سازمان سنجش آموزش کشور اسامی نفرات برتر پنج گروه آزمایشی آزمون سراسری سال ۹۷ شامل گروههای آزمایشی علوم انسانی، علوم ریاضی و فنی، علوم تجربی، هنر و زبانهای خارجی را اعلام کرد و بر این اساس داوطلبان تهرانی بیشترین رتبههای برتر را کسب کردند.
براساس اعلام سازمان سنجش آموزش کشور، علیرضا شاطری از بابلسر، سیدمحمدصادق کشاورزی از تهران، بهار رادمهر از قم، محمدرضا اسکندری از تهران، روزبه امینتفرشی از تهران، سجاد فغفورمغربی از تهران، علی سالارحسینی از بندرعباس، امیرحسین استقامت از یزد، احمد سلیمی از بندرعباس، عرفان مظفریوانانی از شهرکرد به ترتیب نفرات اول تا دهم گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی آزمون سراسری سال ۹۷ شدند.
همچنین در گروه آزمایشی علوم تجربی امیررضا براتی از قوچان، علی عبداللهزاده از تربیت حیدریه، عرفان آبادیفرد از تبریز، امیررضا صدریکتا از کرج، سارا کمالیزنوزی از تبریز، علی افخمینیا از ارومیه، امیرحسین زارع از بیرجند، سیدشایان شجاعی از مشهد، آرمان زینالی از تالش، پریا ولیزاده ایلخچی از تبریز به ترتیب نفرات اول تا دهم شدند.
براساس اعلام سازمان سنجش آموزش کشور، فاطمه ملکی از تهران، طنین زاهدیکیا از اصفهان، علی مرتضیقلی از تهران، فرنوش فخار از کاشان، محمدامین زارع از تهران، محسن سلیمانی از تهران، غزال رضایی از تهران، نیما جواهری از کامیاران، حلیه فراست از تهران و علیرضا فتحی از ساری نیز به ترتیب نفرات اول تا دهم گروه آزمایشی علوم انسانی آزمون سراسری سال ۹۷ شدند.
همچنین در گروه آزمایشی هنر نیز فروغ رنجبر از اصفهان، آذین دهقانمنشادی از تهران و نگار علیمحمدی از تهران نیز به ترتیب رتبه اول تا سوم را کسب کردند و علی عبداللهزاده از تربت حیدریه، پریسا علاویطوسی از سمنان و محمد کاظمی از کرج نیز به ترتیب نفرات اول تا سوم گروه آزمایشی زبانهای خارجی در آزمون سراسری سال ۹۷ شدند.
همیشه در تمام ادوار، افرادی بوده اند که به خاطر جنبه های مالی، سیاسی و... اقدام به دزدی سرمایه های فرهنگی یک کشور می کرده اند.
سارقان آثار هنری با یک نقشه کاملا حساب شده و با ابزاری که فکرش را هم نمی کنید، از سرسخت ترین شرایط امنیتی هم عبور می کنند تا به هدف مد نظرشان برسند. سرقت هایی که گاهی مسلحانه و گاهی با لباس مبدل و در نقش یک کارشناس آثار هنری انجام می شود! در سال ها و دهه های گذشته، افراد زیادی سعی کرده اند آثار هنرمندان معروف را از گالری ها و موزه ها بدزدند. در ادامه، گلچینی از مشهورترین آثار هنری سرقت شده دنیا را به شما معرفی می کنیم.
سرقت ۲۰ اثر برای یک ساعت
در سال ۱۹۹۱ مردی خود را در توالت موزه «ون گوک» در آمستردام مخفی کرد و با کمک یک نگهبان، موفق شد ۲۰ اثر این استاد بزرگ را سرقت کند. پلیس بعد از یک ساعت تابلوها را در اتومبیلی پیدا کرد که سارقان برای فرار استفاده کرده بودند.
سرقت به سبک فیلم های جنایی
درحالی که در اروپا، جشن سال نو و آغاز قرن جدید برگزار می شد، پنجره سقف موزه آکسفورد شکست. سارق برای کور کردن دوربین ها، نارنجک دودزا به داخل سالن پرتاب کرد و با طناب از سقف پایین آمد. این صحنه یک فیلم نیست بلکه عملیات یک سارق برای ربودن تابلوی «Auvers-sur-Oise» اثر پل سزان به ارزش سه میلیون پوند است.دیگر هیچ اثری از این تابلو به دست نیامد.
سرقت جنجالی
سیستم های امنیتی موزه هنرهای مدرن پاریس، خاموش و نگهبانان هم متوجه موضوع خاصی نشدند. سرقت تابلوهای این موزه به ارزش ۱۰۰ میلیون یورو، به خصوص تابلوی پیکاسو جنجال آفرید. اگرچه سارق بازداشت شد اما از تابلوها هیچ خبری نیست.
سرقت مسلحانه از موزه
سارقان مسلح سال ۲۰۰۴ جلوی چشم بازدیدکنندگان دوتابلوی «جیغ» و «مادونا» را از دیوار موزه ادوارد مونک اسلو کندند و با خود بردند. بعدها در بازرسی های پلیس این دو تابلو پیدا شدند اما تابلوی «جیغ» وضعیت مناسبی نداشت و بخشی از آن دیگر به هیچ عنوان قابل تعمیر نیست.
سرقت مشهورترین پرتره یک زن
تابلوی مونالیزا، مشهورترین پرتره یک زن با آن لبخند مسحورکننده که توسط لئوناردو داوینچی کشیده شده است، در سال ۱۹۱۱ توسط یک جوان ایتالیایی به نام «وینچنسو پروجیا» به سرقت رفت.
او با لباس کارمندان موزه لوور به آن جا رفت و تابلو را زیر روپوش خود مخفی کرد. با گزارش یک تاجر آثار هنری، تابلو در سال ۱۹۱۳ کشف و سارق توسط پلیس بازداشت شد.
بزرگ ترین سرقت اروپا
در سال ۲۰۰۸ در بزرگ ترین سرقت اروپا (به لحاظ قیمت)، چهار تابلوی نفیس به ارزش ۱۸۰ میلیون فرانک سوئیس از محل بنیاد «امیل گئورگ بورله» در زوریخ به سرقت رفتند. این تابلو ها که اثر پل سزان، اِدگار دگا، ون گوک و کلود مونه بودند، بعدا همگی پیدا شدند. جالب این که پلیس دو تابلو را در پارکینگ یک تیمارستان پیدا کرد.
تابلویی برای دزدیده شدن
تابلوی رمبرانت با نام ژاکوب تاکنون چهار بار و در سال های ۱۹۶۶، ۱۹۷۳، ۱۹۸۱ و ۱۹۸۶ از یک گالری در بریتانیا به سرقت رفته است. این تابلو، رکورد جهانی سرقت شدن یک اثر هنری را در اختیار دارد و حتی نام آن به مزاح به «رمبرانت برای دزدیدن» تغییر یافته است.
معمایی که هنوز هم حل نشده
سرقت ۱۳ تابلو از موزه «ایزابل استوارت گاردنر» بوستون در سال ۱۹۹۰ به ارزش ۵۰۰ میلیون دلار، به عنوان بزرگ ترین دزدی آثار هنری در آمریکا قلمداد شده است. دو نفر با لباس پلیس به موزه وارد شدند و آثار را سرقت کردند. جای تابلو ها هنوز هم روی دیوارهای موزه خالی نگه داشته شده است.
رنگهای ملایم، ترکیب بندیهای متناسب و آرام، رنگ گذاری تخت و پرهیز از سایه پردازی همگی آثار بهرامی را از گذشته او دور میکنند. تلاشهای رئالیستی تا رنگ گذاری های طراحیگونه و اکسپرسیو آثار گذشته این هنرمند، زیر لایهای از ملاحظات تکنیکی پنهان گشته و معقول و موجه شده و اینچنین توحش و بیقیدی طبیعت فردی، کنترل و خنثا شده است. این همان اتفاقی است که برای “سپبد دندان” به میل خود او میافتد. “سپید دندان” سگ-گرگی است که از جهان وحوش وارد اجتماع انسانها شده و به قواعد اجتماعی آنها تن میدهد. همانطور که آوا بهرامی نیز وجوه اکسپرسیو طراحیگونه آثار گذشته خود را زیر لایه اصول و قواعد مبانی و ترکیببندی و انسجام فرمی پنهان کرده. گویی لبههای تیز فردیت نقاش صیقل خورده و او اهلی شده و آثاری مردد و محتاط خلق کرده است.
اما در مقابل، در خود آثار اتفاقی معکوس میافتد؛ انسان وارد طبیعت شده، قواعد آن را میپذیرد و به غریزه باز میگردد. آراستگی در معاشرت با دیگری را کنار میگذارد و چنان رفتار میکند که گویی در خلوت است. این بی قیدی جا بجا با نمایشِ خالی کردن محتویات مثانه در آثار نمایانده شده؛ رها کردن خود از اضافات، بیرون ریزی بی تعارف و آزادانه. با این وجود آدمها در این آثار تقریبا بیصورت تصویر شدهاند. اگرچه میل به بیانگری در بعضی صورتها که جلوی کادر قرار میگیرند دیده میشود، بقیه چهرهها با کنترل نقاش بیحس شدهاند و بجای آن که با برداشتن نقابهای اجتماعی خود با بازگشتن به طبیعت مشعوف از قوای حسانی شوند بیحس و بیتفاوت شدهاند. سپید دندان، برق موحش دندانهای درندهش را پشت لبخندی ملایم پنهان کرده و موجه و معقول در مهمانی رسمی جامعه هنر حاضر شده است.
این مجموعه بیش از آنکه نمایانگر آزادی از قید و بند مناسبات مالکیت و تظاهرات غیرطبیعی و مصنوعی اجتماعی ناشی از حاکمیت عقل باشد و به فردیت رومانتیک بها دهد، سرگشتگی و بیخود ماندگی انسانهایی را نشان میدهد که ادای طبیعی بودن را در میآورند و هنگام که با ذات وحشی خود تنها میمانند، تنها میتوانند در حد نوشیدن و ادرار کردن آزاد و طبیعی باشند.
[۱] – نام داستان دیگری از جک لندن است که در آن سگی اهلی وارد دنیای وحوش میشود.
منبع : سایت تندیس به قلم سحر افتخارزاده
تاریخ برگزاری نمایشگاه:( ۹۷/۵/۲۶ تا ۹۷/۶/۱)
چكيده اى از نمايش "جلوى تئاتر شهر"
بعضي وقتا كه ميام جلوي تئاتر شهر به اين فكر ميكنم چقدر پشت اين سكوت ها، چقدر پشت اين نگاه ها قصه هست. چقدر حرف. از زمين و زمان. كاش هر روز يه نفر بلند بلند قصه تعريف ميكرد. شايد وقتي چرتكه بندازيم با خودمون بگيم :
((ِ اِاِاِاِاِ ميدوني چقدر قصه ميشه؟ ميدوني چقدر طول ميكشه؟ ))
شايدم نه، شايدم خيلي از قصه هامون شبيه هم باشه، شايد هم خيلي مثل هم هستيم. بالاخره هم شهري و هم تقدير و ....
كه هستيم! نيستيم؟
نمایش : 'جلوی تئاتر شهر'
کارگردان : محمد حسین اسلامی
نویسنده : سلمان علی قارداشی
بازیگران :
محمد طاهری راد
محسن خامه چیان
هلیا امامی آل آقا
ساجده ملاکی
مریم مصباح
پویا کشاورز
دستیار اول کارگردان : مرتضی پاکنهاد
دستیار دوم کار گردان : پویا کشاورز
طراح صحنه : محسن خامه چیان،پوریا سمندری
منشی صحنه : شکیبا انصاری،شکیبا خداداده
ساخت دکور : مرتضی پاکنهاد
دستیار نور : حسین مهدوی
طراح گریم : پریسا کیومرثی
مجری گریم : شقایق فرجی
عکاس :رضا حسین زاده، داریوش ادهمی
کمانچه : پوریا نصرت نظامی
گیتار کلاسیک و ووکال : گلسا رحیم زمانی
گیتار الکتریک : نوید محبی
طراح پوستر و بروشور : علی رضا اکتفائی
نقاش : سنا کاظمی رشید
مدیر روابط عمومی: پوریا سمندری
تهیه کننده : پوریا سمندری
با حمایت مالی مجتمع تجاری گالریا
? ساعت اجرا 21
?مکان اجرا : عمارت نوفل لوشاتو
?از 21 تیرماه تا 10 مرداد
*کاری از گروه نمایش خیال
تیم ملی بسکتبال نوجوانان ایران در آخرین دیدار از دور رفت مسابقات قهرمانی نوجوانان آسیا مقابل تیم ملی بسکتبال سوریه به میدان رفت.
مردان نوجوان بسکتبال کشورمان که در شهر گرگان و در سالنی مملو از تماشاگر مقابل حریف خود به میدان رفته بودند در یک نبرد مقتدرانه با اختلاف گل فاحش و نتیجه ۱۰۳ بر ۳۱ موفق به شکست سوریه شدند. تیم ایران در کوارترهای اول تا چهارم به ترتیب با نتایج ۳۳ بر ۹، ۲۵ بر ۴، ۲۰ بر ۷ و ۲۵ بر ۱۱ پیروز شد.
با این پیروزی تیم ایران را در رده دوم گروه خود قرار داد تا حاصل تلاش پسران نوجوان بسکتبال ایران در پایان دور رفت این رقابتها کسب نایب قهرمانی باشد.
دور رفت رقابتهای بسکتبال غرب آسیا از روز شنبه همین هفته با حضور تیمهای پنج کشور مختلف، در گرگان آغاز و امروز به پایان رسید، دور برگشت این مسابقات قرار است دی ماه سال جاری برگزار شود. تیمهای اول و دوم رقابتهای دور رفت و برگشت این بازیها به همراه تیمهای اول و دوم پنج منطقه دیگر، مسابقات قهرمانی آسیا را در سال ۲۰۱۹ برگزار میکنند.
به نقل از ستاد ارتباطات و اطلاع رسانی سی و یکمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان؛ پوستر سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان رونمایی شد.
گفتنی است؛ سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان به دبیری علیرضا رضاداد ۸ الی ۱۴ شهریور ۹۷ در شهر اصفهان برگزار میشود.
دکتر محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در کانال تلگرامی اش ( @fazeli_mohammad ) نوشت:
نوجوان هفدهساله درسخوانی بود که در تابستان سال 1366 در رشته پزشکی قبول شده بود. خانواده خوشحال بودند، اولین پزشک آینده فامیل بود، اما به یکباره خبر آمد که گزینش او را رد کرده است. نوجوانی که سرش چنان در درس و مشق بود که پزشکی قبول میشد، از خانوادهای مذهبی میآمد و تابستانها را هم در کنار پدر در روستا کار میکرد، اصلاً چه کاری میتوانست کرده باشد که با همان معیارهای دهه شصت شایسته رد شدن باشد؟ همه فامیل حتماً دست بهکار شدند تا بالاخره مسأله حل شد و یادم هست یکی دو مقام استانی هم پا در میانی کردند تا مشکل گزینش نوجوان حل شد. آن نوجوان امروز پزشک فوقتخصص است و صدها هزار انسان از خدمات او بهرهمند هستند. سرمایهگذاری در ساخت مرکز درمانی هم انجام داده و حتماً اشتغالهایی هم ایجاد کرده است.
یک لحظه از خودمان بپرسیم اگر کسی به داد این نوجوان درسخوان نرسیده بود، امروز خودش چه وضعی داشت؟ جامعهای که از استعداد او بیبهره میماند چه هزینهای میپرداخت؟ خودش و یک فامیل بزرگ چه احساسی نسبت به کشور پیدا میکردند؟ او و جامعه این هزینه را به چه دلیل باید میپرداختند؟ آیا گزارش یک استشهاد محلی، سلیقه یک آدم، غرضورزی یک خبرچین یا چیزی از این دست برای داوری درباره او کفایت میکرد؟ نظام گزینش آدمهای زیادی از این دست را زیر تیغ خود نابود کرده و از ایشان انسانهایی سرخورده و ناراضی ساخته، و جامعه را نیز از وجود استعداد و قابلیتهایشان محروم کرده است.
آدمهای دستگاه اداری امروز، اغلب از سختترین سازوکارهای گزینشی عبور کردهاند و تیغ گزینش در بازه زمانی بسیار طولانیمدتی – بیش از یک دهه – بالای سر هر کارمند دستگاه اداری است تا زمانی که حداقل شرایط استخدامی او «رسمیِ قطعی» شود. او در این مدت میآموزد که سکوت پیشه کند، خلاف تصمیمهای کارشناسی حرفی نزند زیرا ممکن است به دلایل غیرکارشناسی او را در گزینش رد کنند. او یاد میگیرد که همواره بهانههایی برای رد کردن آدمها در دسترس است. نظام گزینش ترسی را در آدمها نهادینه میکند که دست آخر از بخش عمده کارکنان دستگاه اداری افرادی بیمناک میسازد.
آدمهای شایستهای به ضرب سلیقهورزیها حذف شدهاند و ثمرهاش این است که پس از چند دهه، دستگاه اداری انباشته از آدمهایی است که نه فقط از بیان دیدگاهها و عقاید اجتماعی و سیاسی خود بیم دارند، بلکه ترس از بیان دیدگاه کارشناسی مستقل را نیز در خود نهادینه کردهاند. دستگاه اداری مملو از بیم و محافظهکاری آزاردهندهای است که کارکنان را وامیدارد آهسته بیایند و آهسته بروند تا گربه شاخصشان نزند. «جلّاسان گردگو» که پیشتر درباره آنها نوشتهام، یکی از خروجیهای همین ترس نهادینهشده در شخصیت آدمهای دستگاه اداری است.
نظام گزینش اما کارکرد دیگری نیز داشته که کمتر به آن توجه شده است. آدمهای گزینششده از مسیرهای تو در تو، بالاخص اگر از قبیله خودیهای نظام فکری حاکم بر گزینش باشند، آنگاه که خطایی کنند، در معرض عقوبت متناسب با خطایشان قرار نمیگیرند. این نظام گزینش یک مدعای پنهان دارد که بقای خود را با آن تضمین میکند.
نظام گزینش مدعی است برترینها در تعهد، دینداری و تناسب با معیارهای نظام سیاسی را برای تأمین منافع کشور و نظام انتخاب میکند، و بدیهی است که هر خطاکار نظام اداری که پس از طی کردن گزینش مرتکب خطایی شده باشد، یک نشانه بر ناکارآمدی خود نظام گزینش است. عدالت اجرا نمیشود و بررسی خطاهای بوروکراتهای اداری – بالاخص آنها که خودیتر هستند و آداب مطلوب گزینشگران را رعایت میکردهاند – به درستی انجام نمیگیرد زیرا هر اجرای عدالتی درخصوص خطاکاران، یک تیر دیگر بر پیکر نظام گزینش است.
گزینش به شکلی که در چهار دهه گذشته اعمال شده، سهمی بهسزا در پیدایش مشکلات امروز جامعه ایران دارد و اگرچه تنها عامل مؤثر نبوده، اما ریشههای عقلانیت، شجاعت و عدالت را در دستگاه اداری به سهم خود خشکانده است. گزینش سازوکاری بوده که به غایت در نشاندن پخمگان به جای نخبگان؛ یا پخمه کردن آنان که میتوانستهاند نخبه باشند، سهم داشته است.
قیمت دلار شاید در مدت زمان کوتاه نوشتن این متن باز هم بالاتر رفته باشد، اما سهم نظام گزینش اداری را در برکشیدن آدمهایی که شایسته نبودهاند و مسبب چنین وضعیتی هستند، نباید فراموش کرد. آنچه امروز شاهدش هستیم، ریشه در تاریخ دارد. ما تاریخ را فراموش میکنیم اما تاریخ هرگز ما را فراموش نمیکند.
فیلم «نگاه» به کارگردانی فرنوش صمدی برنده جایزه دیپلم افتخار بهترین فیلم کوتاه از جشنواره «گواناهواتو» در کشور مکزیک شد.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی فیلم «نگاه»، این فیلم کوتاه به کارگردانی فرنوش صمدی،نویسندگی مشترک علی عسگری و فرنوش صمدی، تهیه کنندگی پوریا حیدری اوره برنده دیپلم افتخار بهترین اثر کوتاه بیستمین دوره جشنواره «گواناهواتو» شده است.
همچنین فیلم «آیات فراموشی» به کارگردانی علیرضا خاتمی محصول مشترک فرانسه، هلند، آلمان و شیلی که سال گذشته در جشنواره ونیز جایزه بهترین فیلم نامه بخش افقها و بهترین فیلم از نگاه انجمن بینالملی منتقدین (فیپرشی) را کسب کرده بود در جشنواره فیلم «گواناهواتو» در کشور مکزیک موفق به کسب جایزه بهترین فیلم بلند این رویداد سینمایی شد.
در واکنش به خسارت ها و احتمال خشکسالی باداب سورت و بی توجهی مسئولین
طراح: پروانه ایزدخواست
تمامی حقوق این محفوظ و متعلق به با تارنمای دیار فردوس می باشد.
طراحی و اجرا "یکان پرداز آسیا"