بیست و هشتمین دوره نمایشگاه «صد اثر صد هنرمند» که رویداد تابستانی گالری گلستان محسوب می شود، به دلیل شرایط بحرانی شیوع ویروس کرونا در کشور، در فضای مجازی برپا میشود.
به گزارش ایسنا، لیلی گلستان ـ مدیر گالری گلستان ـ در این زمینه اظهار کرد: از دهم مرداد تا اول مهر ماه «صد اثر صد هنرمند» در وب سایت و اینستاگرام گالری گلستان میزبان علاقهمندان به هنر و البته خریداران آثار هنری خواهد بود.
او یادآور شد که ٧١٣ اثر متقاضی شرکت در این دوره بودند که ٢٨٢ اثر منتخب شده به نمایش و فروش گذاشته میشود.
گلستان درباره علت برگزاری نمایشگاه «صد اثر صد هنرمند» در فضای مجازی، گفت: مردم مدام میپرسیدند صد اثر چه وقت برگزار میشود. عادت کرده بودند که هر مرداد به این نمایشگاه بیایند، اما با آن جمعیتی که هر مرداد به گالری میآید، چطور میشد در این اوضاع لعنتی کرونایی نمایشگاه را در گالری بر گزار کرد؟ البته با نمایش آنلاین، تماشاچی خیلی خیلی بیشتری خواهیم داشت، اما باید ببینیم از لحاظ فروش چه میشود. فال است و تماشا. من هم که همیشه دل به دریا میزنم و با یک یا علی به سوی خطر کردن میروم. مینشینیم به تماشا که امسال تقدیر این نمایشگاه چگونه خواهد بود.
گلستان درباره سطح آثار ارسال شده به نمایشگاه امسال «صد اثر صد هنرمند»، اظهار کرد: خیلی اسامی تازه دیدم که در کنار کسانی که هر ساله شرکت میکردند در این دوره آثارشان معرفی میشود. سهم هنرمندان مقیم شهرستان هم مانند همیشه بسیار بالاست؛ امسال اصفهانیها غوغا کردند و حدود یک سوم آثار از اصفهان آمده است، از شیراز، مشهد، رشت و کرمان هم کارهایی ارائه میشود.
او درباره حضور آثاری از چهره های شناختهشده نیز گفت: چند مجموعهدار کارهای زیبایی ارائه دادند؛ آثاری از پرویز کلانتری، رضا مافی، فرامرز پیلارام، پروانه اعتمادی، ناصر اویسی، اردشیر محصص، کامبیز درمبخش و ... .
گلستان درباره قیمت آثار گفت: قیمت آثار از ۲۵۰ هزار تومان شروع میشود، اما میانگین قیمتها حدود یک تا پنج میلیون تومان است. گرانترین اثر هم ۹۰ میلیون تومان قیمتگذاری شده است.
او درباره دوری اش از گالری گلستان و عدم برگزاری نمایشگاه به روال همیشگی، گفت: چه کسی فکر میکرد که سر و کارمان به این کرونای ملعون بیفتد. واقعا از پنج دقیقه دیگرمان هم خبر نداریم. خدا بخیر بگذراند. روز گذشته رفتم پروندهای از گالری بردارم، اشک به چشمانم آمد و خوب همه جا را نگاه کردم و شروع کردم به گردگیری و در واقع غبار روبی جایی که ۳۲ سال در آن زندگی و کار کردم و بسیار خوش بودم. خیلی دلم تنگ شده. امیدوارم زودتر از شر این ملعون راحت بشویم.
دوسالانه ونیز که به دلیل شیوع ویروس کرونا، هفدهمین بیینال معماری و پنجاه و نهمین دوسالانه ونیز را به تعویق انداخته است، یک گروه بزرگ هنری را برای سازماندهی نمایشگاهی درباره چگونگی شکلگیری وقایع تاریخی این رویداد هنری فراخوانده است تا نمایشگاهی با محوریت چگونگی پاسخ دوسالانه به لحظات هنری در قرن گذشته را بررسی کند.
این در حالیست که ممکن است دوسالانه هنر ونیز تا سال 2022 به تعویق افتد ولی سازمان این بیینال قصد دارد در اواخر تابستان، 125 سالگی این رویداد هنری را با نمایشگاهی در هر شش بخش هنر، معماری، سینما، رقص، موسیقی و تئاتر جشن بگیرد.
هر شش مدیر هنری این سازمان در این نمایشگاه که با عنوان "الهه ناراضی" (The Muses Disquieted) برگزار خواهد شد، همکاری میکنند. این نمایشگاه نگاهی دارد با تاریخ دوسالانهها و جشنوارههای ونیز که پر از خاطرات هنری هستند.
سسیلیا آلمانی که هدایت این نمایشگاه را بر عهده دارد، گفت: "این همکاری بینارشتهای در دوسالانه ونیز کاملاً جدید است. ما در این نمایشگاه به طور ویژه روی زمانهایی متمرکز خواهیم شد که این موسسه هنری لحظات خاصی را در تاریخ ایتالیا و جهان تجربه کرده است، خواه بحرانهایی مانند جنگ و اعتراضات یا هنگامی که با معرفی زبانهای جدید هنری، دوسالانه با تحولاتی روبرو شده است."
این نمایشگاه از 29 آگوست تا 8 دسامبر (8 تا 18 شهریورماه) در غرفه مرکزی جیاردینی دوسالانه ونیز در معرض دید عموم قرار خواهد گرفت. با توجه به ماهیت تفصیلی اسناد و میراث تاریخی بیینال ونیز، هیچ تلاشی برای پخش آنلاین این نمایشگاه صورت نخواهد گرفت.
حدود 95 درصد این نمایشگاه از اسناد موجود در بایگانی دوسالانه هنرهای معاصر ونیز بیرون میآید. همچنین گروه بزرگی از بنیادهای ایتالیایی و همچنین تعداد از آثار مجموعه تیت مدرن و مجموعه پگی گوگنهایم برای بازدید در این نمایشگاه ارائه خواهند شد.
آلمانی میگوید، بایگانی این موسسه که در سال 1928 تأسیس شده است، به نوعی "تاریخ زندگی" است که شامل نامهها، قراردادها، فیلم و تصاویر و همچنین نقاشیهای هنرمندان و حتی هدایایی است که هنرمندان شرکتکننده به این رویداد ارائه دادهاند.
عکسی از تعقیب دانشجویان توسط پلیس در هنگام تظاهرات علیه دوسالانه ونیز در سال 1968
غرفه بزرگ جیاردینی که مرکز اصلی بیینال ونیز است به نمایشگرهایی مجهز شدهاند که فضاهایی را به شکل اتاق طراحی میکنند. در یک بخش از این نمایشگاه به سالهای ظهور فاشیسم بین سالهای 1928 و 1945 پرداخته میشود و تمرکز بر آثار فوتوریستها است. همچنین بخش از این نمایشگاه نگاهی دارد به "موسیقی منحط" برچسبی که آلمانها در طول جنگ جهانی دوم بر آثار هنرمندانی همچون فلیکس مندلسون، گوستاو مالر و... زدند و یا جوایزی که جشنواره ونیز به فیلم تبلیغاتی "المپیا" لنی ریفنشتال اهدا کرد.
بخشهای دیگر مرکزی این نمایشگاه شامل آثاری از دوران جنگ سرد است به ویژه نمایشگاهی برجسته از مجموعه پگی گوگنهایم که هنر مدرن را در زمانی که دوسالانه ونیز بسیار سنتی برگزار میشد، معرفی کرد. سپس این نمایشگاه به اعتراضات دانشجویی سال 1968 که به آستانه ونیز آورده شد، پیوند میخورد. این نمایشگاه در ادامه به تحولات ساختاری دهه 1970 و معرفی پستمدرنیسم ادامه مییابد و سرانجام با آغاز روند جهانی این رویداد و غرفههای تاریخی ستارگان همچون غرفه آلمانی، هانس هاکک در سال 1993 با "هنر مولد" و نمایشگاه 1999 هارالد سزمن، به بررسی هنر در دهه 1990 میپردازد.
غرفه آلمانی، هانس هاکک در بیینال ونیز سال 1993
اما وقتی صحبت از برگزاری پنجاه و نهمین دوسالانه ونیز در سال 2022 میشود، سسیلیا آلمانی میگوید هنوز تصور اینکه جهان چگونه به این رویداد نگاه خواهد کرد، سخت است. او می گوید: "از آنجا که من در ژانویه برای این برگزاری این رویداد منصوب شدم، مجبور شدم سه بار برنامههای خود را تغییر دهم. در حال حاضر من نفس عمیقی میکشم و سعی میکنم به تغییرات جهان، خوب یا بد گوش کنم و از آنها یاد بگیرم."
روبرتو سیکوتو مدیر ارشد دوسالانه ونیز نیز در بیانیهای درباره این نمایشگاه تاریخی اعلام کرد: "هر یک از مدیران هنری بخشهای مختلف دوسالانه ونیز، رویدادهای تاریخی را که گمان میکردند به بهترین وجه نکات مهم بیینال را در طول تاریخ نشان میدهد، ردیابی و انتخاب کردهاند و من میخواهم از همه آنها و کارمندانشان تشکر کنم که با وجود مشکلات فعلی و سایر وظایفشان در این زمینه کار کردند."
نمایشگاه هنر مفهومی گلناز لواسانی با عنوان "آببازی" در گالری شیرین برپاست. لواسانی در گفتوگو با هنرآنلاین درباره گرایش خود به هنر مفهومی گفت: من دیپلم گرافیک و لیسانس و فوقلیسانس طراحی صنعتی دارم و یازده سال به تدریس دانشگاهی در این زمینه پرداختم. در سالهای گذشته کار طراحی محصول انجام میدادم و ۴ ثبت اختراع در این زمینه دارم، اما همیشه احساس میکردم این کارها پاسخگوی روح و روانم نیست.
لواسانی ادامه داد: از سال ۹۳ اتودهایی برای آثار هنری میزدم و زمانی که فراخوانی از سوی گالری اعتماد با موضوع آب منتشر شد، من هم یکی از آثار خود را فرستادم که پذیرفته شد. بعد از آن کار دیگری با عنوان آسمان انجام دادم که موضوع آن هوای پاک بود. این کار را به دلیل دغدغه ذهنی که داشتم انجام داد و پس از آن اثرم در یک رویداد بینالمللی شرکت کرد و برنده شد. این کار به مدت دو سال در موزه دیدی نمایش داده شد و مخاطبان زیادی با آن ارتباط برقرار کردند.
او با اشاره به آثاری که در نمایشگاه "آببازی" وجود دارد گفت: در کار اولی که چند سال قبل با موضوع آب انجام داده بودم به جای شیر آب از پریز برق استفاده کردم. پریزها از همان زمان به عنوان نماد مصرفکننده وارد کارم شدند و در مجموعه فعلی نیز یک اثر با استفاده از آنها دیده میشود. این اثر اشارهای به مصرفگرایی است و پریزها درحالیکه شلنگهای آب به آن وصل هستند دیده میشوند. این شلنگها نشانه آبی است که به صورت بالقوه در لوله آب وجود دارد و ما با زدن دوشاخه در پریز آن آب را مصرف میکنیم تا کارمان انجام شود و دیگر برایمان مهم نیست چه اتفاقی برای آب میافتد.
لواسانی ادامه داد: یکی دیگر از آثار این مجموعه شامل سه مکعب رنگی است که چیدمان آنها بهگونهای است که مخاطب در بدو ورود به گالری میتواند مکعب قرمز و زرد را ببیند اما مکعب آبیرنگ که شیر آب روی آن نصب شده است عقبتر است و مخاطب برای دیدن آن باید جای خود را عوض کند. مفهوم این کار آن است که ما آنقدر آب مصرف کردهایم که منابع آن فروکش کرده است و برای متوجه شدن به این مسئله و اینکه دلیل گرمایش زمین را درک کنیم، کافی است که زاویه دید خود را عوض کنیم. در این اثر از سه رنگ اصلی نقاشی استفاده کردم چون همه دنیا برای رنگارنگ بودن به این سه رنگ نیاز دارد و اگر رنگ آبی حذف شود همه رنگهای دنیا از بین میرود.
او درباره اثری که یک چرخ آب در آن دیده میشود گفت: این چرخ در دنیا به نام persian wheel شناخته میشود زیرا ایرانیان نخستین افرادی بودند که توانستند آب رودخانه را مهار کرده و از آن استفاده کنند. من از یک چرخ واقعی استفاده کرده و روی آن دلو گذاشتم و یک رودخانه را در زیر آن شبیهسازی کردم. برداشتهای بیرویه باعث میشود آب سفرههای زیرزمینی خشک شوند و در نتیجه پوشش گیاهی منطقه از بین میرود. با نابودی گیاهان، هر بادی میتواند طوفان شن به وجود آورد و شنها در شهرها و کشورهای مختلف حرکت کرده و میچرخند. من هم روی این چرخ یک ساعت شنی قرار دادم که چند دست انسان داخل آن دیده میشود و این کار نمادی از طوفان شنی است که گاه از سمت ما به سوی دیگر میرود و گاه از سوی دیگر به جانب ما میآید.
لواسانی ادامه داد: در یکی دیگر از آثار این مجموعه ۱۴۳ قالب صابون را مرتب در کنار هم قرار دادم و بیننده با قرار گرفتن در کنار آنها بوی صابون را متوجه میشود و به یاد مکانهایی مانند حمام، دستشویی، ماشین لباسشویی و... میافتد که در همه آنها به مقدار زیاد آب مصرف شده و به چاه میرود. همچنین فیلمی از رودخانه دارآباد گرفتم و این فیلم را روی صابونها انداختم و منظورم از این اثر اشاره به پسماندهای خانگی و صنعتی بود که هیچ کنترلی روی آنها وجود ندارد.
این هنرمند افزود: یکی دیگر از آثارم با عنوان شورهزار شامل دایرههایی است که روی دیوار سیاه قرار گرفتهاند. این کار اشارهای به مثلث آب، خاک و نمک است و شرایطی را نشان میدهد که آنقدر سطح شوری خاک زیاد شده است که نمیتواند آب را به خود جذب کند و هر بارندگی که میشود آب روی سطح خاک باقی مانده و تبخیر میشود. همچنین در یک اثر دیگر تعدادی کاسه بر روی زمین چیده شده و مفهوم آن این است که اگر مصرف و زندگی خود را مدیریت نکنیم، به دلیل هدر دادن آب در آینده مجبور هستیم کاسه گدایی به دست بگیریم و منتظر اندکی بارندگی باشیم تا تشنگی خود را برطرف کنیم.
او درباره تأثیر رشته طراحی صنعتی بر کارهای هنری خود گفت: در رشته طراحی صنعتی با ابزار و وسایل آشنا میشویم و دروسی راجع به تقویت حواس پنجگانه داریم. طراحی صنعتی به من جرات ساختن و استفاده از اشیاء ساده برای رساندن مفهوم را داد. در هنر مفهومی ایده و مفهوم مهمترین چیز هستند و اینکه از چه موادی استفاده میشود در درجه دوم اهمیت قرار دارد. مهم این است که آنچه بیان میشود در ذهن بیننده حک شود. به همین دلیل من هم از چیزهای ساده و دمدستی استفاده میکنم تا مخاطبان بتوانند خود را با این کارها مرتبط ببینند.
لواسانی ادامه داد: صنعتی شدن زندگی ما را به سمتوسوی دیگر میبرد، اما در این شرایط فقط طبیعت است که میتواند آسایش را به زندگی ما برگرداند. ولی وقتی طبیعت را نابود میکنیم نمیتوانیم در زندگی آسایش داشته باشیم. ما میتوانیم با کمی تغییر در شیوه زندگی و عادتهای خود از میزان مصرف آب کم کنیم، اما هیچکدام از ما اهمیتی به این موضوع نمیدهیم. مخاطب من در این آثار مردم هستند و میخواهم به آنها بگویم که سبک زندگی خود را درست کرده و به اصل خود برگردند.
نمایشگاه آثار گلناز لواسانی تا 6 مرداد در گالری شیرین برپاست. علاقهمندان میتوانند به آدرس خیابان کریمخان زند، خیابان سنایی، کوچه 13 شماره 5 مراجعه کنند.
هاشم شاکری با مجموعه عکس "راندهشدگان از بهشت" در فهرست نهایی نامزدهای جایزه عکس Leica Oskar Barnack قرار گرفت. این مجموعه با نگاهی به شرایط زندگی حاشیهنشینها در شهرکهای اقماری، به زندگی افرادی میپردازد که به دلیل مسائل اقتصادی و افزایش قیمتها مجبور به ترک تهران شدهاند.
Leica Oskar Barnack یک مسابقه بینالمللی عکس است که در کشور آلمان برگزار میشود و عکاسان ممتاز معاصر را شناسایی میکند. جایزه اسکار بارناک که از سال 1979 تقریباً به طور مداوم ارائه میشود، به نوعی از عکاسی توجه دارد که رابطه انسان و محیط را نشان میدهد. این جایزه به نام اسکار بارناک، طراح اولین دوربین لایکا، در صدمین سالگرد تولد او نامگذاری شد.
هاشم شاکری متولد 1366 در تهران است. او در سال 86 شروع به عکاسی کرد و فعالیت حرفهای خود را در زمینه عکاسی مستند از سال 89 آغاز کرد و در ایران، ترکیه، کره و مالزی به عکاسی پرداخت. شاکری به عنوان فتوژورنالیست برای آژانسهای خبری مختلف در ایران نیز فعالیت کرده است. او در بیش از 50 فستیوال ملی و بینالمللی شرکت داشته و بیش از 10 جایزه را از آن خود کرده است. او همچنین در زمینه ساخت فیلمهای داستانی و مستند نیز فعالیت کرده است.
شاکری در سال 2019 برنده کمکهزینه 15 هزار دلاری شرکت گتی ایمیجز، برای ادامه پروژههای مستند طولانیمدت شد. او برای عکسهایی که درباره هامون و روزگار تلخ این دریاچه تولید کرده است این کمکهزینه را دریافت کرد. این عکاس ایرانی در تصاویرش با عنوان "مرثیهای برای مرگ هامون" به دلایل و تأثیرات خشک شدن دریاچه هامون در استان سیستان و بلوچستان پرداخته است.
به گزارش هنرآنلاین، نیلوفر شریفی برگزیده رقابتهای عکاسی مفهومی 35Awards شد. او با مجموعه شش عکس سیاهوسفید مینیمال در این رقابت مستند عکاسی شرکت کرده و در کنار 35 عکاس برگزیده دیگر این رقابت قرار گرفت. عکسهای 35 عکاس برتر این رقابتها در کتاب و کاتالوگ این جشنواره در روسیه منتشر شد.
این عکاس پیشتر نیز در رقابتهای عکاسی متعددی برگزیده و تقدیر شده است و در سال 2018 در بین 100 عکاس برتر جهان در این رقابتها قرار گرفته بود. در این دوره از رقابتها 117541 عکاس از سراسر جهان با 418000 عکس شرکت کرده بودند. این رقابت معتبر و بیناللملی عکاسی هر سال در روسیه و در زمینههای مختلف برگزار میشود.
شریفی همچنین در دهمین دوره رقابت عکاسی Fokus Award که رقابتی در حوزه عکاسی مفهومی است و در کشور آلبانی برگزار میشود توانست با یک عکس سیاهسفید مینیمال و مفهومی به عنوان برگزیده شناخته شده و در کنار دیگر برگزیدگان این رقابتها در گالری هنری فیر در شهر تیرانا پایتخت این کشور به نمایش آثار خود بپردازد.
گفتنی است نیلوفر شریفی شاعر، عکاس و مترجم ایرانی مقیم هلند است و از او آثار متعددی منتشر شده است از آن جمله میتوان به مجموعه شعر "نیلوفر، نام دیگر زخم است" نشر بوتیمار اشاره کرد که دو بار نامزد دریافت جایزه ادبی الوند و جایزه شعر خبرنگاران شد.
او همچنین در رقابتهای Cortona On the move که هر سال در شهر توسکانی ایتالیا و با کمک LensCulture برگزار میشود، برگزیده شده است.
شیما صفایی میگوید سن کمی دارد و در صورت لغو المپیک توکیو میتواند سالیان سال به صورت حرفهای پینگپنگ را ادامه دهد و به این رویداد ورزشی راه پیدا کند.
شیما صفایی، ملیپوش تنیس روی میز بانوان ایران در گفتوگو با ایسنا به وضعیت تمرینات خود اشاره و بیان کرد: سالنهای پیگپنگ همدان تا دو هفته قبل باز بود اما با اوجگیری شیوع کرونا تعطیل شد و این تعطیلی گویا تا آخر هفته جاری ادامه دارد. در مدتی که سالنها باز بود روزی دو جلسه صبح و بعد از ظهر تمرین داشتم اما اکنون فقط عصرها در پارکینگ خانه کار میکنم.
او در ادامه افزود: شرایطم خوب است اما وضعیت آمادگی خود را باید در جریان مسابقات بسنجم و تمرینات ملاک نیست. با این حال شرایط بدی ندارم اما خیلی عالی یا خیلی ضعیف هم نیستم. از آنجایی که مسابقه ای نداریم تا حدودی انگیزهام کم شده است اما این برای همه بازیکنان به وجود آمده و آنگونه نیست که تمریناتم را متوقف کنم.
صفایی که یکی از بازیکنان انتخابی ایران برای حضور در مسابقات انتخابی المپیکاست در مورد احتمال لغو بازیهای توکیو گفت: اگر المپیک لغو شود ناراحت میشوم اما سن بالایی ندارم و دوباره شانس حضور در این رویداد ورزشی را دارم. انگیزهام را از دست نمیدهم چون میتوانم سالیان سال پینگپنگ حرفه ای را دنبال کنم.
این ملیپوش تنیس روی میز به وضعیت اسپانسری برای هزینههای تجهیزات و سفرهای ورزشی خود اشاره و بیان کرد: برند دونیک اسپانسر وسایل و تجهیزاتم است و حدود پنج سال است که با این شرکت قرارداد دارم و امکانات مورد نظر من را تامین میکند اما اکنون با شیوع کرونا و وضعیت اقتصادی دچار مشکل شده و گاهی میگوید نداریم یا پول تجهیزات را از بازیکنان میگیرد. برای سفرهای ورزشی خارج از کشورم اسپانسری ندارم و فقط با کمک هیات پینگپنگ همدان و آموزش و پرورش استان یک بار به مسابقات فنلاند اعزام شدم.
او در این مورد افزود: پیدا کردن اسپانسر مخصوصا در همدان واقعا سخت است، حتی برای لیگ استانی هم که کل هزینه ۵ تا ۶ میلیون تومان بود، کسی پیدا نشد. از آنجایی که با هزینه شخصی نمیتوانم در مسابقات برون مرزی شرکت کنم و مشکل اصلی من بحث مالی است، خیلی دنبال اسپانسر گشتهام اما کسی قبول نمیکند.
صفایی در پایان گفت: از فدراسیون تنیس روی میز، آقای قارداشی(رئیس فدراسیون)، خانم ایرانمنش(سرمربی تیم ملی بانوان)، همه مربیان و روانشناس تیم ملی که به صورت آنلاین با ما در ارتباط هستند، تشکر میکنم. این به من انگیزه میدهد چون میدانم که فدراسیون به من توجه میکند و پیگیر کارهایم است.
یک هنرمند تئاتر احتمال میدهد در دوران کرونایی، هنرمندان این رشته به دوره یونان باستان بازگردند و تئاتر در فضای باز و البته با فاصله اجتماعی مناسب اجرا شود.
این روزها ذهن بسیاری از هنرمندان تئاتر درگیر این پرسش است که در دوران کرونایی، شکل اجرای این هنر که مبنای آن ارتباط بیواسطه بازیگر و تماشاگر است، چگونه خواهد شد.
هر یک از فعالان تئاتر پیشبینیهای خاص خود را دارد و در این میان بابک محمدی ـ نمایشنامه نویس و کارگردان ـ احتمال میدهد تئاتریها بار دیگر به سبک و سیاق یونانیان باستان نمایش اجرا کنند.
او در گفت و گو با ایسنا توضیح داد: باید فرم تئاتر را تغییر بدهیم. شاید بهتر باشد آن را به فضای باز ببریم که فرم و شیوه اجرایی خاص خود را میطلبد. مثل یونان باستان که تئاتر در فضای باز اجرا میشد ولی با فاصله اجتماعی بیشتر!
محمدی اضافه کرد: به هر حال موقعیت خاصی است. تئاتر باید در حضور زنده تماشاگر رخ بدهد ولی مردم به این زودی به تماشای تئاتر نخواهند آمد چون تماشاگر تئاتر قدری فرهیخته است و احتمالا به سلامت خودش اهمیت میدهد.
او همچنین خبر داد که قصد دارد نمایشنامهای درباره دوران کرونایی بنویسد ولی فعلا ترجیح میدهد کمی تامل کند تا برای شیوه اجرایی این نمایشنامه به قطعیتی برسد.
کارگردان نمایش «حرفهایها، یک کمدی غمگین» گفت: هنوز نمیدانم باید برای فضای مجازی نمایشنامه نوشت یا نه. فعلا میخواهم کمی منتظر بمانم تا ببینم وضعیت اجرای تئاتر به چه سمت و سویی میرود.
او ادامه داد: امسال برنامه داشتم دو نمایش اجرا کنم و گفتگوهای اولیه را هم با سالن انجام داده بودم که کرونا پیش آمد و حالا نه تنها در تئاتر را بستهاند که چراغش را هم خاموش کردهاند.
محمدی درباره نگارش دو رمان هم سخن گفت که موضوع یکی از آنها به دوران کرونایی شباهت دارد.
او توضیح داد: پیش از کرونا نگارش رمانی را شروع کرده بودم که در آن آدمها نمیتوانستند به یکدیگر نزدیک شوند و حیوانات هم پشت شیشه هستند و ... که اتفاقا همزمان شد با کرونا و این برایم خیلی عجیب بود.
نویسنده و کارگردان نمایش «مادم پی پی» که علاقه زیادی به اسب و سوارکاری دارد، ادامه داد: رمان دیگری هم مینویسم که داستان آن درباره این است که ما آدمها چگونه با حسادت، افزونخواهی و انتقامجویی، خود را نابود میکنیم و لوکیشن این رمان، یک باشگاه سوارکاری است.
به گفته او، نام این رمان «لرد کیشوت» است و برای دریافت مجوز انتشار به وزارت ارشاد سپرده شده که پس از دریافت مجوز از سوی انتشارات «طهورا» به چاپ خواهد رسید.
محمدی که سالها مقیم اتریش بوده است، چندی پیش داوری یکی از جشنوارههای تئاتری را در این کشور بر عهده داشت.
کارگردان «پدرخوانده ناپلی» گفت: این جشنواره «آزمایشگاه بازیگری » نام داشت و جشنوارهای برای آموزشگاههای بازیگری اتریش بود. از آنجاکه قبلا در این آموزشگاهها تدریس کرده بودم، برای داوری دعوت شدم و این جشنواره به دلیل کرونا، به صورت آنلاین برگزار شد.
او در پایان اضافه کرد: هنرجویان فیلم کوتاهی از بازی خود در مدت زمان یک تا دو دقیقه فرستادند و بررسی آنها تقریبا یک ماه زمان برد ولی تجربه جالبی بود.
پس از آن که رئیس جمهور اوکراین به درخواست یک گروگانگیر از مردم خواست تا مستندی به روایت «واکین فینیکس» را تماشا کنند، ۱۳ گروگان آزاد شدند.
به گزارش ایسنا و به نقل از گاردین، یک فرد مسلح در اوکراین در کشمکشی ۱۲ ساعته با پلیس این کشور، ۱۳ نفر حاضر در یک اتوبوس را به گروگان گرفت و از «ولادیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین خواست تا در ازای آزادی این افراد تماشای مستندی با محوریت دفاع از حقوق حیوانات و روایت «واکین فینیکس» هنرپیشه مشهور را به تمام مردم اوکراین توصیه کند.
این مستند یا عنوان «ساکنان زمین» در سال ۲۰۰۵ و با نگاهی انتقادی نسبت به نحوه استفاده انسان از حیوانات به عنوان حیوانات خانگی، غذا، لباس، سرگرمی و تحقیقات علمی ساخته شد.
عملیات گروگانگیری این فرد صبح روز سهشنبه آغاز شد و فرد گروگانگیر علاوه بر درخواست تماشای مستند از بسیاری از مقامات کشور خواسته بود تا خود را به عنوان «تروریست» معرفی کنند.
در نتیجه درخواست این گروگانگیر، رئیسجمهور اوکراین در صفحه فیسبوک خود از همه مردم خواست تا این مستند را تماشا کنند.
پس از این اتفاق، گروگانگیر تمامی گروگانها را آزاد کرد و خود را تسلیم پلیس کرد. پیام رئیسحمهور اوکراین نیز پس از آزادی گروگانها از صفحهاش پاک شد.
بنابر گزارشات محلی، پلیس اوکراین فرد گروگانگیر را به عنوان مردی ۴۴ ساله مدافع حقوق حیوانات شناسایی کرده است.
چیزی شبیه به زمین فوتبال شده، سطح زمین صاف است و سنگها سُر؛ تا اینجای قبرستان تنها نشانیاش از قدیمی بودن، همان نامی است که بارها از زبان پژوهشگران و ریشناسان تکرار شده؛ «ابنبابویه» و شاید سرعت گیر زمانش هم سنگ قبرهایی که حالا میانِ همان سنگهای سُر، از نو شدن جا ماندهاند.
اما همه قبرستان به همین نقطه و به قول میراثیها به رینگ دورِ بقعه شیخ صدوق ختم نمیشود. چند ده متر آن طرفتر از مکانِ اجرایی کردنِ ساماندهی قبرستان آن هم با همسطحسازی قبور، هستند هنوز نقاطی که از دستکم دو سده گذشته تا امروز هنوز دست نخوردهاند یا چند دوره چنین طرحی را نشان میدهند؛ یعنی همسطح سازی یک بار با آجرهایی که بیشتر شبیه به تزیینات ِ دور قبرند، بار دیگر با بتون و موزاییک و دوره بعدی با سنگهای ساختمانی که هر کدام نامِ خاص خود را دارند.
به گزارش ایسنا، ابن بابویه نخستین بار نیست که طعمِ تخریب و ویرانی را میچشد؛ او از همان قرنها قبل شاید چند ده سال بعد از دفنِ «شیخ صدوق» در دلِ سردابی که بیش از ۲۰۰ سال قبل کشف شد، هم گردِ ویرانی به چشمش رفت.
این محوطه تاریخی در طول سالهای مختلف و با اتفاقات سهمگینی از حمله مغول گرفته تا جنگهای خوارزمشاهیان و تیموریان، بارها ویران شد و همان ویرانیها مقبره شیح صدوق و قبرستانِ اطرافش را برای سالها زیر خاک پنهان کرد، تا سرانجام تبدیل شدن زمینهای منطقه به کشتزار و باغ و یافتنِ جسد سالم «شیخ صدوق» در یک سرداب که ۸۰۰ سال قبلتر آنجا دفن شده بود، مقبره شیخ احداث شد و به مرور محوطه بار دیگر شکل قبرستان به خود دید.
اما شاید همین اتفاق تدریجی به مرور نشانههای قدیمیتر از دفن مردگان در قرون اولیه اسلام را در اطراف مقبره شیخ صدوق حذف کرد، اقدامی که هنوز ادامه دارد و شواهد نشان میدهند هر چند ده سال یکبار بخشهایی از همین قبرستان را با طرحهایی که هدفشان معلوم نبوده، همسطح میکنند، آن قدر که این بار متولیانِ آن برای آسایشِ مردگان، محوطه را با تغییرهای زیادتری همراه کردهاند و به نظر میرسد تیرِ آخر را به تاریخِ این قبرستان میزنند تا علاوه بر از بین بردنِ سنگِ قبرهای تاریخی، اصالتِ این قبرستان را که دستکم از ۴۰۰ سال قبل نشانههایش باقی مانده از بین ببرند.
درست مانند تجربهای که همین دو سه سال قبل برای امامزاده عبدالله شهرری داشتند و به نظر میرسد هشدارهای میراثیها چندان تاثیری برای آنها نداشت و هنوز کارگران در این بخش مشغول کارند، سنگ میگذارند، فضا را صاف میکنند و سنگ قبرهای قدیمی را که توانستهاند به هر روشی از دل زمین جداکنند دستکم چند ده میلیمتر بالاتر از جای قبلی روی سیمان و مصالح سخت، جاساز میکنند.
فعالان و کارشناسانِ میراثی معترض میشوند انگار که «به مرگ گرفتهاند تا به تب راضی شویم» و میگویند باز هم خوب است که سنگ قبرهای قدیمی را سرجای خود قرار دادهاند، نه این که مانند امامزاده عبدالله آن را هم از بین ببرند. در حالی که مهمترین مساله اصلی در این اعتراضها از بین رفتن شاکله اصلی قبرستانی است که از قضا نخستین گورستان شهرری و دومین قبرستانِ تهران هم محسوب می شود، اما انگار این را فراموش کردهاند!
اوقاف را مجاب کردیم تا از مشاوری آشنا با میراث کمک بگیرد
امیرمُصیب رحیمزاده - مدیر اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرری - که تجربه برخورد با همین برنامهریزی برای امامزاده عبدالله شهرری را داشت و به چشم دید که بخشهایی از این قبرستانِ تاریخی چطور صاف شد و سنگ قبرهایش نابود، این بار آسیبهای واردشده به ابن بابویه را کمتر از ان محوطه تاریخی میداند.
او در گفتوگو با ایسنا به تاریخچه آغاز وارد شدن آسیبها به این قبرستان اشاره میکند و میگوید: سالهای ۹۰ و ۹۱ بیشترین آسیب به این مجموعه وارد شد، زمانیکه اداره اوقاف طرحِ احداثِ شبستانی را در کنار مقبره شیخ صدوق آغاز کرد و تا جایی که در توان میراث فرهنگی بود، با آن مقابله کرد، هر چند بخشهایی از قبرستان نیز در همان زمان در طرحِ همسانسازی اطراف بقعه، از بین رفتند.
وی با اشاره به ادامهدار شدن طرح همسانسازی قبور از سوی اداره اوقاف در دیگر گورستانهای شهرری مانند امامزاده عبدالله ادامه میدهد: آنها نخست بحث همسطح سازی را مطرح کردند که با مخالفتهای میراث فرهنگی روبه رو شد، اما حداقل کاری که توانستیم انجام دهیم این بود که آنها را مجاب کنیم تا طرح را مشاوری آشنا با قوانین میراثی تهیه کند.
او به آغاز کارِ همسطح سازی قبور توسط میراث فرهنگی در آبان ۹۷ اشاره میکند که اوقاف بدون هماهنگی با میراث، همسطح سازیِ رینگِ بقعه شیخ صدوق را انجام داد و میافزاید: در همان زمان در مکاتباتی با اوقاف اخطارهای اولیه را دادیم و مدیر اداره کل میراث فرهنگی تهران، در نامهای با ریاست وقت اوقاف استان تهران، آنها را ملزم به ارائه طرح کرد تا در کمیته فنی مطرح و اعلام نظر شود.
میراث فرهنگی با کدام بخش طرح موافق بود؟
رحیم زاده با تاکید بر اینکه تا بخواهد این نوع مسائل جا بیفتد، زمان بر خواهد بود، ادامه میدهد: در آن زمان بر اساس مکاتبات انجام شده و کشوقوسهایی که به وجود آمد، اوقاف با ارائه طرح از سوی یک بخش خصوصی، طرحی را برای ما ارسال کرد که در معاونت وقت میراث فرهنگی بررسی شد، ما ملاحظاتی داشتیم و با نهایی شدن آنها طرح مورد تایید قرار گرفت و تاکید شد این طرح حتما با نظارت کارشناس میراث فرهنگی اجرایی شود. یعنی هرزمان که اوقاف شروع به فعالیت میکرد باید ناظران میراث نیز حضور میداشتند تا اقدامات از نزدیک رصد شوند.
وی میگوید: یکی از کارهای خوبی که انجام دادیم این بود که تا جایی که توانستیم، اتفاقی که در امامزاده عبدالله پیش آمد، در این قبرستان رخ نداد و بیشتر سنگ قبرها حفظ شدند و براساس طرحِ تصویب شده در همان محلی که قبلی جانمایی شدند قرار گرفتند.
مدیر اداره میراث شهرری با تاکید بر اینکه از نظر میراث فرهنگی شکل و شاکله گورستان اهمیت بیشتری دارد، اضافه میکند: نظرات دوستان در حوزه اوقاف، تسهیل امور زائران و گردشگران و همسانسازی بود که از تاریخی بودن بقعه میکاست.
می خواستند سکوی قدیمی قبرستان را صاف کنند...
وی توضیح میدهد: در ضلع جنوبی بقعه سکویی قرار دارد که قصد صاف و همسطح کردن آن را داشتند، میخواستند هیچ پستی و بلندی در اطراف بقعه نباشد، زمانی که از این طرح آگاه شدیم به متولیان تذکر دادیم و درخواست کردیم تا طرح برای این رینگ با رضایت کامل و دقیق باشد.
رحیم زاده ادامه میدهد: در طرح در دست اجرای اوقاف برای ابنبابویه قطعا این طرح باید بازنگری شود، به نظر می رسد دوستان مواردی را رعایت نکردهاند، ما درصدد هستیم سریعتر نامه بزنیم تا طرح به میراث ارائه شود و در صورتی که مورد موافقت ما باشد، کار ادامه یابد. آنها بدون هماهنگی نباید کاری انجام دهند، از سوی دیگر نمیتوان از همکاریهای آنها با میراث فرهنگی نیز گذشت، بسیاری از سنگ قبرهای دارای قدمت حفظ شدهاند، هر چند در برخی نقاط نیز سنگ ها دچار شکستگی و آسیب شدهاند. قطعا برای توسعه و ادامه فعالیت نظارت بیشتر میشود.
جای شکر دارد که برای «ابنبابویه» اتفاق امامزاده عبدالله رخ نداد
میراث فرهنگی شهرری در طول دست کم ۹ سال گذشته نه تنها برای ساختِ شبستانی در اطرافِ مقبره شیخ صدوق، بلکه در طرح همسان سازی امامزاده عبدالله نیز تجربه تلخی را به دست آورد که به نظر میرسید، برای جلوگیری از ادامه دار شدن چنین اتفاقاتی به فکر راهِ چارهای برای جلوگیری از هر نوع اتفاقی مشابه برای بناهای تاریخی خود که در اختیار دیگر نهادها به خصوص اوقاف است، باشد تا دستکم بدون هماهنگی هیچ طرحی در این بناها اجرایی نشود، اما طرحِ در دست اجرای اوقاف برای ابنبابویه نشان داد که هنوز چنین قدمی برای حفاظت از اثار تاریخیِ ریِ باستانی برداشته نشده است.
مدیر اداره میراث فرهنگی شهر ری در این باره اما توضیح میدهد: تجربهای که در امامزاده عبدالله با آن روبه رو شدیم، منجر به شکایتِ میراث فرهنگی از اوقاف شد و برخی از ضمانتهایی که اوقاف به میراث داد و بحثهایی که مطرح شد، نسبت به لزومِ نظارت میراث فرهنگی بر توسعه این نوع مکانها تاکید داشت، بنابراین جای شکر دارد که در ابن بابویه آن اتفاق نیفتاد.
او با بیان اینکه «هر چند ما (میراث فرهنگی) در کارمان ضعف داشتیم، اما میتوانم این قول را بدهم که اداره اوقاف از این به بعد همکاری لازم را با میراث خواهد داشت»، ادامه میدهد: یکی از مشکلات ما تغییر سریع تولیتها در بقاع متبرکه است. تا با تولیتِ قبلی هر امامزاده به هماهنگی میرسیم، متاسفانه بعد از چند ماه تغییراتی ایجاد میشود و شخص دیگری جای تولیت قبلی میآید و آن شخص نیز نظرات خاص خود را دارد، این نوع اتفاقات کار را برای ما سختتر میکند.
وی با اشاره به اینکه میراث فرهنگی قوانین خوبی برای جلوگیری از این نوع فعالیتها دارد، بیان میکند: میتوانیم این نوع اتفاقات را از حوزه مرجع قضایی پیگری کنیم، اما خوشبختانه به دلیل ارتباط و تعامل خوبی که با رییس کنونی اوقاف شهرری داریم، از او درخواست میکنیم تا دستکم در گورستانهایی که تحت تملک اوقاف است، این هماهنگی باشد.
با تغییر در اصالت اثر تاریخی مخالفیم
طرحهای در حال اجرای امروزی در قبرستانها و بقاع متبرکه تاریخی به نوعی در حال تبدیل شدن به پروژههای تجاری هستند که به نظر میرسد برای جذب بیشتر گردشگران و زائران اجرایی میشوند، طرحی که هویت بقعه و حتی قبرستان تاریخی را نادیده میگیرد. با شریط پیش روی قبرستانهای تاریخی شهرری این سوال به ذهن میآید که آیا میراث فرهنگی و اوقاف تا کنون قرارداد یا پیشنویس قراردادی برای همکاریهای دو جانبه امضا کردهاند یا اصلا میراث فرهنگی آن قوانین و ضوابط قابل اجرایی در بناهای تاریخی را به اوقاف اعلام کرده است؟
مدیر اداره میراث فرهنگی شهرری در پاسخ به این پرسش میگوید: مصوبه شورای عالی معماری و شهرسازی در زمینه سند ملی حفاظت از گورستانهای تاریخی کشور که در اواخر سال ۹۷ به تصویب رسید، در اختیار همه ارگانها و حتی اوقاف قرار گرفته است، میتوانم بگویم امکان هم ندارد که دستشان نرسیده باشد.
او میافزاید: ما نفی نمیکنیم که تعداد زائران و گردشگران در بقاع متبرکه نسبت به جمعیت و در مقایسه با سالهای گذشته افزایش داشته است که این نیازمند تامین برخی زیرساختهای بیشتر است، ولی اینکه بخواهد خودِ مکان را تحت تاثیر قرار دهد، مورد موافقت ما نیست. ما معتقد به زیبایی در اصالتِ بنا هستیم، اگر قرار باشد در ساخت شبستانها بدون ضوابط تغییراتی در معماری بنا انجام شود و اصالت آن تغییر کند، مورد موافقت میراث نیست و ما حتما جلو آن را میگیریم.
طرحشان فعلا در حد رینگ اطراف مقبره است
رحیمزاده طرحِ در دستِ اجرایِ اوقاف را در حال حاضر تا تکمیلِ رینگِ دور مقبره شیح صدوق میداند و ادامه میدهد: فعلا تا همین محدوده است، بقیه کار در مکاتباتی که در حال انجام است فریز میشود تا اعلام نظر نهایی انجام شود، اما به نظر میرسد آنچه مدنظر میراث فرهنگی است در برخی موارد رعایت نشده و باید در جلسهای با اوقاف، کارشناس مربوطه و معاونت میراث فرهنگی اظهار نظر کنند تا دستکم از دیگر تخریبها جلوگیری شود.
او با تاکید بر اینکه میراث فرهنگی با بهسازی مخالف نیست، میگوید: باید ضوابط میراث در این طرحهابه صورت کامل رعایت شود، اما در برخی از موارد آنها نظر خود را اعمال کردهاند.
او با اشاره به وجودِ برخی مقبرههای خانوادگی که در اتاقهایی قرار گرفته و مقبرههایی که در فضای باز قبرستان با معماری خاصی ساخته شدهاند، اظهار میکند: نوع معماری در این نوع مکانها نشان میدهد ذوق و سلیقه آنها بسیار بهتر از امروز بوده است، تنها مزیتی کنونی طرحِ امروزی باقی ماندن سنگهای موجود است.
رحیمزاده با اشاره به مرمت مقبره شیخ رجبعلی خیاط در سال ۸۶ در این قبرستان، ادامه میدهد: در تیر ماه ۹۸، قانون حمایت از میراث فرهنگی به تصویب رسید که بر اساس آن، هر ارگانی که اثری تاریخی و ثبت شده در اختیار دارد، باید هزینه مرمت را تهیه و تضمین کند تا کار با نظارت میراث فرهنگی انجام شود، نه با پرداختی هزینه مرمت اثر توسط این نهاد.
مجید رضاییان ـ استاد ارتباطات ـ از قرار گرفتن رسانهها در کنار یکدیگر و تلاش برای همپوشانی و مساعدت به عنوان راهحل هایی یاد کرد که می تواند برای کمتر به خطر افتادن جان روزنامهنگاران در شرایط بحرانی کنونی مورد استفاده قرار گیرد.
این استاد ارتباطات و روزنامهنگاری در گفتوگویی با ایسنا، راه حلهای پیشنهادی برای حوزه روزنامهنگاری در جهت حفظ پویایی در دوران کرونا و همچنین حفاظت از جان خبرنگاران را چنین شرح می دهد: یکی از مواردی که خیلی باید به آن توجه کنیم همگرایی است. رسانه ها در شرایط بحرانی در کنار یکدیگر قرار گرفته و همدیگر را پوشش دهند. باید تلاش کنیم همپوشانی ها را بیشتر کنیم؛ مثلا اگر عکسی از یک رویداد را یک خبرگزاری در اختیار دارد و میتواند آن را در اختیار خبرگزاری دیگری قرار دهد، نباید دریغ کند. باید از توانایی های هم استفاده کنیم.
نویسنده کتاب «تیترنویسی» دومین راه حل پیشنهادی خود را پرداختن به سوژهها از زوایای مختلف و پرهیز از تکرار عنوان می کند و می افزاید: پیشنهاد دوم من به خبرگزاری ها مربوط است. میتوان برخی از سوژه هایی که همه به آن پرداخته اند را از زاویه دیگر و با نگاهی متفاوت بررسی کرد. باید تفاوتی ایجاد شود. باید نگاه ما به سوژه ها و رویدادها از زاویه تازه ای باشد. به این ترتیب مخاطب احساس اقناع و بهره وری بیشتری خواهد کرد. در این اوضاع بحرانی نباید انرژی را برای کارهای تکراری صرف کنیم.
او سپس با تقسیم بندی فعالیتهای روزنامهنگاران به دو دسته رویداد محور و فرآیند محور، در این زمینه اظهار می کند: خبر، گزارش خبری و یا مصاحبههای خبری، فعالیتهای رویداد محور محسوب میشوند. برای موارد رویداد محور باید ترکیبی کار کرد؛ یعنی ممکن است رویدادی باشد که لازم است خبرنگار با رعایت فاصله گذاری اجتماعی با عکاسش در محل حضور پیدا کند و رویداد را پوشش دهد. در همه جای دنیا هم همین طور است. راه حل دوم در همین مبحث رویداد محور توجه به چند منبعی است؛ یعنی اگر امکان حضور برای پوششِ خبری رویدادی وجود ندارد، باید به چند منبع رجوع کرده و به یک منبع اکتفا نکنیم. رسانههای ما در ایران باید این را یاد بگیرند که تک منبعی بودن برای یک رویداد حسن نیست و گاهی میتواند آسیب باشد. در صورت تک منبعی بودن، ممکن است نتوانیم رویداد را از تمام جنبهها و وجوه آن پوشش دهیم.
رضاییان ادامه می دهد: تهیه گزارش، یادداشت و نقد جزو فعالیتهای فرآیندمحور هستند. فعالیتهای فرآیندمحور در دورکاری امکان پذیرتر است. میتوان یک مصاحبه عمقی و چالشی را غیرحضوری گرفت. میتوان با جمع آوری اطلاعات از منابع مختلف و بررسی صحت و سقم آنها، گزارش خوبی را تهیه کرد.
این استاد ارتباطات در پاسخ به این سوال که روزنامهنگاری آنلاین چه تاثیری در فضای خبر دارد؟ توضیح می دهد: روزنامه نگاری آنلاین هم روزنامه نگاری حرفه ای است و تفاوتش در این است که سرعت انتشار در آن زیاد است و این بزرگترین حسن است. معنای روزنامه نگاری آنلاین این نیست که ما از فضا و از مهارتهای روزنامه نگاری حرفهای فاصله میگیریم. ما در روزنامهنگاری آنلاین امکانات مختلفی را در اختیار داریم؛ مثلا از نظر تصویری دستمان باز است، میتوانیم برای مطالب پیوست از لینک استفاده کنیم، میتوان برای بالا رفتن سرعت انتقال خبر، یک خبر اولیه و کوتاه درباره رویدادی منتشر کرد و بعد آن را به صورت پوششی گسترش داد. همچنین میتوان گزارشی تهیه کرده و خلاصه ای از آن را نیز در دسترس قرار دهیم تا اگر کسی خواست متن کاملش را مطالعه کند.
این امکانات به ما میآموزد که حرفه ای تر کار کنیم. الان رویترز در بستر وب ارایه میشود و قوی تر و گسترده تر کار میکند. در روزنامهنگاری آنلاین هم ما همچون گذشته حرفهای رفتار میکنیم و قواعد حرفه ای روزنامه نگاری به طور کامل رعایت میشود و حتی قوی تر هم شده است، تفاوتش با روزنامه نگاری سنتی این است که در ارایه دستمان باز است و میتوانیم از امکاناتی که در فضای وب وجود دارد استفاده کنیم.
مجید رضاییان در پایان درباره رویکرد صحیح رسانهها نسبت به موج دوم کرونا عنوان می کند: باید بیماری کرونا را خیلی جدی تر از قبل برای مردم تبیین کرد. لازم است به مردم آموزش دهیم تا همه پروتکلها را به طور جدی رعایت کنند. الان رسانهها بعد از کادر درمان، پناه مردم هستند. عادی جلوه دادن موضوع کار غلطی است. باید میزان تحمل مردم را بالا برد تا باور کنند این سبک زندگی را باید تا سال دیگر ادامه بدهند. طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی تا سال دیگر درگیر این موضوع هستیم مگر اینکه واکسن کرونا ساخته شود.
تمامی حقوق این محفوظ و متعلق به با تارنمای دیار فردوس می باشد.
طراحی و اجرا "یکان پرداز آسیا"