یک روانشناس گفت: در حال حاضر مدارس تجارت خوبی در خصوص کنکور دارند که فنی و حرفهایها قادر به رقابت با آن و جذب دانش آموز نیستند.
به گزارش ایسنا، فائزه رمضانی در برنامهای که با موضوع «هدایت تحصیلی یا هدایت تحمیلی؟» به روی آنتن رادیو گفتوگو رفت، به کمبود مشاور آموزشی در مدارس اشاره کرد و گفت: بسیاری از مدارس کشور مشاور متخصص ندارند و برخی نیز مشاور ندارند. تعداد زیادی از مدارس به ویژه غیردولتیها، افرادی را به عنوان مشاور معرفی میکنند که تحصیلات روانشناسی و مشاوره ندارند.
وی افزود: آموزش و پرورش دستورالعمل و بخشنامههای خوبی برای مشاوره هدایت تحصیلی دانش آموزان دارد. همچنین جلسات زیادی برای مشاوران برگزار میکند و درباره هدایت تحصیلی به آنها آموزش میدهد اما نکته قابل توجه این است که مشاور برای مدارس کار میکند، به معنای دیگر، مدارس کارفرمای مشاور هستند نه اداره آموزش و پرورش.
این مشاور در پاسخ به چرایی عملکرد مشاوران تحصیلی در سوق دادن دانش آموزان به سمت رشتههای تجربی و ریاضی گفت: با درنظر گرفتن کارفرما بودن مدارس، مشاور در عین حال که کار خود را انجام میدهد تلاش میکند رضایت کارفرمای خود را نیز جلب کند.
رمضانی در تکمیل مطلب فوق افزود: طبیعی است با وجود این که مشاور تشخیص میدهد بهتر است دانش آموز در رشته فنی و حرفهای تحصیل کند، سعی میکند او را به ثبت نام در رشتههای نظری ترغیب کند تا کلاسهای درس مجتمع آموزشی را پر و در جهت رضایت کارفرمای خود حرکت کند تا شغل خود را حفظ کند.
وی بازدید دانش آموزان از هنرستانها را برای هدایت تحصیلی آنان بسیار کمک کننده دانست و اظهار کرد: تعداد بسیار کمی از مدارس این کار را انجام میدهند و حتی مدارس غیردولتی به طور جدی مانع این کار میشوند زیرا ترس از دست دادن دانش آموز را دارند.
این روانشناس با بیان اینکه مدارس فنی و حرفهای در تمام دنیا جایگاه خود را پیدا کردهاند عنوان کرد: متاسفانه رشتههای فنی و هنرستانی در ایران به لحاظ دید اجتماعی از اقبال کمتری برخوردارند.
رمضانی ادامه داد: زمانی که فنی و حرفهای کار خود را به صورت جدی آغاز کرد مدارس معمولی و شاخه نظری، تجارت آنچنانی در زمینه کنکور نداشتند اما اکنون که مدارس غیردولتی برای هر سال در حدود ۲۰ تا ۵۰ میلیون از دانش آموز دریافت میکنند و تجارت خوبی در خصوص کنکور دارند، فنی و حرفهای ها قادر به رقابت نیستند زیرا کتاب تست، کلاس کنکور و تبلیغات تلویزیونی ندارند.
وی با ابراز تاسف از نحوه هدایت تحصیلی دانش آموزان رشتههای تجربی اظهار کرد: به صورت قانونی دانش آموزانی که اولویت "الف" آنها تجربی نباشد حتی اگر معدل بالای ۱۹ هم داشته باشند نمی توانند در این رشته تحصیل کنند، به همین جهت به مدارس غیر دولتی روی میآورند که تعداد کلاسهای خود را افزایش داده و به راحتی این افراد را جذب میکنند.
رمضانی اضافه کرد: هجوم افراد به سمت رشته تجربی یک جو رقابتی شدید را ایجاد میکند که حاصل آن قبولی در رشتهای است که پاسخگوی زحمات زیاد دانش آموز نیست و این چیزی جز سرخوردگی برای جوانان به دنبال ندارد.
بانوان پینگ پنگ باز ایران از دور رقابتهای قهرمانی آسیا حذف شدند.
به گزارش ایسنا، در ادامه رقابتهای تنیس روی میز قهرمانی آسیا در اندونزی، امروز (پنج شنبه) بانوان ایران در دو بخش دوبل و انفرادی برابر رقبای خود به میدان رفتند.
ابتدا تیم دو نفره ندا شهسواری و فاطمه جمالی فر مقابل تیم هنگ کنگ به میدان رفت که با شکست ۳ بر صفر شکست خورد و حذف شد. در ادامه تیم شیما صفایی و مهشید صامت نیز ۳ بر صفر نتیجه را به کره جنوبی واگذار کرد و از دور رقابت ها کنار رفت.
در بخش انفرادی روزگذشته شیما صفایی مقابل نماینده مالزی ۲ بر ۳ شکست خورد و فاطمه جمالی فر هم ۳ بر ۱ مغلوب نماینده لبنان شد اما ندا شهسواری با حساب ۳ بر صفر نماینده اندونزی را شکست داد و راهی مرحله بعد شد.
شهسواری امروز (پنجشنبه) در دور دوم مسابقات مقابل لی یون هی از کره جنوبی با حساب ۳ بر صفر شکست خورد و حذف شد. مهشید صامت نیز که با شکست ۳ بر ۱ نماینده لبنان به مرحله دوم راه یافته بود در ادامه کار ۳ بر صفر نتیجه را به چنگ ژو از هنگ کنگ واگذر کرد واز دور رقابتها کنار رفت.
پیش از این و در بخش تیمی مسابقات، بانوان ایران در رتبه یازدهم آسیا قرار گرفتند.
ندا شهسواری، مهشید صامت، فاطمه جمالی فر و شیما صفایی بانوان اعزامی ایران به مسابقات قهرمانی آسیا بودند که با هدایت حمیده ایرانمنش برابر رقبای خود به میدان رفتند.
مسابقات تنیسروی میز قهرمانی آسیا در اندونزی در حال پیگیری است.
امروز (یکشنبه) شاگردان «حمیده ایرانمنش» در این دیدار تیم نپال را با نتیجه ۳ برصفر مغلوب کرده و نخستین پیروزی خود در مرحله گروهی را جشن گرفتند.
«ندا شهسواری»، «فاطمه جمالی فر» و «مهشید صامت» برای تیم تنیس روی زنان ایران بازی کرده و برابر رقبای خود به پیروزی رسیدند.
ملی پوشان زن ایران در دومین دیدار خود با ماکائو دیدار می کنند.
در بخش زنان این مسابقات، ۲۴ تیم شرکت دارند و تیم کشورمان در گروه پنجم با ماکائو و نپال همگروه است.
تیم ایران در صورت اول شدن در این گروه، راهی مرحله حذفی این مسابقات می شود.
دختری آبی که هفته گذشته جلوی دادسرا خودسوزی کرده بود، درگذشت.
این دختر جوان هفته گذشته بعد از اینکه برای گرفتن تلفن همراهش به دادسرا مراجعه کرد، متوجه شد ... قاضی حضور ندارد و به مرخصی رفته است. او برآشفت و از دادسرا خارج شد و به گفته شاهدان درحالیکه فریاد میکشید و از موضوعی اعتراض داشت، اقدام به خودسوزی کرد و با ۹۰ درصد سوختگی از نوع درجه ۳ به بیمارستان منتقل شد.
خودسوزی این دختر واکنشهای زیادی از جمله معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور،پروانه سلحشوری و برخی از بازیکنان فوتبال را در پی داشت.
سعید منتظرالمهدی سخنگو و معاون ستاد مبارزه با مواد مخدربا بیان اینکه زنانه شدن اعتیاد یک پدیده جهانی است و این مساله در سطح جهانی مطرح شده است، خاطرنشان کرد: بنابراین این مساله بدین معنا نیست که اعتیاد در میان زنان ایرانی افزایش یافته است.
وی ادامه داد: اشتیاق و رغبت به سیگار میان دانشجویان به خصوص در میان دختران بیشتر شده است.
منتظرالمهدی اظهار داشت: دخانیات ایستگاه اول اعتیاد است است و این مساله یک هشدار برای افزایش اعتیاد محسوب میشود.
سازمان جهانی بهداشت (WHO) تاکید کرده است اقدامات متعددی را میتوان برای پیشگیری از اقدام به خودکشی که در اکثریت موارد پیامد ابتلا به اختلالات روانی و خلقیِ جدی است، انجام داد.
به گزارش ایسنا، سازمان جهانی بهداشت (WHO) برخی اقدامات مداخلهای را در این زمینه پیشنهاد میکند که اثرگذاری آنها تایید شده است:
- کمک به جوانان برای فراگیری مهارتهای مقابله با فشارهای زندگی
- شناسایی زودهنگام و مدیریت افراد مبتلا به اختلالات روانی که به خودکشی فکر میکنند یا پیش از این سابقه اقدام به این کار را داشتهاند
- محدود ساختن دسترسی به ابزار و شرایط خودکشی
در مجموع رویکرد این سازمان به مدیریت سلامت روان افراد و پیشگیری از خودکشی روشی موسوم به LIVE LIFE (رهبری، مداخله، آگاهی و ارزیابی) است. این رویکرد بر اساس راهبردهای ملی و جامع پیشگیری از خودکشی است که باید توسعه پیدا کند.
در حالیکه ارتباط بین خودکشی و اختلالات روحی به ویژه افسردگی و اختلال مصرف الکل به درستی تایید شده شماری از موارد خودکشی در شرایط بحران اتفاق میافتد. از دیگر فاکتورهای مهم در این خصوص میتوان به مواردی چون تجربه فقدان، خشونت، سوء استفاده و جنگ اشاره کرد.
مطابق با آخرین آمار جهانی منتشر شده از سوی این سازمان هر ساله نزدیک به ۸۰۰ هزار نفر بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند که میتوان گفت هر ۴۰ ثانیه یک نفر بر اثر خودکشی فوت میکند.
همچنین براساس مطالعات جدید میزان خودکشی در آمریکا به ویژه در جوامع روستایی و ایالات رو به افزایش است.
بنابر گزارش پایگاه هیل، محققان دریافتند که میزان خودکشی در میان آمریکاییهای ۲۵ تا ۶۴ ساله از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۶ میلادی ۴۱ درصد افزایش یافته است. نکته قابل توجه در این مطالعه آن است که این آمار در میان افرادی که در روستاها و ایالتها زندگی میکنند نسبت به افرادی که در کلانشهرها ساکن هستند ۲۵ درصد بیشتر است.
احتمال اقدام به خودکشی در تمامی دوران زندگی وجود دارد و این پدیده که در بیشتر موارد از ابتلا به اختلالات روانی و خلقی نشات میگیرد در تمامی نقاط جهان گزارش میشود.
نگاه منفی به ویژه در مورد اختلالات روانی به این معنی است که بسیاری از افرادی که قصد خودکشی دارند یا به انجام آن اقدام کردهاند برای کمک گرفتن و رهایی از این احساسات منفی به افراد متخصص مراجعه نمیکنند.
به گزارش سایت اطلاعرسانی سازمان جهانی بهداشت، آمارها نشان میدهد که در حال حاضر تنها ۳۸ کشور راهبرد ملی پیشگیری از خودکشی را گزارش کردهاند.
طبق اعلام سازمان جهانی بهداشت (WHO) هر ۴۰ ثانیه یک نفر در جهان بر اثر خودکشی جان میبازد و شمار افرادی که سالیانه به دلیل خودکشی جان میبازند از شمار افرادی که در جنگ کشته میشوند، بیشتر است.
به گزارش ایسنا، سازمان جهانی بهداشت در گزارش تازهای با بررسی پدیده خودکشی، رایجترین روشهای خودکشی را حلقآویز کردن، مسمومیت و تیراندازی اعلام کرده و از دولتها خواسته تا برای کمک به افراد در مقابله با استرس و کاهش دسترسی به امکانات لازم برای خودکشی، برنامههای پیشگیری از خودکشی را اتخاذ کنند.
این سازمان خودکشی را یک مسئله بهداشت جهانی دانسته و همه سنین، جنسیتها و مناطق جهان را متاثر از آن اعلام کرده است.
خودکشی در جوانان بین ۱۵ تا ۲۹ ساله دومین عامل اصلی مرگ پس از حوادث جادهای محسوب شده و در بین دختران نوجوان ۱۵ تا ۱۹ ساله پس از بیماریها و مشکلات ناشی از بارداری، دومین عامل مرگ و میر است. در پسران نوجوان نیز خودکشی در رده سوم پس از حوادث جادهای و خشونتهای بین فردی قرار گرفته است.
بر اساس اعلام سازمان جهانی بهداشت به طور کلی سالیانه نزدیک به ۸۰۰ هزار نفر بر اثر خودکشی جان میبازند که این آمار از شمار افرادی که سالیانه بر اثر مالاریا یا سرطان سینه یا جنگ یا قتل کشته میشوند نیز بیشتر است.
اگر چه میزان خودکشی در سالهای اخیر کاهش داشته و بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۶ میلادی جهان شاهد کاهش ۹.۸ درصدی خودکشی بوده است اما با این کاهش بسیار ناچیز به حساب میآید. همچنین در بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۶ میلادی برخی از نقاط جهان با افزایش میزان خودکشی روبرو بودهاند. برای مثال در منطقه آمریکایی سازمان جهانی بهداشت شاهد افزیش شش درصدی میزان خودکشی بوده است.
گزارش سازمان جهانی بهداشت همچنین نشان میدهد که بر خلاف کشورهای کم درآمد و با درآمد متوسط که در آنها میزان خودکشی زنها و مردها تقریبا برابر است، میزان خودکشی مردان در کشورهای ثروتمند حدود سه برابر این میزان در زنان است.
تدروس آدنوم گابریهسیس، مدیرکل سازمان جهانی بهداشت با بیان این که خودکشی قابل پیشگیری است، از همه کشورها درخواست کرد تا راهکارهای اثبات شده پیشگیری از خودکشی را در برنامههای ملی بهداشت و آموزش خود بگنجانند.
طبق اعلام این سازمان محدود کردن دسترسی به سموم دفع آفات یکی از موثرترین راههای کاهش سریع شمار خودکشیها است.
سموم دفع آفات به طور معمول با آمار بالایی برای خودکشی مورد استفاده قرار گرفته و به دلیل سمومیت بالای خود، نبود پادزهر برای بسیاری از آنها و استفاده از آنها در مناطق دورافتادهای که دسترسی به امکانات پزشکی وجود ندارد، اغلب منجر به مرگ میشوند.
بنا بر گزارش رویترز، سازمان جهانی بهداشت در گزارش اخیر خود درمورد خودکشی به مطالعهای که در سریلانکا صورت گرفته، اشاره کرد که ممنوعیت سموم دفع آفات منجر به کاهش ۷۰ درصدی خودکشیها و نجات جان حدود ۹۳ هزار نفر در بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۵ میلادی شده بود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، پس از اعلام نتایج کنکور سراسری سال ۹۸ موجی از اعتراضات و حواشی درباره قبولی دانش آموزان مدارس نمونه دولتی و سمپاد و در کنار آن رتبههای بسیار پایین دانشآموزان مدارس دولتی و عادی مطرح شد. البته که نمیتوان تلاشهای داوطلبانی که در مدارس نمونه دولتی و سمپاد تحصیل کردهاند را نادیده گرفت، اما سوال این است؛ سهم دانشآموزان مدارس دولتی در کنکور چقدر بوده است؟ بحث تفاوت در کیفیت آموزشی در مدارس نمونه دولتی و دولتی قابل اغماض نیست، اما شاید جالب باشد موفقیت کمرنگ دانش آموزان مدارس دولتی و همچنین وجود تبیض و بی عدالتی آموزشی را از زبان رتبههای تک رقمی کنکور سال ۹۸ بشونیم. همچنین شنیدن مسائلی که رتبههای تک رقمی برای عبور از بحران کنکور گذرانده است، خالی از لطف نیست.
محمد صادق مجیدی یزدی (رتبه دو رشته ریاضی و فیزیک کنکور سراسری سال ۹۸) که در دبیرستان البرز تحصیل کرده است، در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، با اشاره به تاثیر برنامههای آموزشی مدارس دولتی در قبولی دانش آموزان در کنکور گفت: اینکه برخی موفقیت در کنکور را صرفا به مدرسه ربط میدهند، کاملا اشتباه است، در واقع قبولی در کنکور ربط چندانی به مدرسه ندارد همه چیز بسته به تلاش دانشآموز است. اگر قرار بود قبولی در کنکور به مدرسه مربوط باشد، الان میبایست تمام دانشآموزان برخی مدارس غیرانتفاعی و خاص رتبههای یک رقمی و دو رقمی کسب میکردند نه تعداد محدودی از آنها.
او اضافه کرد: به عنوان مثال اگر من در مدرسه دیگری به جز البرز تحصیل میکردم، شاید با اختلاف ۴،۵ رتبه دوباره موفق به قبولی در کنکور میشدم، اما به هر حال قبول میشدم، زیرا همه چیز به خود دانش آموز بستگی دارد. کادر دبیرستان ما تمام تلاش خود را برای پیشرفت دانش آموزان انجام میداد، ولی اگر پایه درسی قوی و تلاش خود من نبود، مدرسه نیز نمیتوانست اقدام موثری برای موفقیت من انجام دهد.
رتبه دو کنکور سراسری سال ۹۸ تاکید کرد: این تلاش خود دانش آموزان برتر است که باعث میشود، از امکاناتی که در اختیار سایر دانش آموزان نیز قرار دارد، بهترین استفاده را داشته باشند. درست است که برای ورود به مدرسه البرز رقابت سختی وجود دارد، اما اینطورهم نیست که برای تست زدن دانش آموزان برنامه خاصی در نظر بگیرند یا کار ویژهای انجام دهند.
وی اشاره کرد: کلاسهای درس مدرسه البرز هم مانند دیگر مدارس دولتی هستند، یعنی دبیر درسش را میدهد و میرود، البته شاید تست و کلاس بیشتری داشته باشد که به اندازه همان پولی است که از دانشآموزان میگیرند.
مجیدی یزدی با انتقاد از نظام ۳-۳-۶ گفت: متاسفانه این نظام بدون برنامه اعمال شد و دانش آموزان هم برای اجرای این نظام نقش آزمون و خطا ایفا کردند، ما حتی بعضا از کتابهایمان ایرادهایی را پیدا میکردیم. طبیعتا این مساله به دانشآموزان آسیب وارد میکند. شاید نظام قدیم برای ما دانش آموزان بهتر بود، از طرفی با وجود نظام جدید تغییرات چندانی در ساختار آموزش و پرورش ایجاد نشد.
وی در خصوص اینکه من رشته کامپیوتر دانشگاه شریف را انتخاب کردهام، اما به هیچ کلاس کنکوری مراجعه نکردم، گفت: من در کنار کتابهای درسیام بعضا کتابهای تست را تهیه میکردم، زیرا در کتابهای درسی ما نمونههای تستی برای افزایش مهارت وجود ندارد. البته آموزش مدرسه کفایت میکرد، اما تمرین به خود ما بستگی داشت.
رتبه دو رشته ریاضی و فیزیک کنکور سراسری سال ۹۸ اظهار داشت: اگر دانش آموزان در مدارس دولتی موفق به قبولی در کنکور نمیشوند، نباید به آنها ایراد گرفت، بلکه علت آن کم اهمیتی آموزش و پرورش به مدارس دولتی است.
ایزدمهر احمدی نژاد (رتبه یک کنکور سراسری رشته تجربی) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در ابتدا با ارزیابی ساختار آموزشی آموزش و پرورش گفت: بیشترین مشکل ما دانش آموزان و کنکورها این بود که ناگهان یک نظام جدید ایجاد شد و با وجود تغییرات در نظام آموزشی هیچ کدام از کتاب ها و حتی معلمان نیز با این نظام جدید هماهنگ نشدند و در واقع این مسئله برای ما مشکلساز شد.
احمدینژاد با اشاره به وجود تبعیض و بی عدالتی آموزشی گفت: به نظر من شرایط اقتصادی کنونی باعث شده معلمان مدارس دولتی چندان برای دانش آموزان کنکوری زمان نگذارند، البته من نمیگویم که این مساله تحت تاثیر شرایط اقتصادی است، اما متاسفانه معلمان مدارس دولتی خیلی برای دانشآموزان وقت نمیگذارند. البته مهمتر از آن دانش آموزان هستند که وقتی به آنجا میروند، شاید کمتر به دنبال درس هستند. اما با این وجود آنچه که مهم است سعی و تلاش و آن کاری است که خود دانش آموزان انجام میدهند تا مدرسه، البته مدرسه نیز تا حدی تاثیر دارد.
رتبه یک رشته تجربی درباره اعمال تاثیر قطعی در آزمون سراسری گفت: من به هیچ عنوان با تاثیر قطعی موافق نیستم، چون به نظرم تاثیر مثبت بهتر است. از طرف دیگر آموزش و پرورش هم از لحاظ امنیت در برگزاری آزمونهای امتحان نهایی و هم از لحاظ کیفیت سوالات دارای ضعف است. همچنین موضوع سلامت در برگزاری امتحانات، آزمونها و تقلبهایی که بعضا در این امتحانات صورت میگیرد، خیلی جای بحث دارد. از نظر من مراقبهای امتحانات نهایی چندان رعایت نمیکنند که تقلبی در جلسه امتحان صورت نگیرد.
او افزود: من در دوره راهنمایی در مدرسه سمپاد درس خواندم، اما در دوره دبیرستان در مدرسه انرژی اتمی بودم و در سال آخر به مدرسه علامه طباطبایی رفتم. مدرسه سمپاد به لحاظ هزینه و شهریه تفاوت چندانی با مدارس دولتی ندارد، البته در زمانی که من درس میخواندم اینگونه بود، اما اگر دانش آموزی درسخوان باشد در آزمونهای ورودی سمپاد قبول میشود.
احمدی نژاد در پاسخ به این سوال که کلاس کنکور رفته است یا نه؟ گفت: من هیچ کلاس کنکوری نرفتم، اما از برخی کتب کمک درسی استفاده کردم و توصیهام به دانش آموزان و داوطلبان پشت کنکور این است که به هیچ وجه نباید ناامید شوند و به سخنان حاشیهای اطراف و فضای مجازی توجه نکنند.آنها فقط با دقت و با تلاش راه خود را بروند.
رتبه یک رشته تجربی سال ۹۸ در پایان گفت: من رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران را انتخاب کردم و خودم از ابتدا به این رشته علاقه داشتم.
سارا سادات کریمی (رتبه یک رشته هنر کنکور سراسری سال۹۸) درگفتوگو با خبرنگار با بیان اینکه کنکور هنر یک کنکور منبع آزاد است، گفت: سازمان سنجش یک سری منابع را منتشر میکند که بخشی از آن در کتب آموزش و پروش است، ولی در نهایت در کنکور هنر سوالاتی میآید که در هیچ کدام از این منابع نبوده است. همچنین تعداد این سوالات که از منابع آزاد هستند، بسیار زیاد است. به عنوان مثال درصد من در یکی از دروس اصلی فقط ۵۰ درصد بوده است، زیرا منابع آزاد و نامحدود است و ما تا لحظه آخر که میخواهیم به جلسه کنکور برویم دائما این نگرانی را داریم که قرار است سوال از کجا بیاید.
وی ادامه داد: این مساله سالهاست وجود دارد و تاکنون نیز تدبیری برای آن اندیشیده نشده است به این علت که ظاهرا اهمیت کنکور هنر نسبت به دیگر رشتهها کمتر است. یک مساله دیگر ما در کنکور هنر این است که کنکور ما دو مرحلهای است و یک مرحله آن به شکل عملی برگزار میشود. اطلاعات آزمون عملی خیلی دیر به دست ما میرسد و ما حتی نمیدانیم چه روزی باید آزمون عملی بدهیم. بعضا یک هفته قبل اعلام میشود و ما در این یک هفته نمیدانیم چطور باید خودمان را برای آزمون عملی هنر آماده کنیم در واقع دانستههای محدود ما منوط به اطلاعاتی است که از داوطلبان سالهای قبل گرفتهایم و سازمان سنجش چیزی را اعلام نمیکند.
کریمی بیان کرد: به داوطلبان هنر توجهی نمیشود، آن هم به خاطر اینکه رشته هنر یک رشته حاشیهای به حساب میآید، اما به نظرم یکی از شاخههای اصلی است و کاش توجه بیشتری به این رشته شود.
رتبه یک رشته هنر کنکور سراسری سال ۹۸ به امکانات محدود مدارس دولتی اشاره کرد و گفت: فکر میکنم مدارس دولتی امکانات کافی ندارند و دانش آموزان آنها مجبورند به کلاسهای خارج از مدرسه برای تقویت دروس بروند. اگر دانش آموزی در مدرسه دولتی درس میخواند و میخواهد در کنکور رتبه خوبی بگیرد، برای سال آخر مجبور میشود مدرسهاش را عوض کند و یا در نهایت مجبور است به کلاسهای کنکور برود.طبیعتا موفقیت برای دانشآموزان مدارس دولتی هم در المپیادها و هم کنکور خیلی کمتر است و قطعا به دانشآموزان مدارس دولتی فشار میآورد.
وی با بیان اینکه من در رشته ریاضی بودم و سال آخر تصمیم گرفتم به رشته هنر بروم، گفت: به نظرم کنکور بار سنگینی برای دانش آموزان شده و حتی روند درس خواندن برای قبولی در کنکور فشارهای زیادی به آنها تحمیل میکند. علاوه بر اینها بعد از اعلام نتایج مثل رشته تجربی از یک رتبهای به بعد هیچ امیدی برای قبولی در رشتههای موردنظر داوطلبان وجود ندارد. این مساله برای بچهها بحران ایجاد کرده است. داوطلبان زیادی عمر و انگیزهشان را پشت کنکور گذاشتند، اما ضرر کنکور به مراتب بیشتر از سود آن است.
کریمی گفت: در جشنی که آموزش و پرورش برای ما گرفت، آمارهایی اعلام شد مبنی بر اینکه انباشتی در رشته تجربی نداریم یا بچههایی که دوباره میآیند تا کنکور بدهند از حوزه آموزش و پرورش خارج شدهاند، یعنی عملا هیچ کس مسئولیت افرادی که پشت کنکور ماندهاند را قبول نمیکند. طبعا این افراد سال اول کنکور دادهاند و چون موفق نشدند بنابراین مجبورند برای سالهای دیگر هم تلاش کنند. متاسفانه این نگرش در میان دانش آموزان ما وجود دارد که اگر پزشک شوند موفق خواهند بود. چون آگاهی برای موفقیت آنها وجود ندارد و باید این آگاهی در مدارس ما شکل بگیرد.
فاطمه شبخیر (رتبه یک رشته علوم انسانی) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا با اشاره به اینکه رشته حقوق دانشگاه تهران اولویت اولش است، گفت: ما در مدرسه معلمان خوبی داشتیم، اما به نظرم باید زمان بیشتری در دوره راهنمایی و دبیرستان برای شناسایی استعدادها و توانمندی دانشآموزان گذاشته شود تا در مرحله انتخاب رشته با مشکل مواجه نشوند.
شبخیر ادامه داد: اغلب دانشآموزان ما تمام توجهشان را روی حفظ کردن دروس میگذارند و تمرکزی بر استعدادهایشان ندارند. متاسفانه این برنامهها در مدارس ما وجود ندارد به عنوان مثال ما برای پیدا کردن مسیرمان در تحصیل سردرگم بودیم، در حالی که این وظیفه مدرسه است تا دانش آموزان را در این خصوص راهنمایی کند.
این داوطلب که در مدرسه سمپاد تحصیل کرده است در خصوص تبعیض آموزشی گفت: به نظرم باید برای اینکه شاهد حضور یکسان دانش آموزان مدارس دولتی و نمونه دولتی در میان رتبههای برتر کنکور باشیم، باید یک برنامهریزی و سیاستگذاری درست انجام شود البته عدالت آموزشی با برابری آموزشی فرق دارد. همچنین باید برای دانشآموزان در مدارس عادی امکاناتی گذاشته شود تا آنها از این فرصت بهره ببرند.
رتبه یک رشته علوم انسانی در کنکور سراسری سال ۹۸ با اشاره به اینکه در هیچ کلاس کنکوری شرکت نکرده است، گفت: رشته ما به استفاده از کتابهای کمک درسی نیازی چندانی نداشت، اما من برای دروس تحلیلی تا حدودی از کتابهای تست استفاده کردم.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، از ابتدای دولت حسن روحانی، این چهارمین وزیری است که به ساختمان شهید رجایی وزارت آموزشوپرورش گام میگذارد؛ یعنی عمر هر یک از وزرا کمتر از دو سال! صرفنظر از چرایی این همه تغییر وزیر در بزرگترین وزارتخانه کشور، باید گفت این تغییرات پیاپی تبعات منفی بسیاری را بر مدیریت پرچالشترین و عیالوارترین وزارتخانه کشور خواهد گذاشت.
البته در بحث صندلیهای لرزان وزارت آموزشوپرورش باید بگوییم اگرچه این مشکل در این دولت ملموستر است اما از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز فقط پنج وزیر توانستهاند دوره چهارساله خود را بدون استیضاح و برکناری تمام کنند!اینبار نیز در ادامه بیثباتیهای مدیریتی در وزارت آموزشوپرورش، سید جواد حسینی پس از حدود سه ماه سرپرستی از قطار دولتیها پیاده میشود تا این محسن حاجیمیرزایی باشد که با انتخاب رئیسجمهور برای تصدی وزارت آموزشوپرورش راهی مجلس شورای اسلامی شود تا ببیند آیا میتواند از بهارستاننشینان رأی اعتماد کسب کند.
هرچند معرفی حاجیمیرزایی بهعنوان گزینه دولت برای تکیه بر صندلی وزارت آموزشوپرورش با نقدهایی از سوی برخی فرهنگیان همراه شده است و حالا یکی از جدیترین نقدها این است که او تجربه کافی مدیریتی در وزارت آموزشوپرورش را نداشته است اما باید این سؤال را مطرح کرد؛ “وزرای قبلی که اتفاقاً سالها تجربه حضور و مدیریت در آموزشوپرورش حتی معلمی را داشتند تا چهاندازه توانستند تأثیرگذار حضور یابند؟ و این موضوع که وزیر از بدنه آموزش و پرورش باشد یا نه تا زمانی که نگاه دولت به این وزارتخانه تغییر نکند تا چهاندازه چارهساز است؟”.
در حالی که انتخاب حاجیمیرزایی برای تصدی وزارت آموزشوپرورش با اماواگرها و انتقاداتی مواجه شده است و در رأس این انتقادها نداشتن سابقه مدیریتی جدی در وزارت آموزشوپرورش و در نتیجه آشنا نبودن او با مسائل و چالشهای جدی آموزشوپرورش مطرح میشود اما در نقطه مقابل این انتقادات نظراتی هم مطرح میشود که اتفاقاً سابقه حاجیمیرزایی به عنوان دبیری هیئت دولت و بالطبع آشنایی بیشتر او با اعضای دولت میتواند نقطه مثبتی باشد و به او این فرصت را بدهد که مسائل و مشکلات آموزشوپرورش را در سطح دولت و سایر وزارتخانهها مطرح و همراهی آنها را مطالبه کند.
موضوعی که اتفاقاً خود حاجیمیرزایی نیز بر آن تأکید داشته و میگوید: تصور میکنم به دلیل موقعیتی که در ۶ سال اخیر داشتم که باعث حضور من در همه جلسات، برقراری ارتباط تنگاتنگ با همه اعضای دولت، قرار گرفتن در معرض پیشنهادها، و بحثها و چالشها در حوزههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شد، این امکان را دارم که این پیوند را در جهت تحقق سند تحول بنیادین برقرار کنم.
به هر حال در سلسله مصاحبههایی سعی داریم در صحبت با وزرا و معاونان اسبق آموزشوپرورش، معلمان و نمایندگان مجلس به بررسی معرفی محسن حاجیمیرزایی برای تصدی وزارت آموزشوپرورش بپردازیم و به این سؤالات پاسخ دهیم که آیا داشتن سابقه مدیریتی در آموزشوپرورش میتواند معیار کافی برای معرفی وزیر آموزشوپرورش باشد، اگر اینگونه است پس چرا فانی یا بطحایی کارنامه موفقی نداشتند؟ و این مسئله را واکاوی کنیم؛ برای موفقیت یک وزیر در آموزشوپرورشی که این روزها به قربانگاه وزرا تبدیل شده است چه شروطی لازم است؟ و در شرایط فعلی کشور که آموزش و پرورش چندان در اولویت دولت قرار ندارد، افرادی که بهعنوان وزیر به این وزارتخانه گام میگذارند، چگونه میتوانند برای حل مشکلات مزمن این وزارتخانه از مسائل حقوقی و معیشتی معلمان تا کمبود نیروی انسانی و وضعیت مدارس دولتی و… گامهای تأثیرگذاری بردارند؟
در مصاحبه نخست خود با علیرضا علی احمدی وزیر اسبق آموزشوپرورش که از قضا او هم از دانشگاه پیامنور به آموزشوپرورش آمد و در سالهای ۸۶ تا ۸۸ سکان این وزارتخانه را به دست گرفت، و حالا موافق معرفی “حاجیمیرزایی” برای تصدی وزارت آموزشوپرورش است، او در صحبتهایش گفت:” نخستین ویژگی، توانمندی مدیریتی است و بهنظر میرسد آقای حاجیمیرزایی در این زمینه تجارب قابل قبولی دارد و در جاهای مختلف مسئولیت داشته است هماکنون هم دبیر هیئت دولت بوده و تجارب حضور در سازمان ملی بهرهوری، نهضت سوادآموزی و دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و ستاد دولت را داشته است و این موارد میتواند به او برای حضور در وزارت آموزشوپرورش در دوران باقیمانده از عمر دولت دوازدهم کمک کند.
علی احمدی ویژگی دوم وزیر آموزشوپرورش را توانایی برقراری ارتباط دانست و عنوانکرد: حاجیمیرزایی بهعنوان فردی که دبیر هیئت دولت است ارتباطش با سایر وزرا میتواند بهتر از فردی باشد که تاکنون با هیئت دولت کار نکرده است همچنین سوابق او در ستاد دولت میتواند کمکی برایش باشد، با وجود اینکه شرایط کشور بهلحاظ مالی برای تخصیص اعتبار به آموزشوپرورش در تنگناهایی قرار دارد اما دسترسی او به دولت نسبت به سایر افراد مطرح برای وزارت بیشتر خواهد بود.
وزیر اسبق آموزشوپرورش معتقد است که داشتن سوابق کار آموزشی و پرورشی یکی دیگر از ویژگیهای لازم برای تصدی وزارت آموزشوپرورش است و در این جنبه تخصص حاجیمیرزایی بیشتر در نهضت سوادآموزی بوده است اما به هر حال میتواند با مشورتهایی که از اساتید تعلیم و تربیت، معلمان باتجربه و مشاوران دریافت میکند این بُعد را تقویت کند و برای مدت باقیمانده از عمر دولت دوازدهم گزینه قابل قبولی برای تصدی وزارت آموزشوپرورش باشد.حاجیمیرزایی از نظر مسائل سیاسی تا حدی که از او شناخت دارم، معتدل است و در چارچوب جمهوری اسلامی تصمیم میگیرد و قدرت تجزیه و تحلیل قابل قبولی برای اداره امور جاری آموزشوپرورش دارد، او چون دبیر هیئت دولت بوده انتظار این است که دولت نیز نسبت به سایر افرادی که قبلاً در آموزشوپرورش حضور داشتند توجه بیشتری به او داشته باشد.
در مصاحبه دوم خود به منظور بررسی گزینه پیشنهادی دولت برای تصدی وزارت آموزشوپرورش به سراغ دو معلم رفتیم که در مدت اخیر شاهد برخی نقدهای آنها به انتخاب حاجیمیرزایی برای تصدی وزارت آموزشوپرورش بودیم.
مشکل اصلی آموزشوپرورش وزیر نیست بلکه نگاه رئیسجمهور است!
رضا نهضت یکی از معلمانی است که نسبت به انتخاب محسن حاجیمیرزایی برای تصدی وزارت آموزشوپرورش نقدهایی را مطرح میکند؛ او در گفتوگو با تسنیم درباره این موضوع “انتقادها به گزینه پیشنهادی دولت برای آموزشوپرورش با این محوریت که او سابقه آموزشوپرورشی ندارد تا چه اندازه میتواند محلی از توجه باشد آن هم در شرایطی که وزرای قبلی که اتفاقاً از بدنه آموزشوپرورش بودند، کارنامه موفقی را از خود به جای نگذاشتند؟” گفت: متأسفانه باید بگویمآقای رئیسجمهور اعتقادی به آموزشوپرورش ندارد و علت تمام مشکلات هم نوع نگاه رئیسجمهور است. حتی در موقعی که فروش نفت کشور خوب بود و به رشد اقتصادی بالای ۶ درصد رسیده بودیم نگاه آقای روحانی به آموزشوپرورش انقباضی بود،سیاستهای دولت بدین شکل است که مدارس غیردولتی تقویت شود و حتی ۱۲ درصد فعلی به ۲۰ درصد هم برسد و معتقدند دوسوم بودجه فعلی آموزشوپرورش اضافه است و این مسئله در سخنان آقای رئیسجمهور هنگام ارائه لایحه بودجه ۹۸ تأیید شد.
او افزود: آقای روحانی به آموزشوپرورش پُشت کرده است و آن را راه توسعه نمی داند و سوال ما این است چه محدودیتی وجود داشت که برای آموزشوپرورش کاری نکردند و مدارس غیردولتی را رشد سرطانی دادند.
سهم آموزشوپرورش از بودجه باید به ۲۰ درصد برسد اما این برخلاف سیاستهای کلان دولت است
نهضت با اشاره به اینکه آقای فانی معتقد بود که ۳۰۰ هزار نیروی اضافه در آموزش و پرورش داریم و همین تفکر که ادامه سیاست دولت بود باعث شده است هماکنون با مشکل کمبود معلم مواجه شویم، گفت: بازهم میگویم مشکل اصلی آموزش و پرورش شخص وزیر نیست و مشکل نگاه رئیسجمهور است چرا که وزیری را میخواهند که وعده ندهد؛ آقای حسینی بحث مهمی را مطرح کرد مبنی براینکه سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی دولت به ۲۰ درصد برسد، اگر میخواهند سند تحول بنیادین را اجرایی کنند چنین بودجهای نیاز است اما این مسئله برخلاف سیاستهای کلان دولت است و دولت در همین سهم ۱۰ درصدی آموزش و پرورش از بودجه نیز میخواهد صرفهجویی کند.
هیچکس نفهمید چرا بطحایی رفت
این معلم مطرحکرد: تصور ما این بود که آقای روحانی به خاطر انتخابات هم که شده از سیاستهای نادرست خود در آموزش و پرورش کوتاه میآیند اما اینگونه نشد. اگر میخواهیم آموزش و پرورش رشد کند باید سهم این وزارتخانه از تولید ناخالص ملی به ۶ درصد برسد.
او معتقد است که در بحث کنار گذاشتن آقای حسینی و معرفی آقای حاجی میرزایی به عنوان گزینه نهایی دولت موضوع اصلی اختلافات داخلی دولت بود و متأسفانه آقای حاجی میرزایی قربانی بازیای است که دولت به راه انداخته و هیچکدام از ما متوجه نشدیم چرا آقای بطحایی رفت و چرا آقای حسینی معرفی نشد؟ اگر او مشکل سیاسی داشت باید از روز اول این مسئله را پیشبینی میکردند نه اینکه سه ماه از دوران طلایی آموزش و پرورش را در اختیار او قرار دهند، صحبتها و وعدههای بسیاری مطرح کند اما به یک باره او را کنار بگذارند باید بگویم در این شرایط هیچ عقلانیتی را مشاهده نمیکنیم.
نهضت براین باور است که گزینه پیشنهادی دولت برای وزارت آموزشوپرورش نسبت به مسائل این وزارتخانه خالیالذهن است و اگر تصمیم بر این بود فردی را معرفی کنند که به لحاظ سیاسی جهتگیری تندی نداشته باشد، دربین گزینههای اطراف دولت آقای چهاربند و آقای باقرزاده نیز مطرح بودند که با مشکلات ریز و درشت آموزش و پرورش آشنا هستند، چرا آنها را معرفی نشدند؟! به نظر میرسد انتخاب آقای حاجی میرزایی که ۲۰ سال قبل در سازمان نهضت سوادآموزی حضور داشته است دلسوزانه نباشد، درست است که سازمان نهضت سوادآموزی زیرمجموعه آموزش و پرورش است اما اهداف آن چه ربطی به این وزارتخانه دارد، حتی اگر بگوییم آقای حاجی میرزایی به مسائل آموزش و پرورش اشراف دارد اما آشنایی او با این وزارتخانه مربوط به ۲۰ سال قبل است.
او نسبت به روزمه مدیریتی گزینه پیشنهادی وزارت آموزشوپرورش هم منتقد و معتقد است که او برای آشنایی با مسائل آموزشوپرورش باید از مشاورانش راهنمایی بگیرد اما هم اکنون چه کسانی او را دوره کردهاند؟ آقای کریمی و عمادی از معاونان فعلی و سابق آموزش و پرورش و آقای کمیجانی از تشکلها، آیا قرار است این مدیران به آقای حاجی میرزایی مشاوره بدهند؟
صرفهجویی، توسعه غیراستاندارد مدارس غیردولتی و معلم ارزان سه هدف برای آموزشوپرورش
این معلم در واکنش به این پرسش ما مبنی بر اینکه “در شرایطی که اساساً آموزش و پرورش در اولویت دولت قرار ندارد، چه انتظاری از وزرا برای تحول دارید؟ و چرا تصور میکنید که یک وزیر در این شرایط به تنهایی میتواند تمام چالشهای آموزشوپرورش را رفع کند؟” مطرح کرد: باید اول مشخص کنیم که تحول یعنی چه! انتظار ما از تحول آموزش و پرورش یعنی اینکه کلاسهای درس تا این حد شلوغ نباشد و بدون معلم نماند متأسفانه انتخاب گزینه پیشنهادی برای آموزشوپرورش نشان داد مسیر به روال گذشته ادامه مییابد و هدف دولت فقط صرفه جویی در آموزش و پرورش، توسعه غیراستاندارد مدارس غیردولتی و فرستادن معلمان به کلاس درس با حداقل حقوق است و دو سال باقیمانده از عمر دولت نیز به روزمرگی خواهد گذشت و اتفاق خاصی در آموزش و پرورش نمیافتد.البته باید بگویم که آقای حاجی میرزایی را نسبت به برخی از معاونان فعلی وزارت آموزش و پرورش بسیار ترجیح میدهیم.
پولهای بیحساب و کتابی که مدارس از خانوادهها میگیرند!
نهضت درباره اولویتهای وزارت آموزشوپرورش در دو سال باقی مانده از عمر دولت مطرحکرد: در درجه نخست بحث کمبود نیروی انسانی آموزش و پرورش است چرا که اول مهر قطعاً با کمبود معلم مواجه خواهیم بود و ممکن است بعضی کلاسها بدون معلم باشند، موضوع دیگر پولهایی است که خانوادهها به مدارس میدهند، چند وقت قبل آقای مجاوری مشاور اقتصادی وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده بود که مردم سالانه ۱۰ هزار میلیارد تومان به مدارس کمک میکنند اما متأسفانه باید بگویم نظارتی براین پولها نیست و حیف و میل میشود حتی برخی افراد به دلیل همین موضوع بسیار تمایل دارند که مدیر مدرسه شوند، بازرسی وزارتخانه نیز بر پروندههای تخلف نظارت دقیق و مناسبی ندارد.
برگرداندن اعتماد معلمان به صندوق ذخیره نیز یکی دیگر از اولویتهاست چرا که هم اکنون معلمان نسبت به این صندوق خوش بین نیستند و باید منتظر باشیم تا مشخص شود وزیر جدید آموزش و پرورش چه روشی را اتخاذ خواهد کرد، صندوق میتواند همچنان سودده باشد اما ۶۷۰ میلیارد تومان سهم دولت از صورت حسابها پاک شده و تکلیفش مشخص نیست.
اندیشههایی که به “ته دیگ” خورد
محمدرضا نیکنژاد معلم دیگری است کهدر رابطه با معرفی گزینه جدید برای وزارت آموزشوپرورش به ما گفت: یک مجموعه ناکارآمد ۴ ساله را در آموزش و پرورش مشاهده میکنیم که حتی بازنشستگیها نتوانسته است آنها را از چارچوب مدیریتی خارج کند اما باید توجه داشته باشیم این افراد که اتفاقاً از بدنه آموزشوپروش هم هستند امتحان خود را پس دادهاند و نتواستهاند کاری برای آموزشوپرورش انجام دهند و در حقیقت اندیشههای آنها “به ته دیگ” خورده است.
او افزود: نیروهایی هم که خارج از آموزش و پرورش معرفی میشوند آنقدر چنگی به دل نمیزنند که بتوانند تغییرات عمیقی ایجاد کنند، البته بنده با این نظرات که میگویند چرا وزیر از بدنه آموزشوپرورش انتخاب نمیشود و آن را توهین به معلمان میدانند، موافق نیستم، چند سال است که وزرا از داخل آموزشوپرورش انتخاب میشوند مگر تجربه آقایان فانی و بطحایی را ندیدیم آیا آنها توانستند کار خاصی انجام دهند؟! اما بحث این است افرادی هم که از خارج آموزشوپرورش معرفی میشوند با ساختار ناآشنا هستند و چون شناخت دقیقی ندارند بنابراین نمیتوانند انتخابهای مناسبی داشته باشند و مجبور میشوند که به سخنان معاونان داخل آموزشوپرورش گوش دهند.
وزیری که ما نیاز داریم!
این معلم معتقد است، نیروهایی که خارج از آموزشوپرورش برای تصدی وزارت معرفی میشوند باید آشنایی لازم با این وزارتخانه داشته باشند اما متأسفانه نیروهای قدرتمند برای تصدی پست وزارت آموزشوپرورش انتخاب نمیشوند. آموزشوپرورش به وزیری نیاز دارند که آنقدر قدرتمند باشند که سازمان برنامه و بودجه نتواند حرفهای خود را به او دیکته کند!
باتلاقی در آموزشوپرورش
آموزشوپرورش نهاد حاکمیتی است و انتظار حداکثری از این وزارتخانه وجود داد اما امکاناتی که در اختیارش قرار میگیرد در حداقلهاست یعنی این وزارتخانه طبق سند تحول بنیادین ملزم میشود تا انسانی مطابق با ارزشهای حیات طبیه تربیت کند اگر هدف این است پس باید ملزومات لازم را نیز برای آموزشوپرورش تأمین کرد و اعتبار مالی کافی را در اختیار گذاشت که برای تحقق این هدف معلم تربیت و جذب کند، متأسفانه بودجهای که میدهند برای ۶۰ درصد نیازهای این وزارتخانه کافی است و ۴۰ درصد دیگر از جیب مردم تأمین میشود! باید بگویم افراد قوی به وزارت آموزشوپرورش نمیآیند چون این وزارتخانه دردسرساز و مانند باتلاق میماند که افراد را در خود گرفتار میکند یعنی وزرا آزادی عمل و برنامه مستقل ندارند و حساسیتها نسبت به آموزشوپرورش نیز زیاد است.
در حال تجربه یکی از بدترین دوران آموزشوپرورش هستیم!
نیکنژاد مطرحکرد: در آموزشوپرورش ۱۴ میلیون دانشآموز، یک میلیون معلم و بیش از ۱۰۰ هزار مدرسه داریم و ممکن است در طول سال چند اتفاق نیز بیفتد و نباید آنها را تبدیل به مچگیری سیاسی کنیم بلکه باید برای حل ریشهای مشکلات گام برداشت؛ معتقدم یکی از بدترین دوران آموزشوپرورش مربوط به دولت آقای روحانی بود که خیلیها به آن امید بسته بودند اما دائم در حال تعییر وزیر هستیم و تازه اگر وزرا برنامه هم داشته باشند با این مدیریت ناپایدار به سرانجامی نمیرسد، واقعاً معلمان ناامید هستند و اوضاع آموزشوپرورش رو به بهبود نیست شعارها و حرفهای قشنگ ایام انتخابات از جمله آموزش رایگان و واگذاری اختیارات به مدارس نه تنها اجرا نشد بلکه حالا در جهت خصوصیسازی و گسترش لیبرالیسم در آموزشوپرورش گام برمیدارند که حتی خصوصیسازی هم نیست و باید عنوان پولیسازی را برای آن انتخاب کرد.
شپش سر یک انگل خارجی و اجباری برای انسان بوده و متعلق به راسته Anoplura است که از نظر میزبان، اختصاصی و تنها قادر به رشد و تکثیر بر روی بدن انسان بوده و تنها مدت کوتاهی قادر است دور از بدن انسان زندگی کند.
آلودگی بشر به شپش سر سابقهای چندین ساله دارد و در گذشته برای برطرف کردن آلودگی، از روشهای فیزیکی مثل شانه زدن، برداشتن حشره از لابلای موها یا تراشیدن مو استفاده میشد. قبل از پیدایش حشرهکشها نیز از موادی مانند چربی، گریس، نفت چراغ و سرکه استفاده میشد و در چین نیز از بخشهای خردشده گیاهی به نام پایپو استفاده میشد. سایر مواد گیاهی مورد استفاده علیه شپشها شامل حنای پرو، روغن خردل، روغن نارگیل، روتنون و روغن اکالیپتوس است.
به منظور بررسی درباره شپش سر و درمانهای رایج این بیماری، تیم پژوهشگران متشکل از دکتر سامان احمد نصراللهی، دکتر بهناز دانشمند و دکتر نجوا کاشانی که از اعضای مرکز آموزش و پژوهش بیماریهای پوست و جذام دانشگاه علوم پزشکی تهران و یک شرکت دانشبنیان هستند، پژوهشی را در رابطه با این موضوع انجام دادند.
این پژوهش، روشهای درمان این بیماری را ارتقای بهداشت عمومی جامعه از یک سو و درمان موارد آلوده از سوی دیگر میداند و اعتقاد دارد که این روشها در کنترل بیماری، نقش اساسی دارند.
درباره انتقال این بیماری اینگونه عنوان شده است که «امکان انتقال این بیماری از طریق تماس مستقیم با فرد بیمار و استفاده مشترک از کلاه، شانه سر، روسری، زیرپوش، حوله و حتی تلفن همراه وجود دارد؛ اما تماس سر با سر دارای آلودگی (آلوده به شپش) به عنوان رایجترین روش انتقال این بیماری در نظر گرفته میشود.»
این پژوهش بر این نکته تاکید میکند که «درمانهای اخیر ضد شپش اغلب سمی بوده و منجر به کشته شدن شپش میشود. این داروها شپشکش بوده و از طریق رگهای تنفسی وارد انگل شده و با مسیرهای فیزیولوژیک و متابولیک مبارزه میکند. برای مثال مالاتیون با مهار آنزیم استیل کولین استراز موجب مرگ شپش میشود.»
نتایج این پژوهش یکی از مهمترین معایب استفاده از این داروها را ایجاد مقاومت در شپش میداند و میگوید: به علت اثبات سمی بودن این مواد برای انسان، پزشکان و والدین علاقهای به استفاده از این دسته داروها ندارند. در مقالات پزشکی نیز وقوع تشنج در کودکانی که از لیندان استفاده کردهاند، گزارش شده است.
در مورد شانه زدن به منظور کندن تخم شپش از موی سر نیز باید به این نکته اشاره کرد که در حال حاضر شانههای مختلفی با اشکال گوناگون در دو جنس فلزی و پلاستیکی در بازار ایران موجود است که شانههای پلاستیکی یا به علت فاصله زیاد بین دندانهها یا یکنواخت بودنشان در درمان شپش کارآمد نیستند در حالی که از مزیتهای شانههای فلزی میتوان به چندبار مصرف بودن آنها اشاره کرد و تنها نکته در استفاده چندباره، قرار دادن شانه به مدت سه دقیقه در آب جوش است.
گرما نیز به عنوان راه حل پاکسازی مو از شپش معرفی میشود که البته به علت فاصله گرفتن شپش از منبع گرما، موثر نیست.
این پژوهش در انتها به این موضوع نیز اشاره میکند که شپشکشها باعث از بین رفتن کامل تخمهای شپش نمیشوند و تعدادی از تخمها پس از دوره نهفتگی بازشده و مجددا سبب آلودگی فرد میشوند؛ بنابراین حشره کشی که به طور کامل روی تخم اثر داشته باشد، تاکنون کشف نشده است، پس در این حالت میتوان از شانه زدن به منظور کندن تخم شپش از موی سر استفاده کرد.
تمامی حقوق این محفوظ و متعلق به با تارنمای دیار فردوس می باشد.
طراحی و اجرا "یکان پرداز آسیا"