان فرشاد بود و در این ارتباط صفاتیان میگوید: کسی که ماده توهم زا مصرف میکند قدرت تشخیص فاصله را از دست میدهد و فاصله یک متری را 100 متر میبیند.
به گفته وی، در اظهارات کارشناسان تصادف دیده میشود که ردی از ترمز کسانی که به علت مصرف مواد روانگردان تصادف کردهاند، وجود ندارد چرا که این افراد تصور میکردهاند که هنوز چندین متر با مانع فاصله دارند.
رئیس کارگروه کاهش تقاضا در کمیته مستقل مبارزه با موادمخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه میدهد: فرد متوهم وقتی از پشت بام به پایین نگاه می کند فاصله 10، 20 متری را یک متر میبیند و از بالا به پایین میپرد.
وی میافزاید: به همین علت است که بسیاری از موارد خودکشی و سقوط از ارتفاع را به موضوع مصرف مواد توهم زا مرتبط میکنند.
«ماشروم» اعتیادزاست
به گفته این کارشناس حوزه اعتیاد همه مواد توهم زا اعتیادآور هستند و ماشروم نیز از این قاعده مستثنی نیست. ماشروم، شیشه و الاسدی درمان دارویی ندارند و عوارض روانی شدید دارند.
وی ادامه میدهد: درمان غیر دارویی آنها ممکن است بین 6 ماه تا یک سال به طول بینجامد و عوارض جانبی آن مانند اختلال شخصیت، توهم و اضطراب آنها درمان نمیشود. این افراد یعد از 3، 4 سال اختلال شخصیت پیدا میکند و کنترل خود را بر عملکرد خویش از دست میدهند.
ادراکات عجیب و غریب مصرف کننده روانگردانها، توهم است
بارها با افرادی مواجه شده ایم که در توجیه مصرف روانگردانها میگویند «این ماده به ما کمک میکند تا چیزهایی را درک کنیم که کسی قادر به درک آن نیست» یا میگویند که شیشه و سایر مواد اینچنینی، ذهن را باز میکند و اجازه تفکر به آنها میدهد.
شادلو، یکی از روانپزشکان مرکز ملی مطالعات اعتیاد در این زمینه تاکید میکند که تمام ادراکات عجیب و غریب حاصل از مصرف شیشه، ماشروم و الاسدی، توهم هستند و نشانی از واقعیت در آنها نمیتوان متصور بود.
وی میگوید: این مواد موجب اختلال در حواس شده و ممکن است که صدا با حس بینایی دریافت شود که به آن میگوییم «مدالیته» حسی که مثلاً صدا تبدیل به تصویر میشود و بیمارانی مراجعه کردهاند که مدعی هستند رنگ صداها را میبینند.
آنچنان که این فلوشیپ روانپزشکی میگوید، در بعضی موارد ادراکی در یک حس منجر میشود به ادراک در حس دیگر و همحسی رخ میدهد.
شادلود در تعریف توهم میگوید: زمانی که چیزی وجود خارجی ندارد و شخصی آن را ادراک کند، ما میگوییم دچار توهم شدهاست. مثلاً صدایی نیست و او صدا میشنود یا تصویری را میبیند که هیچ کس نمیبیند. البته توهم شکلهای مختلفی دارد.
وی در مورد افرادی که میدانند افکارشان تحت تاثیر موادمخدر است گفت: به این مورد توهم کاذب گفته میشود چرا که فرد میداند افکارش تحت تأثیر مواد است و شخصی که توهم دارد هیچ آگاهی به حواس خود ندارد. توهم واقعی آن است که چیزی وجود خارجی نداشته باشد.
دکتر فردوس حاجیان با تمجید ابراز احساسات و میهن پرستی رئیس جمهور فرانسه برای فتح جام جهانی توسط فرزندان کشورش گفت: شايد عكس رييس جمهور فرانسه ماندگارترين عكس جام جهانى باشد.
عصر ایران/ اندیشکده آموزش و پرورش؛ جعفر محمدی - سؤالات چهار گزینه ای یا همان تستی ، اختراع جالبی برای معلمانی است که نمی خواهند درگیر دستخط های کج و معوج و زیاده نویسی های دانش آموزان و دانشجویان شان شوند!
در این مطلب نمی خواهم درگیر تست و نقد و بررسی آن شوم. بلکه صرفاً به بررسی اجمالی پیام ناگوار تست بسنده می کنم.
در هر سوال چهار گزینه ای ، تنها یک پاسخ درست است و بقیه پاسخ ها ، کاملاً مردود هستند، هر چند بخشی از پاسخ را در خود داشته باشند. پیام نهفته در دل سیستم تستی برای کودکان و نوجوانان این است: "برای هر مسأله و مشکلی، تنها یک راه حل وجود دارد" و این، گزاره ای غیر واقعی است و گاه، بسیار ناامید کننده و مخرب.
پیام تست، که به طور ناخودآگاه منتقل می شود، در تضاد کامل با زندگی اجتماعی ما قرار دارد. ما باید یاد بگیریم و سپس به فرزندان یا دانش آموزان خود یاد بدهیم که برای حل هر مشکلی ، فقط به یک راه حل فکر نکنند بلکه راه های مختلفی را بررسی و طی نمایند.
یک معلم ریاضی که به دانش آموزانش می گوید تنها از فرمول و راهی که یاد داده است باید جواب را پیدا کنند، در واقع به دانش آموزانش یاد می دهد که برای حل مشکلات زندگی شان نیز همان راه پیموده یا توصیه شده توسط دیگران را طی کنند و خودشان به دنبال یافتن یا ایجاد راه های جدید نگردند چرا که هر مسأله ای فقط یک راه دارد!
"زندگی تستی"، که در آن فکر می کنیم برای هر مشکلی تنها یک راه وجود دارد که باید آن را از قبل آموخت، منشأ بسیاری از مشکلات ماست. بسیاری از کسب و کارها ، به این خاطر شکست خورده اند که صاحبان شان ، فکر می کردند که تنها یک راه برای موفقیت وجود دارد و آن راه هم همان راهی است که موفق های قبلی طی کرده اند. با این حال بعد از تقلید از راه موفقیت آمیز قبلی ها، چون به هدف شان نرسیده اند، کار و بارشان را تعطیل کرده اند.
بسیاری از دانش آموزان از درسی مانند ریاضی گریزان هستند چون ریاضی آموزش داده شده در مدارس می گوید: "فقط همین یک راه!" در حالی که اگر راه های مختلفی یاد داده می شد، شاید دانش آموز با راه دوم یا سوم و ... کنار می آمد.
بسیاری از همسران از هم جدا شده اند، چون برای حل هر کدام ازمشکلات زندگی مشترک شان، تنها به راه حل های انجام یا توصیه شده توسط دیگران بسنده کرده اند و هرگز ننشسته اند که راه های جدیدتری بیابند چون اساساً یاد نگرفته اند که ممکن است راه دیگری هم وجود داشته باشد.
هیچ اشکالی ندارد در نظام آموزشی کشور به ویژه در دوره ابتدایی و اول متوسطه،گاه آزمون های تستی هم برگزار شود ولی به جای این که همه شان چهار جوابی باشند با یک سوال درست و سه نادرست، می توان سوالات سه، چهار یا پنج گزینه ای طراحی کرد و در هر سوال از یک تا چند گزینه صحیح داشت تا این پیام را انتقال دهند که در زندگی نیز می توان برای یک مسأله چندین جواب را دنبال کرد؛ حتی می توان همه گزینه ها را نادرست طراحی کرد و از دانش آموز خواست، گزینه صحیح را خودش بنویسد. هدف از این روش، گشودن کردن فکر دانش آموزان و رهایی آنها از پیش فرض هاست. (در دوره متوسطه دوم جهت آماده سازی دانش آموزان برای مسابقات علمی می توان از تست های مرسوم استفاده کرد.)
فراموش نکنیم که دوران مطلق انگاری به پایان رسیده است و نسل جدید را باید برای عصری آماده کرد که در آن، باید یک پدیده را از زوایای گوناگون ببینند و برای رسیدن به یک مقصد راه های مختلفی را پیش روی خود ببینند و انتخاب کنند و حتی خود راه های جدیدی بسازند و بروند و پیشنهاد کنند. عصر جدید، زندگی تستی را بر نمی تابد.
هلیافیلم برای دیدن فیلم داستانی پلوس به نویسندگی و کارگردانی آقای منصور غلامی از همه هنرمندان، اساتید محترم وهنرجویان عزیز برای اکران خصوصی فیلم پلوس دعوت به عمل می آورد . مجری این اثر موسسه سینمایی هلیافیلم بوده است.
روز گذشته ۱۴ جولای مصادف با ۲۳ تیرماه در مراسم اختتامیه جشنواره بین المللی زردآلوی طلایی ارمنستان جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره به سجاد افشاریان و ابوالفضل صفاری برای نگارش فیلم «یک کامیون غروب» رسید.
اصغر فرهادی، لاری اسمیت، بکی پروبست، بوریس خلبنیکف و والریا ماسادیان داوران پانزدهمین جشنواره بین المللی زردآلوی طلایی ارمنستان بودند.
فیلمنامه فیلم «یک کامیون غروب» را سجاد افشاریان با همکاری ابوالفضل صفاری کارگردان فیلم نوشته است و پژمان بازغی، نادر فلاح، روشنک گرامی، سامان صفاری، خسرو بامداد، منظر لشگری، امیر رضا وزیری، مسعود مهرگان به عنوان بازیگر در این فیلم حضور دارند.
فیلم سینمایی «یک کامیون غروب» در نوبت اکران است و قرار است به زودی به نمایش عمومی درآید.
آنتونی گورملی در لندن، سال ۱۹۵۰متولد شد. او هفتمین فرزند یک خانواده کاتولیک از مادری آلمانی و پدری ایرلندی است. پدر و مادرش نام اختصاری”AMDG” (شکوه خداوند) را براو گمارده و او را از سال ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۱در کالج شبانه روزی امپل فورث مقدس در یورکشایر گذاشته بودند. گرملی بعد از خواندن باستانشناسی، انسان شناسی و تاریخ هنر در کالج تریسی درکمبریج، در سال۱۹۷۱ تا ۱۹۷۴ به هند و سریلانکا سفر کرد تا اطلاعات بیشتری در مورد بودیسم کسب کند. پس از حضور در مدرسه هنر سنت مارتین و گلداسمیت در لندن از سال ۱۹۷۴، تحصیلات تکمیلی مجسمه سازی خود را در سال های ۱۹۷۷تا ۱۹۷۹در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه اسلید لندن تکمیل کرد. وی در حالی که در اسلید بود با ویکن پارسونز ملاقات کرد، که در ابتدا دستیار و بعد همسر او شد. گورملی در این باره گفته: او برای ۱۵ سال دستیار اصلی من بود. او قالبگیری تمام بدنها را انجام میداد، من فکر میکنم اسطورههای بسیاری در هنر وجود دارد که معمولا توسط مردان تنها ساخته شده است؛ ولی من خیلی خوششانس وخوشبختم که چنین حامی قوی وهمکاری عاشق و هنرمندی دارم. این زوج یک فرزند دختر و دو پسر دارند. شهرت گورملی اغلب در چیدمانها و مجسمههایی است که رابطه بین بدن انسان و فضا را بررسی میکند. او در گسترش تواناییهای بالقوه مجسمهسازی از سال ۱۹۶۰ پیشرو بود همچنین از طریق بررسی تعامل منتقدانه بدن خود و دیگران به پاسخ سوالاتی بنیادین، در مورد ارتباط بشر، طبیعت و کیهان، پرداخت. گورملی مدام تلاش میکند تا فضای هنر را به جایگاهی برای احساسات، رفتارها و اندیشههای جدید تبدیل کند. کار او بررسی تناسبات بدن انسان و فضا است. آثار گورملی در سرتاسر جهان به صورت بین المللی به نمایش گذاشته شده که در زیر برخی از آنها را مرور می کنیم؛ نمایشهای موزه لانگ، شانگهای (۲۰۱۷)؛ گالری پرتره ملی، لندن (۲۰۱۶)؛ بلوار ففورته لی، فلورانس (۲۰۱۵)؛ نتروم پائول لی، برن (۲۰۱۴)؛ مرکز فرهنگی در برزیل، سائوپائولو، ریودوژانیرو و برزیل(۲۰۱۲)؛ دشتورهالن، هامبورگ (۲۰۱۲)؛ موزه دولتی ارمیتا، سنت پترزبورگ (۲۰۱۱)؛ کانستاس برگنز، اتریش (۲۰۱۰)؛ گالری هوی وارد، لندن (۲۰۰۷)؛ مالمو کونستال، سوئد (۱۹۹۳) و موزه هنر مدرن لوئیزیانا، هاملباک، دانمارک (۱۹۸۹). آثار دائمی در فضاهای عمومی عبارتند از: فرشته شمالی (گیتسد، انگلستان)، جای دیگر (کراسببی ساحل انگلستان)، درون استرالیا (دریاچه بالارد، استرالیا غربی) در معرض قرار داشتن (للیستاد، هلند) و آکورد MIT – موسسه فناوری ماساچوست، کمبریج. گورملی جایزه ترنر را در سال ۱۹۹۴، جایزه بانک مرکزی هنر ویژوال در سال ۱۹۹۹، جایزه برهارد هیلیگر را برای مجسمه سازی در سال ۲۰۰۷، جایزه اوبایاشی در سال ۲۰۱۲ و پرمیوم ایمپریال را در سال ۲۰۱۳ دریافت کرد. در سال ۱۹۹۷ به عنوان مسئول انگلیسی امپراطوری (OBE) و در سال ۲۰۱۴ برنده جایزه اسکار سال نو شد. او عضو افتخاری موسسه سلطنتی معماران بریتانیایی، دبیر افتخاری دانشگاه کمبریج و همکار ترنیتی و کالج عیسی مسیح کمبریج است. گورملی از سال ۲۰۰۳ به عنوان دانشمند سلطنتی شناخته شد. فرشته شمال فرشته شمال ساخته شده در سال ۱۹۹۸، عظمت و شکوه یک فرشته غول پیکررا در نزدیکی طولانیترین جاده انگلستان که لندن را به ادینبورگ متصل میکند نمایش میدهد. در را ستای خط افق، مجسمه ۲۰ متری با فاصله ۵۴ متری بین بالهها روزانه به طورمتوسط توسط ۹۰،۰۰۰ راننده و ۱۵۰،۰۰۰ نفر که میخواهند تجربه حضور در جوار فرشته را داشته باشند بازدید میشود. این مجسمه در سال ۱۹۹۸ از ۲۰۰ تن فولاد خالص ساخته و در شمال شرق انگلیس قرار دارد که برای تجلیل و یادبود کارگرانی که به مدت ۳۰۰ سال در معدن ذغال سنگی که دقیقا زیرسطح منطقهای که در آن مجسمه ساخته شده، کار کردند.
مزرعه مزرعه محصول زمین است، ساخته شده از خاک رس و نتیجه تولید جمعی است. فیگورهای ساده و کوچک در چهارمکان مختلف جهان که توسط مردان، زنان و کودکان محلی با استفاده از مواد محلی تولید شدند. این چیدمان با هر بار سفر کردن بزرگتر و قویتر شده و در حال حاضر حاوی ۲۱۰،۰۰۰ بدن است. انگیزه کار بسیار روشن بود: تعدادی فیگورهای بدون دهان که فقط چشم دارند تا بتوانند به ما نگاه کنند، در صورتی که کسی نمیتواند به آنها کمک کند، اما احساس میکند که ارتشی خاموش فضای نمایشگاه را بطورکامل در برگرفته.
بدنهای نامحدود چیدمان بدنهای نامحدود با استفاده از تکرار ستونهای مکعب شکل، که هر کدام به عنوان یک فضای معمارانه و همینطور فضای معمارانه به مثابه فرم بدن انسان در نظر گرفته شده است، انجام شده. المانهای سلول شکل، به حالت خوابیده و غوز کرده، در فرمهای نامنظم از نوعی گچ سفید تولید شده که بزرگتر از اشکال انسانی در سرتاسر فضا گسترده شده. بلوکها به طور جداگانه یا به صورت گروهی در داخل شبکه تکراری ساختمان قرار میگیرند. اشکال بطور کامل ساخته شده، انباشته یا پیچیده میشوند و آناتومی بطور متزلزل دیده میشود. در این نمایش به طور آگاهانه با هارمونی نور طبیعی و ساختارهای مکرر “Hypostyle”، تکرار ستونهای بدون سقف در فضا، بازی شده است.
سهم تقدیر مدرنیسم شهری بدن را نفی می کند، با این حال ۹۰٪ از جمعیت جهان غرب در شبکه شهری زندگی میکنند. این سیستم مانند فضایی معمارانه و خاص ما را محافظت و شناسایی میکند. ما تا چه حد فرم را میسازیم و تا چه حد با این حاکمیت هندسی سازمان یافته مطابقت پیدا میکنیم؟ بدن اولین مسکن ماست، دومین ساختمان ماست. من میخواستم از شکل این بدن دوم بطور معمارانه استفاده کنم تا حجم متمرکز را از فضای شخصی بواسطه مقیاس خارج کنم. امید به برگرداندن پتانسیل پنهان یک مخفی گاه. آیا میتوانیم خارج و خارج ترباشیم؟ آیا میتوانیم احساس درونی را بسازیم؟ بدنها و ساختمانها، شهرها و سلولها، بناهای تاریخی و روحانیون، هر یک از حجم ها بخشهایی از حرکات بدن شخصی منحصر به فرد است؛ هر کار به عنوان یک نشانگر در جریان زندگی آن فرد عمل میکند و به طور کلی به عنوان شاهدی برای تکامل زندگی است. این کار اشارهای قوی به اشغال دانمارک توسط آلمان و ساختن دیوار آتلانتیک دارد، اما امیدوارم بتواند زمینهای بازتر برای بازتاب رابطه بین قلمرو و تخیل و یا بین هویت و بازبینی.
ایستگاه فضایی و ابزارهای دیگر، اتاق تنفس، بودن در معرض، مرد زباله ای و درون استرالیا از دیگر مجموعه های این هنرمند است.
به گزارش خبرنگار ایرنا در این رقابت ها که از صبح شنبه با حضور 106 ورزشکار از 20 استان و در 6 وزن آغاز شد، تیم های البرز و مرکزی بعد از مازندران 67 امتیازی به ترتیب با کسب 65 و 60 امتیاز در مکان های دوم و سوم جدول تیمی قرار گرفتند. در بخش انفرادی رقابت های کشتی آلیش زنان کشور هم نتایج زیر به دست آمد: در وزن 55 کیلوگرم زهرا یزدانی از مازندران با برتری در برابر حریفان خود به مقام نخست دست یافت و مریم طاهرپسند از البرز دوم شد؛ فصیحه سادات رادمنش از تهران و یگانه غریب گشته از یزد نیز مشترکا سوم شدند. در وزن 60 کیلوگرم زهرا محمودی و شیما عالی محمدی به ترتیب از مرکزی و خوزستان عناوین اول و دوم را به خود اختصاص دادند و عنوان سوم مشترک نیز به فاطمه بیرانوند از همدان و رقیه محمودآبادی از خراسان رضوی تعلق گرفت. در وزن 65 کیلوگرم نوشین تقی لو از زنجان و نگار خاکزار از یزد اول و دوم شدند و محدثه سبحانیان از خراسان رضوی به همراه لیلا سالاروند از مرکزی عنوان سوم مشترک را کسب کردند. در وزن 70 کیلوگرم زهرا مجدی از تهران اول و سحر غنی زاده از مازندران دوم شدند همچنین الهام کوچک زاده از خوزستان و زهرا رهنما از خراسان رضوی مشترکا بر سکوی سوم تکیه زدند. در وزن 75 کیلوگرم آسیه شجاعی و مریم احمدی به ترتیب از خراسان شمالی و فارس مقام های اول و دوم را به خود اختصاص دادند و سارا علیپور همراه سوسن سلیمان آبادی از تهران و کرمانشاه به مقام سوم مشترک رسیدند. در وزن 75+ کیلوگرم کژال کاوه تبار از البرز قهرمان شد، سعیده رحیمی به مقام دوم رسید و رقیه صفری از قم به همراه زهرا نوراللهی از اصفهان مشترکا جایگاه سومی را از آن خود کردند. همچنین تیم های یزد، خراسان رضوی، کرمانشاه، تهران، خوزستان، فارس و اصفهان به ترتیب با 59، 57، 57، 55، 41، 40 و 37 امتیاز در مکان های چهارم تا دهم جدول رده بندی تیمی قرار گرفتند. تیم های گلستان الف و ب که میزبان این رقابت ها بودند نتوانستند مقام تیمی این رقابت ها را به خود اختصاص دهند. در رقابت های کشتی آلیش زنان قهرمانی کشور در اوزان، 55، 60، 65، 70، 75 و 75+ کیلوگرم به ترتیب 18، 20، 19، 15، 16 و 18 کشتی گیر از 20 استان در قالب 22 تیم حضور داشتند. زنان آلیش کار استان گلستان در تیم الف با 6 کشتی گیر و در گروه ب با 4 ورزشکار حضور داشتند که مطهره میر و آیدا ولی زاده در وزن 55 به ترتیب پنجم و نهم شدند و اعظم خندان به همراه فاطمه کمانگری در اوزان 65 و 75 کیلوگرم عناوینی بهتر از هشتم و پنجم را به دست نیاوردند. رقابت های کشتی آلیش قهرمانی کشور در بخش مردان نیز پنجشنبه گذشته با حضور 88 کشتی گیر از 17 استان در 6 دور و با انجام 106 کشتی در سالن امام خمینی (ره) شهر گرگان برگزار شد که در پایان گلستان الف بعنوان قهرمانی رسید و تیم های مازندران و گلستان ب به ترتیب دوم و سوم شدند.